تن تن. [ ت َ ت َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از نغمه و سرود. ( آنندراج ). سرود و نغمه و آهنگ و ترانه. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ) : در خانه تن مزن که ز دستان عندلیب در هر دمت به باغچه صدجای تن تن است.انوری ( از آنندراج ).|| وزن اجزای آواز موسیقی. ( فرهنگ فارسی معین ). || از ارکان تقطیع. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه تن تن در فرهنگ معین
(تَ تَ ) (اِمر. ) ۱ - وزن اجزای آواز موسیقی . ۲ - از ارکان تقطیع . ۳ - نغمه ، سرود.
معنی کلمه تن تن در فرهنگ عمید
۱. (ادبی ) در عروض، معیاری برابر دو هجای بلند، تن تنن، تن تننا. ۲. [قدیمی، مجاز] نغمه، سرود، آواز: به چنگ و تن تن این تن نهاده ای گوشی / تن تو تودۀ خاک است و دمدمه ش چو هواست (مولوی۲: ۱۱۴۵ ).
معنی کلمه تن تن در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - وزن اجزای آزاد موسیقی . ۲ - از ارکان تقطیع . ۳ - نغمه سرود .
معنی کلمه تن تن در دانشنامه عمومی
تن تن ( فرانسوی: Tintin ) شخصیت خیالی در مجموعه داستان های کامیک ماجراهای تن تن است که توسط کارتونیست بلژیکی هرژه ( به فرانسوی:Hergé ) نوشته شده است. تن تن اولین حضور خود را در تن تن در شوروی ( ۱۹۲۹–۱۹۳۰ ) به عنوان روزنامه نگاری در حال گزارش از بلشویک های روسیه شوروی با سگ وفادار خود میلو انجام داد و به زودی به یک گزارشگر تحقیقاتی و جنایتکار تبدیل شد که کنجکاوی او را به سمت محافل خطرناک قاچاقچیان مواد مخدر و مزدوران می کشاند. او خبرنگارِ زیرک بلژیکی است، که در یک سری از ماجراهای جذاب و خطرناک قرار می گیرد. وی قهرمان اصلی مجموعه داستان های تن تن است و از این روی اغلب موضوعی اتفاقی که اکثراً مربوط به کار خبرنگاری وی می شود وی را در سیر اتفاقاتی عجیب، توطئه های پی در پی و اکتشافات بزرگی قرار می دهند. تن تن دارای شخصیتی پاک و خوش طینت و شجاع است و از این روی از دیگر شخصیتهای سری کتابهای تن تن شخصیتی ساده تر و جسورتر دارد. همچنین سگ او، میلو ( برفی ) جذابیت خاصی به داستان می دهد. میلو، سگ باهوش تن تن، در ماجراجویی ها به تن تن کمک می کند. هرژه در اوایل برای ساختن شخصیت اولیه تن تن از شخصیت و رفتارهای برادر کوچکش به نام پل رمی که افسر ارتش بلژیک بود استفاده و الگوبرداری فراوان کرد اما بعدها این رویه تغییر کرد و رابطه دو برادر شکرآب شد و هرژه به حدی از برادرش پل نفرت پیدا کرد که در کتاب ماجرای تورنسل شخصیت منفور سرهنگ اسپونز را از وی آفرید. با این همه هم تن تن و هم سرهنگ اسپونز با تمام تفاوتهای فیزیکی و اخلاقیشان دارای مدل موی همانندی بودند که یادآور خاطره پل برای هرژه بود. با مرگ هرژه در سال ۱۹۸۳ میلادی، آخرین ماجرای تن تن به نام تن تن و هنر الفبا که به صورت نیمه کاره و در حد اتودهای سیاه و سفید ابتدایی کشیده شده بود، با همان وضع ابتدایی به زبان فرانسه و بعدها به صورت تکمیل شده توسط همکاران هرژه در سال ۱۹۸۶ چاپ و منتشر شد. ترجمهٔ انگلیسی این کتاب در سال ۱۹۹۰ به بازار کتاب عرضه شد. اولین کتاب های تن تن به این دلیل که با رگه های نژادپرستی و باشکوه نشان دادن استعمار اروپاییان همراه بود مورد انتقاد قرار گرفت. هرژه بعد از چندی این انتقادات را پذیرفت و از دههٔ ۱۹۳۰ به بعد کتاب های تن تن لحن متفاوتی پیدا کرد و حامل پیام های بشردوستانه شد. در سال ۱۹۴۶ هرژه با کمک یکی از دوستانش مجله تن تن را به راه انداخت که بلافاصله با استقبال شدید مردم روبه رو شد.
جملاتی از کاربرد کلمه تن تن
تا به مژگان تو دل بستیم در میدان عشق خویش را بر یک سپاهی با تن تنها زدیم
تنبور چو تن تن برآرد به نوا زنجیر در آن شود دل بیسر و پا
شب سوم و چهارم آوریل، نمایندگان شوروی (میرزا ابراهیماف، حسناف، آتاکیشییف، کریماف) با پیشهوری دیدار کردند و پیشنهادهای شوروی را که مورد موافقت کلی دولت ایران قرار گرفته بود، به آگاهی وی رساندند. میرزا ابراهیماف متن تندنویسی شده گفتهها و دستورهای باقراف را دربارهٔ چگونگی رفتار با دولت ایران را قرائت کرد.
