تربت
معنی کلمه تربت در لغت نامه دهخدا

تربت

معنی کلمه تربت در لغت نامه دهخدا

تربت. [ ت ُ ب َ ] ( ع اِ ) خاک. ( شرفنامه منیری ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). مطلق خاک. ( فرهنگ نظام ). تربة:
بر آن تربت که بارد خشم ایزد
بلا رویَد نبات از خاک مسنون.ناصرخسرو. || خاکی که از حوالی مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا صلوات اﷲعلیه می آورند، و هر خاک مقدس مطهری. ( ناظم الاطباء ). خاک قبر حسین بن علی علیه السلام که شیعه بخوردن آن استشفا کند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). خاک اطراف قبر امام حسین ( ع ) که برای شفای بیمار و مهر نماز استعمال می شود، و این معنی مأخوذ از معنی اول است. ( فرهنگ نظام )
- تربت خوردن بیمار ؛ آنست که چون بیماری از دوا زائل نشود خاک تربت امام علیه السلام به نیت شفا میخورانند، و خاک شفا عبارت از آنست. ( آنندراج ). مجازاً، خوردن خاک گور را به نیت شفا از هرکه باشد :
نه گرد سرمه باشد جلوه گر آن نرگس جادو
ز خاک تیره بختان خورده تربت چشم بیمارش.تأثیر ( از آنندراج ). || مجازاً بمعنی قبر. ( غیاث اللغات ). بمعنی گور مجاز است. ( آنندراج ). گور. ( شرفنامه منیری ). گور و مقبره ومرقد. ( ناظم الاطباء ). مجازاً، گور. ( فرهنگ نظام ) : و تربت شقیق بلخی رحمةاﷲعلیه آنجاست [یعنی به شهر ویشگرد]. ( حدود العالم ). و تربت محمدبن الحسن الفقیه و کسائی مقری و فراخری هم از آنجاست [یعنی از ری ] ( حدود العالم )... وی پیر شده است و از وی کاری نمی آید، مراد وی آن است که از لشکری توبه کند و به تربت امیر ماضی بنشیند. ( تاریخ بیهقی ). تربت پدر را زیارت کرد و بگریست و آن قوم را که بر سر تربت بودند به بیست هزار درم فرمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 257 ). اولیا و حشم و بزرگان همراه وی به افغان شال درآمد و به تربت امیر عادل سبکتکین... فرودآمد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 257 ). روزی بسرتربت ابراهیم و اسحاق رفت. ( قصص ص 86 ). آن جماعت فرشتگان بودند بر وی نماز کردند و تربت وی را با زمین هموار کردند. ( قصص ص 128 ).
به سر آیم بسوی تربت تو
زین سپس رشک میبرد پایم.مسعودسعد.بهر طرف که تو ازحمله گرز بگذاری
بخیزد احسنْت از تربت نبیره سام.مسعودسعد.تربتهای ملوک و سلاطین سامانیان بیشتر بماوراءالنهر خراسان است. ( مجمل التواریخ ).سلطان طغرل بیک را بشهر ری وفات رسید و تربتش آنجا برجاست. ( از مجمل التواریخ ). و تربتهاء همه به اصفهان و همدانست. ( مجمل التواریخ ).

معنی کلمه تربت در فرهنگ معین

(تُ بَ ) [ ع . تربة ] (اِ. ) ۱ - خاک . ۲ - گور، قبر.

معنی کلمه تربت در فرهنگ عمید

۱. خاک.
۲. [مجاز] گور، قبر، مقبره، مزار، آرامگاه.

