تعدی
معنی کلمه تعدی در لغت نامه دهخدا

تعدی

معنی کلمه تعدی در لغت نامه دهخدا

تعدی. [ ت َ ع َدْ دی ] ( ع مص ) فاگذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). درگذشتن از کار و ترک دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تجاوز کردن از حد خود. ( غیاث اللغات ). از حد درگذشتن. ( آنندراج ). گذشتن. ( از اقرب الموارد ). || افزونی جستن بر کسی. ( تاج المصادر بیهقی ). افزونی جستن. ( زوزنی ). || ستم کردن بر کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ظلم و ستم و زبردستی و ستمگری و جور و ریژک و جبر و زور و زورآوری و سختگیری و درازدستی. ( از ناظم الاطباء ). مجازاً به معنی ستم و ظلم آید. ( غیاث اللغات ) : استادم بونصر را بخواندند تا آنچه از اریارق رفته بود ازتهور و تعدیها باز نمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 229 ). پیغام داده و نموده و گفته که اصل تهور و تعدی از شما بوده. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 354 ). تعدی سلجوقیان از حد و اندازه می بگذرد و ولایت خوارزمشاه ملک را باید داد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 704 ). دست تعدی گشاد و بضرورت تنی چند را فروکوفت. ( گلستان ). و بظلم و تعدی معروف بود. ( گلستان ). || گرفتن مهر را: تعدی مهر فلانة؛ گرفت آن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به شیر، از می بی نیاز شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بی نیاز گردانیدن چراگاه از شراء گیاه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بی نیاز گردانیدن چراگاه از خریدن گیاه. ( ناظم الاطباء ). || متعدی کردن فعل لازم را به یکی از ادوات تعدیه. ( ناظم الاطباء ): تعدی الفعل کان متعدیاً. ( از اقرب الموارد ). تجاوز فعل از فاعل به مفعول به ، مقابل لزوم.

معنی کلمه تعدی در فرهنگ معین

(تَ عَ دِّ ) [ ع . ] (مص ل . ) تجاوز کردن .

معنی کلمه تعدی در فرهنگ عمید

۱. تجاوز کردن، دست اندازی کردن به چیزی.
۲. ستم کردن.
۳. از حد درگذشتن.
* تعدی کردن: (مصدر متعدی ) تجاوز کردن، دست اندازی کردن.

معنی کلمه تعدی در فرهنگ فارسی

تجاوزکردن، ستم کردن، دست اندازی کردن
۱ - ( مصدر ) تجاوز کردن ز انداز. خود گذشتن . ۲ - ستم کردن دست اندازی کردن . ۳ - ( اسم ) دست اندازی . ۴ - ستمکاری . ۵ - سر زدن فعل از فاعل و بمفعول رسیدن . جمع : تعدیات .

معنی کلمه تعدی در دانشنامه عمومی

تعدی (فیلم ۱۹۹۲). تعدی ( انگلیسی: Trespass ) یک فیلم در ژانر اکشن و مهیج به کارگردانی والتر هیل است که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد.
• بیل پکستون
• آیس - تی
• ویلیام سدلر
• آیس کیوب
• بروس ای یونگ
• گلن پلامر
• جیمز پیکنز جونیور
• تام لیستر جونیور
• آرت ایوانز
تعدی (فیلم ۲۰۱۱). تعدی ( به انگلیسی: Trespass ) یا بحران فیلمی محصول سال ۲۰۱۱ آمریکا به کارگردانی جوئل شوماخر است. در این فیلم بازیگرانی همچون نیکولاس کیج، نیکول کیدمن، لیانا لیبراتو، کم جیجاندت، بن مندلسون، دش میهوک، جوردانا اسپیرو و امیلی مید ایفای نقش کرده اند.
«کایل» ( نیکلاس کیج ) و «سارا میلر» ( نیکول کیدمن ) زن و شوهری هستند که به همراه دختر نوجوانشان، «آوری» ( لیانا لیبراتو ) زندگی بسیار خوب و خوشی دارند. کایل در کار خرید و فروش الماس است و از این طریق توانسته ثروت هنگفتی بهم بزند. اما در شبی، یک گروه به خانه خانواده میلر حمله می کنند و تنها خواسته آنها هم پول است. کایل تصمیم می گیرد در مقابل این گروه بایستد اما …

