تسلط

معنی کلمه تسلط در لغت نامه دهخدا

تسلط. [ ت َ س َل ْ ل ُ ] ( ع مص ) گماشته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). برگماشته شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || دست یافتن. ( زوزنی ). بر کسی دست یافتن و غلبه کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). غالب گشتن و چیره شدن. ( ناظم الاطباء ). غالب شدن و دست یافتن بر کسی باقوت و قدرت. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). مسلطشدن بر کسی. ( از المنجد ): سلطه اﷲ علیهم فتسلط؛ چیره کرد و غالب نمود خدای او را بر ایشان پس چیره شد. غلبه و چیرگی و دست یافتگی. ( ناظم الاطباء ): تسلط و اقدام شیر مقرر است. ( کلیله و دمنه ). || استقلال و تصرف با قدرت و حکومت مستقل. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تسلط در فرهنگ معین

(تَ سَ لُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) چیره شدن ، غلبه یافتن .

معنی کلمه تسلط در فرهنگ عمید

مسلط شدن، چیره شدن، دست یافتن بر کسی یا چیزی.

معنی کلمه تسلط در فرهنگ فارسی

مسلطشدن، چیره شدن، دست یافتن برکسی یاچیزی
۱- ( مصدر ) چیره شدن غلبه یافتن . ۲- ( اسم ) چیرگی غلبه چیره دستی .

معنی کلمه تسلط در ویکی واژه

predominio
چیره شدن، غلبه یافتن.

