تفرید
معنی کلمه تفرید در فرهنگ معین
معنی کلمه تفرید در فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] فقیه شدن.
۳. [قدیمی] به یگانگی پذیرفتن.
معنی کلمه تفرید در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) یگانه کردنیگانه خواندن . ۲ - کناره گیری کردن گوشه گیری کردن . ۳ -( اسم ) تنها نشینی تنها روی . جمع : تفریدات .
معنی کلمه تفرید در دانشنامه اسلامی
تفرید در لغت به معنای یگانه کردن، گوشه گرفتن و تنها ماندن است. فرد چیزی است که با چیز دیگر نیامیخته باشد یا کسی است که نظیر ندارد. فرد بودن خداوند نیز به معنای یکتایی، بی مانندی، بی شریکی و بی نیازی از غیر است. ظاهراً واژه تفرید از عبارتی در یک حدیث نبوی «سَبَقَ المفرِّدون» بر گرفته شده است. مضمون تبیین پیامبر صلی اللّه و علیه وآله و سلم در باره این سخن آن بوده که مفرّدان کسانی هستند که بسیار به یاد خدای اند و با شیفتگی به ذکر خدا عمرشان را بسرمی آورند (اُهْتِروا فی ذکراللّه). ابن اثیر، همچنین گفته است که مراد از تفرید، تفقّه در دین و جدایی از مردم و خلوت گزینی برای بکار بستن اوامر و نواهی الهی است.
تفرید در نزد صوفیه
صوفیه، تفرید را از فروع مقام توحید، و آیات «وَ یَعلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الحَقُّ المُبین» و «ذلِکَ بِأنَّ اللّهَ هَوَالحَقُّ وأَنَّ مایَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ» و حدیث «سیروا، سَبَق المفرّدون» را ناظر به مقام تفرید دانسته اند
متداول شدن إصطلاح تفرید
اصطلاح تفرید از قرن چهارم متداول بوده و در کتب صوفیه گاه همراه با تجرید و به معنای آن یا جدا از تجرید و در مقامی بالاتر از آن آمده است.
نخستین کسی که تفرید را مصطلح کرد
...
معنی کلمه تفرید در ویکی واژه
گوشه گزینی.
جملاتی از کاربرد کلمه تفرید
در ۱۵ اوت ۲۰۱۹، گوتفرید لوچر، رئیس کلیسای پروتستان سوئیس، حمایت شخصی خود را از ازدواج همجنس اعلام کرد. در نوامبر ۲۰۱۹، کلیسای اصلاحشده سوئیس به حمایت از ازدواج زوجهای همجنس رأی داد. این به دنبال بیانیه ژوئن ۲۰۱۹ کلیسا بود، «ما آفریده شده توسط خدا. ما نمیتوانیم گرایش جنسی خود را انتخاب کنیم. ما آن را بهعنوان بیان کامل خلاقانه درک میکنیم.»
گر دهی یکبار شهوت را طلاق آن زمان گردی تو در تفرید طلاق
کابالا از دیرباز دارای تأثیر زیادی بر روی فیلسوفان و دانشمندان بودهاست. بسیاری فیلسوفان و محققان معروف نظیر جان دی، گوتفرید لایبنیتس، کارل گوستاو یونگ، و بنجامین فرانکلین تبحر زیادی در کابالا داشتند. [نیازمند منبع]
بر تو تابد سرائر توحید بر تو ریزد جواهر تفرید
عقل در تقلید و تسبیح آمده است عشق در توحید و تفرید آمده است
پرترههای اولیه هاوسمن، مانند عکس گوتفرید رایش، ترکیب بندی فردی، اجرای دقیق فنی، سطح بالایی از جزئیات و بیان احساسات واقعی را به نمایش میگذارد. از سوی دیگر، بسیاری از پرترههای بعدی دارای ویژگیهای معمولی از تصاویر پیاپی هستند. به خصوص در سالهای پس از ۱۷۶۰، از اندازهگیریهای یکسانی استفاده میشود و اغلب افراد را در زاویهٔ یکسان نشان میدهند. اغلب لباسهای یکسان با همان رنگها در مجموعهای از پرترههای مقامات نسبتاً بیاهمیت وجود دارد. گئورگ مولر آنها را به یک «کارخانه تصویرسازی» تشبیه میکند.
در سال ۱۹۹۷ به دلیل فعالیتهای پژوهشیش جایزه گوتفرید ویلهلم لایب نیتس را دریافت کرد. در سال ۱۹۹۸ وی به عضویت کامل آکادمی علوم هایدلبرگ درآمد، در سال ۲۰۰۳ عضو متناظر آکادمی علوم گوتینگن و در سال ۲۰۱۲ عضوی از دویچن آکادمی در طبیعتگرای لئوپولدینا بودهاست.
الفقر احتیاج ذاتی من غیر تعبین حاجة، و اما آنکه هیچ چیز بدو محتاج نبود، سبب آنکه احتیاج به موجود تواند بود، و عاشق در حال تجرید و مقام تفرید، خلعت هستی و توابع آن در نزد او امانت بود، بحکم: ان تؤدوا الامانات الی اهلها، به محبوب بازگذاشته است و با سرخرقۀ نایافت خود رفته و هو الان مع الله کما هو فی الازل، حال او آمده در چنین حال هیچ چیز بدو محتاج نتواند بود، و در فقر مقامی است که فقیر نیز بهیچ چیز محتاج نبود. چنانکه آن فقیر گفت: الفقیر لایحتاج الی نفسه و لا الی الله، زیرا که احتیاج صفت موجود تواند بود، و فقیر چون در بحر نیستی غوطه خورد، احتیاجش نماند و چون احتیاجش نماند،فقرش تمام شود و اذاتم الفقر فهو الله، زیرا که: الشیئی اذاجاوز حده انعکس ضده، والله سبحانه در هیچ چیز بهیچ چیز محتاج نیست.