معنی کلمه تربت در فرهنگ فارسی

خاک، گور، قبر، آرامگاه، مقبره، مزار
( اسم ) ۱- خاک . ۲- گور قبر مقبره آرامگاه .
خاک مطلق خاک تربه یا خاکی که از حوالی مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا صلوات الله علیه میاورند و هر خاک مقدس مطهری خاک قبر حسین بن علی علیه السلام که شیعه بخوردن آن استشفا کند خاک اطراف قبر امام حسین که برای شفای بیمار و مهر نماز استعمال میشود و این معنی ماخوذ از معنی اول است ترکیب : تربت خوردن بیمار آنستکه چون بیماری از دوا زائل نشود خاک تربت امام علیه السلام به نیت شفا میخوارانند و خاک شفا عبارت از آنست مجازا خوردن خاک گور را به نیت شفا از هر که باشد : یا مجازا بمعنی قبر بمعنی گور مجاز است گور و مقبره و مرقد مجازا گور و تربت شقیق بلخی رحمه الله علیه آنجاست و تربت محمد بن الحسن الفقیه و کسائی مقری و فراخری هم از آنجاست وی پیر شده است و از وی کاری نمیاید مراد وی آنستکه از لششکری توبه کند و بتربت امیر ماضی بنشیند تربت پدر را زیارت کرد و بگریست و آن قوم را که بر سر تربت بودند به بیست هزار درم فرمود اولیا و حشم و بزرگان همراه وی با فغان سالی در آمد و به تربت امیر عادل سبکتکین فرود آمد روزی بسر تربت ابراهیم و اسحق رفت آن جماعت فرشتگان بودند بر وی نماز کردند و تربت وی را با زمین هموار کردند تربتهای ملوک و سلاطین سامانیان بیشتر بماورائ النهر خراسان است سلطان طغرل بیک را بشهر ری وفات رسید و تربتش آنجا برجاست و تربتها همه به اصفهان و همدانست ترکیب : تربت اولیائ کنایه از مقابر آنان است .

معنی کلمه تربت در دانشنامه عمومی

تربت (پاکستان). تربت ( به انگلیسی: Turbat ) شهری در پاکستان است که در شهرستان کچ واقع شده است. تربت ۷۹٬۲۰۰ نفر جمعیت دارد و ۱۲۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه تربت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به خاک قبرتربت می گویند.
تربت در لغت به معنای مقبره و به مناسبت در خاک قبر به کار رفته است و استعمال شایع آن در فقه، خاک قبر مطهّر امام حسین علیه السّلام است؛ به‏گونه‏ای که هنگام کاربرد بدون قرینه، همین معنا مراد است و به ذهن متبادر می‏شود.
تربت در فقه
از تربت به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، حج و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
حکم تربت کربلا
از میان تربتهای محترم و مقدّس، تربت قبر امام حسین علیه السّلام از فضیلت و مزایای خاصّی برخوردار است. در برخی روایات از آن به داروی اکبر و شفا بخش همه بیماریها، تعبیر شده است.
مزایای تربت امام حسین علیه السّلام
...
[ویکی شیعه] تُربَت (به معنای غبار و خاک) در اصطلاح شیعیان خاک یا غباری است که از اطراف قبر امام حسین(ع) برداشته می شود و به آن تربت کربلا یا تربت امام حسین (ع) می گویند. بنابر برخی روایات، تربت کربلا فضیلت دارد و سجده بر آن هنگام نماز، مستحب است و در برخی روایات، آثاری برای این خاک برشمرده شده است. شیعیان از تربت کربلا برای ساختن مهر نماز و تسبیح استفاده می کنند. نجس کردن تربت، حرام و خوردن مقدار کمی از آن برای شفای بیماری جایز است. برخی برای کاهش فشار قبر مقداری از آن را همراه میت دفن می کنند.
محدوده ای که می توان از آن تربت برداشت به صورت دقیق مشخص نشده است. از نظر برخی عالمان شیعه تا محدوده ۵ فرسخی مرقد امام حسین(ع) نیز تربت محسوب می شود.
تربت در لغت به معنای «خاک» است. برخی احتمال داده اند به خاکی که از اطراف هر قبر مقدسی، همچون قبر امامان، پیامبران، شهیدان و صالحان برداشته می شود تربت می گویند؛ ولی معنای شایع یا منحصر آن، خاک قبر امام حسین(ع) است و مراد از کلمه «الطین» یا «طین القبر» هم در روایات ائمه(ع)، همین معناست.

