تراکم
معنی کلمه تراکم در فرهنگ معین
معنی کلمه تراکم در فرهنگ عمید
۲. انبوهی.
معنی کلمه تراکم در فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) روی هم افتادنبر هم نشستن انباشته شدن انبوه شدن تراکم امور. ۲- ( اسم ) انبوهی انباشتگی .جمع : تراکمات .
معنی کلمه تراکم در فرهنگستان زبان و ادب
{compression} [فیزیک، قطعات و مجموعه های خودرو] [فیزیک] کاهش حجم ماده براثر تغییر فشار [قطعات و مجموعه های خودرو] فرایند کاهش حجم و افزایش فشار مخلوط سوخت و هوا در سیلندر براثر حرکت روبه بالای پیستون
{consolidation} [پزشکی] در بیماری های ریوی، حالتی که در آن حبابچه های ریه با مایع ناشی از آماس بافت پُر می شود
معنی کلمه تراکم در دانشنامه آزاد فارسی
در شیمی آلی، واکنشی حاصل از ترکیب دو مادۀ آلی، به همراه جداشدنِ مولکول کوچکی، که معمولاً آب است، برای ایجاد مولکولی بزرگ تر. این واکنش را واکنش افزایشی ـ حذفی نیز می گویند. پُلی آمیدهایی مثل نایلون و پُلی استرهایی مثل تریلن با واکنش بسپارش تراکمی تولید می شوند.
معنی کلمه تراکم در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تراکم
تفاوت اساسی که بین درخت بیاستار و بی پلاس وجود دارد این است که در درخت بیپلاس، هر گره وقتی دارای یک گرهٔ فرزند خواهد شد که کامل باشد. دادهها در یک گرهٔ درخت بی پلاس، نصف ظرفیت آن هستند؛ که این مقدار در درخت بیاستار، دو سوم ظرفیت آن است. پس درخت بیاستار در مقایسه با بیپلاس متراکم تر است.
طرحهای آنها از گذشته تا به امروز تغیرات بسیاری داشتهاست به طوری که امروزه به جای استفاده از قطعه ای از چوب یا فلز از شبکه ای نازک و پرتراکم از فلزات و پلیمرها استفاده میشود تا هم وزن مجموعه کمتر شود و هم استحکام بیشتری داشته باشد.
من آن صیاد خوش خلقم در این صحرای پر وحشت که خون صید مشک تر شود در ناف فتراکم
به امیدی که جا در پهلویش سازم شدم راضی که ریزد خون من چون صید و بر بندد به فتراکم
به فتراکم ببست آن شوخ دیده به دامم گفت صیدی لاغر آمد
آن ساعت از تراکم اطوار مختلف با روز رستخیز بسی مشتبه فتاد
شد فرح از چرخ بر زمین متراکم هر طرف از عشرتی بپاست مراسم
کار اخیر در آیرودینامیک بر مسائل مربوط به جریان تراکم پذیر، آشفتگی و لایههای مرزی متمرکز شدهاست و بهطور فزایندهای ماهیت محاسباتی پیدا کردهاست.
به فتراکم ببندد عشق و گوید دست و پا کم زن که من بسیار از این صید زبون در خاک و خون کشتم
گردون به سر تو خورد سوگند سر سبزی یافت از تراکم
جمعیت شهر بالغ بر ۲۱۸٬۴۳۳ نفر است که ۳۰ درصد آنان غیرهلندیاند؛ و در کل، ۱۷٫۵ درصد از آسیا و آمریکای جنوبی، ۱۱ درصد از غرب اروپا، و ۲ درصد از اروپای شرقیاند. تراکم جمعیت آیندهوفن ۴۰۷ نفر در هر کیلومتر مربع است.
مساحت گورونتالو ۱۲٬۲۱۵٫۴۴ کیلومتر مربع بوده و جمعیت آن در سال ۲۰۰۰ بالغ بر ۸۳۰٬۲۰۰ نفر برآورد شدهاست. برپایهٔ همین آمار، تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع از این استان بالغ بر ۶۸ نفر است.
با جزئیات بیشتر ، در تصویر بالا در قسمت اول آن همان توزیع عادی بار مشاهده می کنیم ، اما تفاوت در این است که وقتی به جسم باردار نزدیک می شویم ، الکترون های آزاد حرکت می کنند (همانطور که گفتیم زودتر) و عدم تعادل در تعداد الکترونها و یونهای مثبت رخ می دهد که منجر به ظهور بار منفی در مکانی می شود که در آن چگالی بارهای منفی بیشتر است و در مکانی که تراکم بارهای مثبت بیشتر است ، نتیجه بار مثبت خواهد بود. از این رو ، حرکت الکترونها منجر به بار مثبت و منفی می شود همانطور که در تصویر نشان داده شده است.
جمعیت استرالیا در ژوئیه ۲۰۱۵ بهطور تقریبی ۲۲٬۷۵۱٬۰۱۴ نفر بوده است. و با تراکم نسبی ۳/۱۴ نفر در هر کیلومتر مربع، یکی از پایینترین ارقام میزان تراکم در جهان را دارد. کرانه جنوب شرق این کشور تراکم جمعیتی بیشتری نسبت به سایر نقاط دارد. یک سوم جمعیت کشور در ایالت نیو ساوت ولز و یک چهارم دیگر در ایالت ویکتوریا به سر میبرند. میانگین نرخ رشد جمعیت در سال ۱/۲۲۱ است و تقریباً در هر دو دقیقه یک نوزاد در این کشور زاده میشود.
جانوران و فلور منطقه بسیار متنوع، با ساوانا و جنگل های بارانی متراکم است. رودهای اصلی استان زئیر از این قرارند: کنگو، مبریج، لوفونده، زادی، کویلو و بوئنگا.
آیابه در استان کیوتو در کشور ژاپن واقع شده است که دارای جمعیت ۳۷٬۰۸۱ نفر و مساحت ۳۴۷٫۱۱ کیلومتر مربع با تراکم جمعیت 107 نفر در کیلومترمربع است و در تاریخ ۰۱۹۵۰−۰۸−۰۱ ۱ اوت ۱۹۵۰ به عنوان شهر شناخته شد.
محتاج ملک نیستم امروز که آهم جویا ز تراکم به فلک برد دعا را
آکابیرا در استان هوکایدو در کشور ژاپن واقع شدهاست که دارای جمعیت ۱۳٬۸۷۴ نفر و مساحت ۱۲۹٫۸۸ کیلومتر مربع با تراکم جمعیت ۱۰۷ نفر در کیلومترمربع است و در تاریخ ۰۱۹۵۴−۰۷−۰۱ ۱ ژوئیه ۱۹۵۴ به عنوان شهر شناخته شد.
چه مرقد آن که بود در شکنجه تا بفلک هوای منظر او از تراکم انظار
فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ. وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ کانوا یسکنون الحجر و هی ذات نخل و زرع و میاه طَلْعُها هَضِیمٌ اختلفوا فیه قال ابن عباس: هضیم ای لطیف فی جسمه ما دام فی کفّراه و منه هضیم الکشح و الحشا، ای ضامر لطیف و منه هضم الطعام اذا لطف و استحال الی مشاکلة البدن. قال المبرد: الطّلع ما دام فی کفّراه هضیم، لانّ الهضیم اللاصق بعضه ببعض. فاذا خرج منها فلیس بهضیم ای نضیج مدرک یانع. و قال مقاتل: هضیم، ای متراکم حتّی هضم بعضه بعضا و اصله الکسر، و قیل هضیم رطب لین لیس فیه نواة.