وی در حدود ساعت ۱:۱۵ صبح ۱۶ اکتبر ۱۹۴۶ به دار آویخته شد. جنازه وی و نه فرد اعدامشده دیگر در کنار جنازه هرمان گورینگ که پیش از اعدام خودکشی کرده بود، به اوستفریدهوف فرستاده شد و در آنجا بدنها سوزانده شد و خاکستر آنها به رود ایسار ریخته شد.
بدین مضمون در قطعات دیگر هم فرموده است. در بدایت، حقایقی تخلص میکرد. چون به توسط ابوالعلای گنجوی به خاقان کبیر شروان شاه رسید، خاقانی تخلص گزید. بالجمله از فحول شعرا محسوب و در فن سخن او را طرزی مرغوب. مدتها به سبب میل به اهل اللّه و ترک مناصب و جاه محبوس بود. آخر الامر سالک مسلک تجرید وناهج منهج تفرید گشته و در سنهٔ ۵۲۹ در سرخاب تبریز درگذشت. مثنوی تحفة العراقین که در عرض راه حجاز به نظم آورده با دیوانش مکرر ملاحظه شده است. ابلغ البلغا و افصح الفصحای طریق خود است. او را کمالاتی است که نسبت بدان، شاعری، دون پایهٔ اوست. تیمّناً و تبرّکاً چند بیتی از قصاید عالیهاش که در حقایق و مواعظ گفته ایراد میشود:
در قرن نوزدهم شاهد رشد تفکر سیاسی ملیگرایی قومی بودیم و نژاد و ملیگرایی نخستین بار توسط یوهان گاتفرید وان هردر به یکدیگر گره خوردند. تمرکز جوامع بر روابط قومی و حذف زمینه تاریخ از مفهوم قومیت باعث شد که طرفداران امپریالیسم و ملیگرایی به توجیه عقاید خود بپردازند. دو مثال مهم در قرن نوزدهم امپراتوری آلمان و رایش سوم هستند که هر یک بر اساس نظریهای واحد شکل گرفتند: این دولتها در واقع سرزمینهایی را که زمانی متعلق به آلمان بوده بازپس میگیرند. تاریخ زندگی افرادی که بعدها وارد مدل جامعه دولت محور شدند مانند افرادی که پس از فروپاشی امپراطوریهای عثمانی و اتریش – مجارستان از جنوب شرق و شرق اروپا به پا برخاستند یا ساکنان شوروی سابق همواره مملو از درگیریهای قومی بوده است.
شیخ گفت بایزید بسطامی گفت کی حقّ سبحانه و تعالی فردست او را بتفرید باید جست تو او را به مداد و کاغذ جویی، کی یابی؟
دریکتای قلزم وحدت جوهر فردکان تفریدیم
«یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ»، چنان که امروز اهل معرفت در معرفت متفاوتند و مؤمنان در زیادت و نقصان ایمان، فردا در سرای بقا هر کسی بر حسب حال خویش و بر اندازه معرفت خویش نواخت و کرامت بیند، عابدان را لباس حریر و دستینههای زر و مروارید با حور و قصور، و عارفان را لباس تفرید در بحر عیان غرقه نور، قومی را بزیور بهشت بیارایند باز قومیند که بهشت را بنور جمال ایشان بیارایند.
آلبرت اچ. والنتا (متولد ۲ اکتبر ۱۹۴۳) استاد فیزیک تجربی در دانشگاه سیگن آلمان است. وی در سال ۱۹۸۶ جایزه گوتفرید ویلهلم لایب نیتس را توسط بنیاد پژوهش آلمان دریافت کرد.
در دههٔ ۱۸۳۰ میلادی، فلیکس دوژاردان فرانسوی، نظریهٔ کریستین گوتفرید ایرنبرگ آلمانی را رد کرد. ایرنبرگ مدعی بود که ریزسازوارهها دارای اندامهای مشابه با جانوران چندسلولی هستند که تنها ابعاد آن اندامها کوچکتر است.
آن پاک باز ولایت آن شاه باز هدایت آن سالک بادیه تجرید آن سابق راه تفرید آن برکندهٔ بیخ خودی شیخ عبدالله تروغبدی رحمةالله علیه یگانه عهد بود و نشانهٔ وقت بود و از جمله مشایخ طوس و از کبار اصحاب و در ورع و تجرید کامل بود و او را کرامات و ریاضات شگرف است صحبت بوعثمان حیری یافته بود و بسی مشایخ دیده و ابتداء حال او چنان بود که در طوس قحطی افتادکه آدمی میخوردند و یک روز بخانه درآمد مگر دومن گندم یافت د رخمره آتش درو افتاد و گفت: این شفقت بود بر مسلمانان که ایشان از گرسنگی میمیرند و تو گندم در خمره نهادهٔ شوری بدو درآمدی روی به صحرا نهاد و ریاضت و مجاهده پیش گرفت.
این اصل معمولاً به گوتفرید لایبنیتز نسبت داده میشود؛
تو در او گم گرد توحید این بود گم شدن گم کن که تفرید این بود