معنی کلمه تلاج در لغت نامه دهخدا
شب بیامدبر درم دربان باج
در بجنبانید با بانگ و تلاج.طیان ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 54 ).ز آه زخمی و آوازکوس و ناله نای
بگوش چرخ رسد غلغل و غریو تلاج.منصور شیرازی ( از فرهنگ جهانگیری ).نیست ممکن در زمان عدل او
کز کسی در ملک برخیزد تلاج.فخری ( از فرهنگ رشیدی ).