جملاتی از کاربرد کلمه تسلط

و لیکن، خیرات و نیکیهای قوه عاقله در حال تسلط و غلبه آن است، و بدیها و شرور آن در حالت زبونی و عجز آن در تحت سایر قوا، و آن سه قوه دیگر بر عکس این‌اند، زیرا که آثار خیر و نیکوئیهای آنها در حالت ذلت و انکسار و عجز ایشان در نزد عقل است، و شرور و آفات ایشان در وقت غلبه و استیلای آنها است بر عقل.
آنجلا در یک خانواده فقیر پرجمعیت زاده شد. او در سال ۱۹۷۴ با کلی لیوآی (بازیگر) ازدواج کرد. آنها در سال ۱۹۷۶ از هم جدا شدند. وی به هنرهای رزمی هاپکیدو و ووشو تسلط کامل دارد.
قاعدهٔ روزگار پرورش ناسزاست ورنه گداپیشه را دست تسلط چراست
و اما جبن: که در طرف مقابل تفریط واقع است، آن است که از چیزی که نباید حذر کرد احتراز نماید و این صفت در نهایت خباثت و موجب هلاکت است، آدمی به سبب آن ذلیل و خوار، و زندگانی او تلخ و ناگوار می گردد و مردم در جان و مال او طمع می کنند و ظلمه دست تسلط بر او می گشایند و صاحب آن مضطرب و بی ثبات و کسل و راحت دوست، «راحت طلب» می شود و به این جهت از جمیع سعادات باز می ماند و انواع فضایح و رسوائی را متحمل می شود و فحش و دشنام را بر خود می پسندد و نام نیک را بر باد می دهد.
همچنین، خیدر پسر کاووس شاهزاده اشروسنه که با نام افشین شناخته شده‌است و از شخصیت‌های نامدار تاریخ ایران در قرون نخستین پس از تسلط خلفای عباسیان بر ایران بوده است؛ اهل اشروسنه، کوهستانی مابین سمرقند و خوقند (و یا خوجنده) بوده است.
ناحیه چشیر از قرن یازده به بعد همواره تحت تسلط کنت‌های فرانسوی-نورمن بوده‌است که محدوده آن کل انگلستان را در برمی گرفت. در اواخر قرن دوازده میلادی کنتهای این منطقه شروع به پایه‌گذاری یک شبه پادشاهی را کردند که سرانجام منجر به تأسیس سلسله پالتاین در چستر و فلینت گردید.
و اگر تسلط و غلبه در تو از برای قوه غضبیه است، و پیوسته خود را مایل منصب و جاه، و برتری بر عبادالله می بینی، و طالب زدن، بستن، انداختن، شکستن، فحش، دشنام و اذیت انام هستی، خویش را سگی گزنده و یا گرگی درنده می دان، و خود را از زمره انسان مشمار.
کین: تسلط صفات قهری را گویند.
استعمار در لغت به معنای عمران و آبادانی است. اما در ادبیات سیاسی امروز، استعمار به مفهوم «تسلط بر یک کشور و غارت منابع طبیعی آن، اما در ظاهرِ کمک به آبادسازی آن کشور» استفاده می‌شود. واژه استعمارگر به کشوری گفته می‌شود که سایر کشورها را به استعمار می‌کشد. به کشورهای تحت استعمار مستعمره می‌گویند.
و شک نیست که اگر شهوت فرج نبودی زنان بر مردان تسلط نیافتندی پس افراط در این شهوت هلاک کننده فرزند آدم است هان، هان تا مغرور نگردی به اینکه پیغمبر خدا زنان بسیار خواست.
یقین را بر سر امرستی تسلط بدایات و نهایات و توسط
با قوت تسلط شاهین عدل تو سیمرغ را مگس به سهولت کند شکار
در سال ۱۸۲۷ میلادی عملیات جنگی روس‌ها از سر گرفته شد و مناطق تحت تسلط دربار قاجار در ارمنستان یکی پس از دیگری به اشغال روس‌ها درآمد. در دهم ماه فوریه سال ۱۸۲۸ میلادی در روستای ترکمانچای معاهده صلح امضاء گردید و بر اساس آن ارمنستان شرقی به روسیه ملحق شد. مدتی پس از انعقاد عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ میلادی جنگ روسیه با عثمانیان نیز آغاز گردید و روسیه بخش بزرگی از ارمنستان غربی را تصرف کردند و در سال ۱۸۲۹ میلادی تا آن سوی ارزروم پیش رفتند.
«با دانش کامل خود از بسیاری از دانشمندان یونان برتر بود. او واقعاً بر حروف صدا دار و فن بیان و نطق تسلط داشت. به ویژه از فلسفه اطلاع کامل داشت.»
ازین جماعت محتاج کز تسلط من همیشه بر در رزقند چون گروه گدا
هژمونی از واژه یونانی هِگِمونیا (ἡγεμονία) گرفته شده که به معنای سلطان یا تسلط بر دیگری است. یونانیان باستان از این اصطلاح برای نشان دادن تسلط سیاسی-نظامی یک شهر بر شهر دیگر استفاده می‌کردند. بین سده‌های هشتم و یکم پیش از میلاد دولت اسپارت بر اتحادیه پلوپونزی تسلط داشت.
و تفصیل آن این است که اسباب عجب در اغلب، علم است و معرفت و عبادت و طاعت، و غیر اینها از کمالات نفسانیه مانند ورع و تقوی و شجاعت و سخاوت و امثال اینها، و نسب و حسب و جمال و مال و قوت و تسلط و جاه و اقتدار، و بسیاری اعوان و انصار، و زیرکی و ذکاء و فهم و صفا.
جامعه‌شناسی سیاسی معاصر شامل این حوزه‌های پژوهشی است، اما پرسش‌های گسترده‌تری دربارهٔ قدرت و سیاست باز شده است. امروزه جامعه‌شناسان سیاسی احتمالاً نگران چگونگی شکل‌گیری هویت‌هایی هستند که به تسلط ساختاری یک گروه بر گروه دیگر کمک می‌کنند. سیاست چه کسی می‌داند چگونه و با چه اختیاری. و پرسش‌هایی در مورد چگونگی رقابت قدرت در تعاملات اجتماعی به گونه ای که باعث ایجاد تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی شود. این گونه سوالات بیشتر به صورت کیفی مورد مطالعه قرار می‌گیرند. مطالعه جنبش‌های اجتماعی و تأثیرات آنها در رابطه با این تعاریف گسترده‌تر از سیاست و قدرت اهمیت ویژه‌ای داشته است.
در سال ۱۳۵۷، حکومت محمدرضا پهلوی در ایران با انقلاب اسلامی سرنگون شد و نظام جمهوری اسلامی به رهبری خمینی بر سر کار آمد. پس از انقلاب، کشمکش‌های مرزی بین ایران و عراق به مدت ده ماه در مورد تسلط بر اروندرود که دو کشور را از هم جدا می‌سازد، بالا گرفت.