معنی کلمه تربت در ویکی واژه

تربة
خاک.
گور، قبر.

جملاتی از کاربرد کلمه تربت

استای سفلی، روستایی از توابع بخش صالح‌آباد شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی ایران است.
احیانو، روستایی از توابع بخش پائین جام شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی ایران است.
اگر بر تربتش روزی نهد دست بدرّد بر خود از رقّت کفن را
زی تربت خواجو برای هان بر مدفن اهلی بنال هین
به روی تربت من برگ لاله افشانید به یاد سینه خونین داغ‌دیده من
چون بنفشه سر برآرم پای بوسش را زخاک سایه ی سَروش اگر بر تربت ما بگذرد
تربتش ایمان خاک شهر ما مشعل نور هدایت بهر ما
در حوزهٔ زبان فارسی کتاب فرهنگ‌نامه گویش اهالی تربت حیدریه نمونه‌ای از لغت‌نامه‌های گویشی است که مقدمه‌ای مفصل در دستور زبان گویش منطقه و متنی مستند به شواهد شعری از شاعران تربتی دارد.
شیخ جام، عارف و صوفی قرن ششم (زاده ۴۴۰، روستای نامق، از شهرستان کوهسرخ - درگذشته ۱۰ محرم ۵۳۶، تربت جام) در سن ۲۲ سالگی رو به توبه آورد و پس از مسافرت‌های طولانی در روستای معدآباد (هسته قدیمی تربت جام) ساکن شد. وی خانقاه و مسجدی در آنجا برپا نمود و در سن ۹۶ سالگی، دار فانی را وداع گفت و طبق وصیت خودش، پیکر وی را در کنار خانقاهش بر دروازه معدآباد به خاک سپردند.
ساکنین اصلی اسلام قلعه را طایفه علی‌میرزایی که علاوه بر شغل های آموزگاری و کار در شرکت پالایش گاز شهید هاشمی نژادخانگیران سرخس، شرکت نفت مرکزی خانگیران به صورت رسمی و پیمانکاری سابقه شبانی در دامداری نیز دارند را تشکیل می‌دهند. علیمیرزایی‌ها مردمانی هستند که از زاوه یا همان تربت حیدریه امروزی و در زمان رضاشاه به سرخس کوچ کرده‌اند. این طایفه فارس زبانند و گویش خاصی دارند. این طایفه به جز، اسلام قلعه در الله نظر، چشمه شور، قطارچاه و نوبنیاد نیز ساکن هستند اما آنها در ابتدا ساکن تام علیمیرزائی ها (تام قمبرعلی)
اکبرآباد (تربت حیدریه)، روستایی از توابع بخش جلگه‌رخ شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی ایران است.
لاله از تربت فرهاد جز داغم نرست چون من از خاکستر مجنون شراری بر نخاست
المه جوق سفلی ، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی.
چو گل خاک شهید لعل او شادابیی دارد غبار تربت ما راه بر آب گهر بندد
بقعه سرتربت مربوط به دوره تیموریان است و در شهرستان املش، بخش رانکوه، روستای باباجان دره واقع شده و این اثر در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۷۲۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آن دولت مستعجلش نگر بر تربت وبرانه‌اش نشین
طی جنگ داخلی سوریه، این شهر تحت کنترل یگان‌های مدافع خلق درآمد. کردها به این شهر تِرب‌سپی (تربت سپید) هم می‌گویند که به معنای «آرامگاه سفید» است.
بر مرقد سعدی بسای چهر بر تربت خواجو بنه جبین
اسدآباد یکی از روستاهای استان خراسان رضوی است که در د بخش جلگه‌رخ شهرستان تربت حیدریه در میان جاده اسدآباد واقع شده‌است.
آهو نظر ز تربت دیوانه دیده است معلوم می شود که پریخانه دل است