معنی کلمه تعدی در ویکی واژه

تجاوز، ستم، دست‌اندازی، ظلم.
تجاوز کردن؛ دست‌اندازی‌ کردن به چیزی.
ستم ‌کردن.
از حد درگذشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه تعدی

به پاس خدمات ارزشمند ایشان مراسم تکریمی به همت بنیاد نخبگان استان اردبیل و با همکاری دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1397 با حضور مسئولان، جمعی از فرهیختگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان و مستعدین برتر برای ایشان برگزار شد.
بس چون فراق دست تعدی دراز کرد اکنون که کرده است به خونم نگار دست
این رشته‌کوه‌ها موجب تعدیل آب و هوا می‌شود.
گرفتن:لازم: هوا گرفت. متعدی: دستم را گرفت.
نتایج محاسبات در مورد اقتصاد ایران و در پنج دهه ۱۳۴۰، ۱۳۵۰، ۱۳۶۰، ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ نشان می‌دهد که، در موضوع فقر و نابرابری تنها در دهه ۱۳۸۰ به پایداری مطلوب دست یافته‌ایم و هر چند از دهه ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ روند پایداری رو به بهبود بوده‌است، اما در دهه ۱۳۷۰ با افت شدید شاخصه‌های فقر و نابرابری روبرو شده‌ایم. با توجه به اعمال سیاست‌های تعدیل اقتصادی در این دهه و دوره سازندگی پس از جنگ، می‌توان اثر منفی اعمال سیاست‌های تعدیل اقتصادی را بر پایداری در حوزه فقر و نابرابری مشاهده کرد.[۱۲۳]
مراد از مطلق این باشد که در سیر تعدی زو نخواهد کرد بر غیر
مقدمه نحو زمخشری در دست داشت و همی خواند: ضرب زیدُ عمرواً و کان المتعدیّ عمرواً. گفتم: ای پسر، خوارزم و ختا صلح کردند و زید و عمرو را همچنان خصومت باقیست؟ بخندید و مولدم پرسید، گفتم: خاک شیراز. گفت: از سخنان سعدی چه داری؟ گفتم:
با این تطاولات و تعدی هنوز دل خالی نکرده خصم جفاکیش کافرم
تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ، ای هذه الآیات، آیات الکتاب المبین، ابان هم لازم است و هم متعدی: اگر لازم است معناه انه الکتاب الواضح الظاهر فی نفسه باعجازه انه کلام اللَّه و وحیه، و اگر متعدی است یعنی بیّن ما فیه من امره و نهیه و حلاله و حرامه.
به تعدی گرفت ناسره ای از فقیری ز کاه توبره ای
او نویسنده کتاب افول درگیری اسرائیل عرب: سیاست خاورمیانه و جستجوی نظم منطقه‌ای (۱۹۹۸) و نویسنده مشترک حماس فلسطین: چشم‌انداز، خشونت و تعدیل (۲۰۰۰) است.
با تو زین پس دست در خصل تعدی چون کند چون یقینش شد که خصلی نیز می نتوان نهاد
در جهان باشی که حکم معدلت آیین تو در میان آب و آتش مایه تعدیل شد
و قیل جعلنا، هاهنا یتعدی الی مفعولین و المعنی یعیش کل شی‌ء بالماء، و فیه اضمار، تقدیره و جعلنا الماء حیاة کل شی‌ء، فخذف المضاف و اقیم المضاف الیه مقامه. ثم قال تعالی: «أَ فَلا یُؤْمِنُونَ» مع ظهور الآیات.
در نحو اسپانیایی شاخه‌بندی از راست است، بدین معنی که سازه‌های فرعی یا تعدیل‌کننده معمولاً پس از واژه‌های کلیدی قرار می‌گیرند. این زبان از حروف اضافه استفاده می‌کند و در آن همانند بسیاری دیگر از زبان‌های رومی معمولاً -گرچه نه همواره- صفت پس از اسم قرار می‌گیرد.
اگرچه بسیاری از پیشنهادات اولیه برای اصلاحیه توسط مذاکرات در کمیته تعدیل شده بود، با این وجود پیش نویس نهایی با موانع قابل توجهی برای تصویب توسط سه چهارم ایالت‌ها مواجه بود. مورخ ویلیام ژیلت در مورد این فرایند نوشت: «پیشرفت سخت بود و نتیجه تا پایان نامشخص بود.»
دشمن از همواری من خون خود را می خورد سیل را دست تعدی نیست بر صحرای من