تلخیص

معنی کلمه تلخیص در لغت نامه دهخدا

تلخیص. [ ت َ ] ( ع مص ) بیان کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بیان کردن و شرح دادن و تقریب کلام و خلاصه کردن آن. یقال : لخصت القول ؛ ای اقتصرت فیه و اختصرت منه ُ مایحتاج الیه. ( از اقرب الموارد ). خلاصه کردن. ( آنندراج ). || خلاصه چیزی را گرفتن :لخص الشی ٔ، خلصه ُ؛ ای اخذ خلاصته ُ. ( از اقرب الموارد ). || پیدا و روشن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ویژه و بی آمیغ گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پاک و صاف کردن. ( آنندراج ).

معنی کلمه تلخیص در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) خلاصه کردن .

معنی کلمه تلخیص در فرهنگ عمید

خلاصه کردن، ملخص کردن، مختصر کردن کلام و روشن ساختن آن.

معنی کلمه تلخیص در فرهنگ فارسی

خلاصه کردن، ملخص کردن، مختصرکردن کلام وروشن ساختن
۱ -( مصدر ) خلاصه کردنمختصر کردن کلام . ۲ - ( اسم ) خلاصه گویی . جمع : تلخیصات .

معنی کلمه تلخیص در فرهنگستان زبان و ادب

{digest} [علوم کتابداری و اطلاع رسانی] خلاصۀ منظم شدۀ یک اثر در چارچوبی خاص

معنی کلمه تلخیص در ویکی واژه

خلاصه کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تلخیص

محقق زرکشی در شرح خویش بر تلخیص مفتاح که آن را مجلی الافراح نامیده است - و آن کتابی حجیم است که بر کتاب مطول نیز می‌چربد و من آن را به سال نهصد و نود و دو در بیت‌المقدس دیده‌ام - چنین نوشته است:
این کتاب در قرن هفتم هجری توسط بُنداری اصفهانی تلخیص شد. این تلخیص، سنا البرق الشامی نام دارد.
ابن فوطی زبان فارسی را کاملاً می‌دانست و اشعاری نیز به فارسی دارد. معروف‌ترین کتاب وی مجمع الآداب فی معجم الالقاب در پنجاه جلد است که تنها یک جلد (جلد چهارم) آن باقی‌مانده‌است؛ ولی تلخیص این کتاب ۵۰ جلدی در دست است و توسط مصطفی جواد چاپ شده‌است. همچنین دیگر اثر وی که الحوادث الجامعه نام دارد در تهران چاپ شده‌است.
حسین بن علی بن یزدانیار، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن یزدانیار که بیشتر او را الکردی الصوفی الارموی و گاه الکردی الصوفی می‌خواندند از مشایخ تصوف در سده ۳ و ۴ قمری بوده‌است. شرح حال او در تلخیص الآثار عبد الرشید باکویی، حیله الاولیای ابونعیم اصفهانی، رسالهٔ قشیری، نفحات جامی، طبقات شعرانی، طرائق الحقائق حاجی نایب الصدر، اللمع ابونصر سراج، التعرف لمذهب اهل تصوف کلاباذی و تضاعیف رسالهٔ قشیری آمده‌است.
محمدعلی موحد احتمال می‌دهد که ابن بطوطه یادداشت‌های پراکنده‌ای از طول سفر با خود داشته که برای تدوین سفرنامه از آن‌ها استفاده کرده است. در سفرنامه گاه داستان‌های دو سفر مجزا به یک شهر، ذیل روایت‌های همان سفر اول نقل شده است که ترتیب تاریخی وقایع را دچار مشکل کرده است. این مورد در داستان‌های سفر به هرمز، شیراز و لرستان به چشم می‌خورد. هرچند به اعتقاد موحد، احتمالاً این مشکل بیشتر متوجه ابن جزی و نتیجهٔ تلخیص‌های اوست.
مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ یعنی من کان یرجو اللَّه فی یوم لقائه و یطمع فی ثوابه فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ الذی اجّله لبعث خلقه للجزاء من الثواب و العقاب لَآتٍ قریبا. و قیل معنی یَرْجُوا یخاف، ای من کان یخاف الموت و المصیر الی اللَّه و الی موضع المحاسبة و المجازاة فلیتقدم فی اصلاح اعماله بالتوبة، فان اجل اللَّه و هو اجل الموت الذی کتبه علی جمیع عباده سیأتیه. و تلخیص الکلام انّ من یخشی اللَّه او یأمله فلیستعد له و لیعمل لذلک الیوم کما قال تعالی: فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً. وَ هُوَ السَّمِیعُ لقول من قال آمنت الْعَلِیمُ بصدقه فیه و کذبه. و اکثر ما تری فی القرآن من ذکر لقاء اللَّه و کذلک فی الحدیث، یراد به الساعة کقوله (ص): لقاؤک حق‌
در طبقات الصوفیهٔ سلمی نیز سخنانی از قول علی بن ابراهیم ارموی که گویا همشهری ابن یزدانیار بوده آمده‌است. خواجه عبدالله انصاری، گویاتر از بقیه او را ارموی خوانده و گفته‌است که در ارمی بوده و حتی اینکه «گور وی به ارمی است» را ذکر کرده. از متاخران حمدالله مستوفی او را اهل ارومیه، جامی در نفحات او را ارموی، عبدالرشید بن صالح بن نوری باکویی در تلخیص الآثار او را اهل ارومیه و قبرش را در همان شهر ذکر کرده‌اند.
ابراهیم حلبی حنفی (۱۴۵۱–۱۵۴۹م) (نسب:ابراهیم بن محمّد بن ابراهیم) فقیه حنفی شامی بود. . از اهالی حلب بود، آنجا و در مصر فقه فراگرفت، سپس ساکن قسطنطینیه (استانبول امروزی) شد و همان‌جا در نود-و-چند سالگی درگذشت. مشهورترین کتابش ملتقی الأبحر در فقه است، غنیة المتملی فی شرح منیة المصلی، مختصر طبقات الحنابلة، تلخیص القاموس المحیط، تلخیص الفتاوی التاتارخانیة، تلخیص الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة از دیگر آثار اوست.
این کتاب توسط محمد سپهری در دوازده مجلد به فارسی ترجمه و تلخیص شد. پس از وی حسین تاج آبادی نیز این کتاب را در 35 جلد (18 مجلد) به فارسی ترجمه کرد و هر دو ترجمه چاپ شده است.
المستجاد من کتاب الارشاد اثر علامه حلی تلخیصی از کتاب الارشاد شیخ مفید است.
کتاب جاویدان خرد ساختهٔ اندیشهٔ ایرانی و از آثار گرانبهای فرهنگ ایرانی است که در دورهٔ اسلامی به عنوان سخنان و وصایای هوشنگ شهرت داشته‌است. این کتاب توسط حسن بن سهل به عربی برگردانده و تلخیص شده، و همین ترجمه و تلخیص را ابن مسکویه در آغاز کتاب آداب العرب و الفرس آورده‌است.