تن تنها در آ سید به خلوت که در خلوت تن تنهای عشقست
موسیقی معنوی در زندگی نورعلی الهی نقشی اساسی داشت. هنگامی که نواختن تنبور را آغاز کرد شش سالی بیش نداشت، علاقهٔ وی به تنبور و تمرینهای مستمر سبب شد که در مدت کمتر از سه سال به مهارت خارقالعادهای در نواختن تنبور دست یابد و در سن نه سالگی استاد این ساز محسوب شود.
چهارتن تن از بازیکنان این تیم، بازیکن فوتبال سال آسیا شدهاند: نواف التمیاط، یاسر القحطانی،ناصر الشمرانی و سالم الدوسری.مشهورترین بازیکنان این تیم، سامی الجابر، ستاره مشهور تیم ملی عربستان، یوسف الثُنیان، ستاره جوان تکنیکی فوتبال عربستان، و ریوِلینو برزیلی میباشد، که طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ خورشیدی، در این تیم بازی میکردهاست.همچنین کاپیتان و ستاره ی تیم ملی عربستان سالم الدوسری یکی از چهره های محبوب این تیم به شمار می آید
سرزمین واشینگتن به افتخار نخستین رئیسجمهور ایالات متحده جرج واشینگتن نامگذاری شده. نام این سرزمین در اصل کلمبیا بوده که از رود کلمبیا در این سرزمین گرفته شدهاست. ایالت واشینگتن تنها ایالتی است که نام یک رئیسجمهور را دارد. اهالی ایالت واشینگتن و شمال غربی ایالات متحده به راحتی خود را اهل واشینگتن معرفی میکنند؛ ولی اهالی واشینگتن دی.سی خود را اهل واشینگتن دی. سی معرفی میکنند.
نتیجه این است که پیچیدگی محاسباتی تقسیم به همان ترتیب (تا یک ثابت افزاینده)به عنوان ضرب ضرب است. نمونههایی از کاهش ضرب و ضرب در روش نیوتن، همانطور که در بالا توضیح داده شد، [۱۳] و نیز کاهش اندکی سریعتر بارت و الگوریتم کاهش مونتگومری. [۱۴] [تأیید مورد نیاز] روش نیوتن بهطور خاص در سناریوهایی مؤثر است که باید چندین بار در همان مقسومعلیه مشترک تقسیم شود، زیرا پس از وارونگی اولیه نیوتن تنها یک ضرب (کوتاه) برای هر بخش مورد نیاز است.
او عضو فمینیست فرانسوی «جمعیت ۵۰/۵۰» است که هدف آن ترویج برابری بین زنان و مردان و به رسمیت شناختن تنوع جنسی در سینما و سایر فعالیتهای دیداریشنیداری است. این گروه در سال ۲۰۱۸ و در چهارچوب جنبش جهانی «من هم» تشکیل شد و نخستین فعالیت رسمی آن در جریان جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ صورت گرفت.
کرا خواهد گرفتن تن به فرجام ز پیش تب شکستن گیرد اندام
چارچوب نظری آناستازی مبنی بر اینکه توانایی یا هوش با تجربه تغییر میکند و اینکه بافت فرهنگی آنها پارامترهای آنها را دیکته میکند، رویکرد روششناختی او را به آزمون روانسنجی نشان داد. آزمون ها باید با در نظر گرفتن تناسب زمینه ای و محدودیت های آن ها انتخاب و استفاده شوند. او تأکید کرد که آزمونها در جامعه غربی کارکردهای خاصی را انجام میدهند، مانند محل تحصیل/شغل یا ارزیابی ناتوانیهای ذهنی.
از کشتن و سوختن تنش نیست دریغ کو آتش و کو درخت و کو زه، کو تیغ
تا چند ز جان و تن تن می زن و جان می کن در خرمن هستی زن این آتش بر کرده
تا مطرب مجلس به رقص خواند تنتن تنناتن تنن تنانی
اسب نژاد کاسپین بهطور مشخص دارای تنه باریک و کشیده بوده که از ارتفاع زیاد در ناحیه تنگ (محل بستن تنگ دور سینه) برخوردار است.
به دارالملک جان چون شه روان شد روان آمد به تن تن سوی جان شد
چرخ دون همت، به هفتاد و دو تن آبی نداد ما تن تنها، به او امید نانی داشتیم
جز آنکه به مغلوبه شوم کشته چه تدبیر صف بسته سپاه مژه و من تن تنها
مارکس در «نقد دیالکتیک هگل»، با اشاره این نکته که هگل به خودآفرینی آدمی به عنوان یک فرایند پی برده است، تأکید میکند که رابطه حقیقی و فعال آدمی با خویشتن تنها به این دلیل ممکن است که آدمی عملاً تمام تواناییهای نوع خویش را تولید میکند و این امر فقط به مدد فعالیت جمعی انسانها و در نتیجه تاریخ امکانپذیر است…