تروح
معنی کلمه تروح در فرهنگ معین
معنی کلمه تروح در فرهنگ فارسی
شبانگاه رفتن ٠ یا شبانگاه آمدن قوم ٠
معنی کلمه تروح در ویکی واژه
باد زدن.
جملاتی از کاربرد کلمه تروح
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها النّار رفع علی البدل من السوء و قیل: «النار» مبتدا، خبره: یعرضون علیها. غُدُوًّا وَ عَشِیًّا ای صباحا و مساء. قال ابن مسعود: ارواح آل فرعون فی اجواف طیر سود تعرض علی النار کل یومین مرّتین تغدو و تروح الی النار و یقال بآل فرعون: هذه مأویکم حتی تقوم الساعة، و کان ابو هریرة کلّما اصبح صاح: اصبحنا و عرض آل فرعون علی النار و کلّما امسی صاح امسینا و عرض آل فرعون علی النار.
نزهة اسرار الموحدین فی الاناخة بعفوة بسم اللَّه. رتع فی حدائق القدس من استروح الی نسیم بسم اللَّه.
هکذا از تروح اجساد آنچه گفتند ناهجان سداد
رفتی و گفتی به هجران ده رضا انت روحی کیف ارضی ان تروح
قال النّبی (ص): «لو انّکم توکّلون علی اللَّه حقّ توکّله لرزقکم کما یرزق الطّیر تغدو خماصا و تروح بطانا ».
تروح کلیل مظلم فی هوائه و ترجع مسرورا و انت نهار