سلطه

معنی کلمه سلطه در لغت نامه دهخدا

( سلطة ) سلطة. [ س ُ طَ ] ( ع اِمص ) قدرت و قوّت. ( ناظم الاطباء ). || غلبه و اقتدار. ( ناظم الاطباء ).
سلطة. [ س ِ طَ ] ( ع اِ ) تیر دراز باریک. ج ، سِلَطه و سلاط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جامه ای که در آن گیاه و کاه کنند. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سلطه در فرهنگ معین

(سُ طَ ) [ ع . سلطة ] (اِمص . ) ۱ - قدرت ، تسلط . ۲ - (اِ. ) فرمانروایی ، پادشاهی .

معنی کلمه سلطه در فرهنگ عمید

۱. قدرت، توانایی، چیرگی.
۲. فرمانروایی.

معنی کلمه سلطه در فرهنگ فارسی

قدرت، توانایی، چیرگی، فرمانروایی
( اسم ) ۱ - قدرت قوت تسلط . ۲ - ( اسم ) ملک پادشاهی .
تیر دراز باریک . جمع سلطه و سلاط

معنی کلمه سلطه در فرهنگستان زبان و ادب

{dominance , domination} [باستان شناسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل] داشتن برتری بر دیگری یا دیگران؛ اعمال برتری بر دیگران یا دیگران

معنی کلمه سلطه در دانشنامه آزاد فارسی

سُلطه (hegemony)
استیلای سیاسی یک قدرت بر دیگران در گروهی که همۀ اعضای آن بنابر فرض با یکدیگر برابرند. این اصطلاح نخستین بار دربارۀ استیلای آتن بر دیگر دولت شهرهای یونان به کار رفت و بعدها دربارۀ استیلای پروس در داخل ایالات آلمان، و در دوره های اخیرتر استیلای ایالات متحد امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بر بقیۀ جهان کاربرد یافت.

معنی کلمه سلطه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چیرگی و غلبه بر کسی یا چیزی را سلطه گویند. از آن در بسیاری از ابواب فقه سخن گفته اند.
سلطه یا سلطنت عبارت است از استیلا و چیرگی بر کسی یا چیزی به سببی.
اسباب سلطه
...
[ویکی فقه] سلطه (فقه). چیرگی و غلبه بر کسى یا چیزى را سلطه گویند. از آن در بسیارى از ابواب فقه سخن گفته اند.
سلطه یا سلطنت عبارت است از استیلا و چیرگی بر کسى یا چیزى به سببى.
اسباب سلطه
...

معنی کلمه سلطه در ویکی واژه

قدرت، تسلط.
فرمانروایی، پادشاهی.

جملاتی از کاربرد کلمه سلطه

۸. جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور.
به دنبال کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، رضاخان خود را به عنوان شخصیت سیاسی سلطه گر بر کشور استوار کرد.
در جغرافیای دوران اسلامی، اکثراً اران و شروان دو ناحیهٔ جداگانه از هم حساب می‌شوند و شروان از دورهٔ خلافت عباسیان تا دورهٔ صفویان زیر سلطهٔ حاکمان محلی به نام شروانشاهان بوده‌است. بنابر نظر ولادیمیر مینورسکی، جمهوری آذربایجان از لحاظ تاریخی نامش آلبانیای قفقاز بوده‌است و در دوران اسلامی به آن اران می‌گفتند.
سلطهٔ دیوان در ملک‌سلیمان تا چند؟
از سخنان اسکندر: فرمانروائی خرد بر خردمند، نیرومندتر از سلطه ی شمشیر بر احمق است.
و قرء ابن عباس: و من یعش بفتح الشین ای یعم یقال عشی یعشی عشی اذا عمی، فهو اعشی و امراة عشواء و قیل: عن ذکر الرحمن، ای: عن معرفته و طاعته لانه لا یذکره الا من عرفه و اطاعه. و قیل یحتمل ان المراد به، من نزل فیهم قوله: وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ نظیر الایة قوله: الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً ای نهیئ له و نسبب له شیطانا و نضمه الیه و نسلطه علیه فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ لا یفارقه یزین له العمی و یخیل الیه انه علی الهدی.
قوله (ص): «من اعان ظالما سلطه اللَّه علیه»، و قال ابن عباس: اذا رضی اللَّه عن قوم ولیّ امرهم خیارهم، و اذا سخط علی قوم ولّی امرهم شرارهم. و قال مالک بن دینار: قرأت فی کتب اللَّه المنزلة: ان اللَّه جل جلاله قال افنی اعدائی بأعدائی، ثم أفنیهم بأولیائی. و عن ابی الدرداء، قال: قال رسول اللَّه (ص): یقول اللَّه عز و جل: انا اللَّه لا اله الا انا مالک الملوک، و ملک الملوک، قلوب الملوک بیدی، الحدیث الی آخره، ذکرته فی آل عمران.