تحتانی. [ ت َ نی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به تحت یا آنچه در تحت باشد. ( از المنجد ). منسوب به تحت.زیرین و زیری. ( ناظم الاطباء ). چیزی که نسبت به چیزی دیگر در زیر واقع شده و عموماً در عمارت استعمال کنند. ( فرهنگ نظام ). فرودین. مقابل زبرین و فوقانی. - طبقه تحتانی ؛ مقابل فوقانی. بنای زیرین. اشکوب زیرین. || حرفی که دارای یک یا چند نقطه در زیر باشد، چون با و یا، مقابل فوقانی که دارای یک یا چند نقطه بر بالاست ، مانند تا و خا.
معنی کلمه تحتانی در فرهنگ معین
(تَ ) (ص نسب . ) فرودین ، زیری .
معنی کلمه تحتانی در فرهنگ عمید
زیری، زیرین.
معنی کلمه تحتانی در فرهنگ فارسی
منسوب به تحت، زیری، زیرین ( صفت ) زیرین فرودین زیری مقابل فوقانی زبرین .
جملاتی از کاربرد کلمه تحتانی
اهالی بومی اظهار می دارند شواهد نشان میدهد که این سازه دوطبقه بوده و قسمت تحتانی آن همچنان مدفون میباشد و همچنین به وسیله دستگاههای فلزیاب مشخص شده که اجسامی فلزی در زیر تخت سنگها قرار دارد که قابل دسترسی نمی باشد.
شرفه غرفهٔ تحتانی قصرت دارد طعنه بر کنگر این منظرهٔ فوقانی
افت فشار خون ارتواستاتیک زمانی اتفاق میافتد که بدن در غلبه بر نیروی جاذبهای (باعث تجمع خون در اندامهای تحتانی میشود و بازگشت خون از طریق سیاهرگها را سخت میکند) ناتوان باشد، این مسئله سبب میشود برون ده قلبی و متعاقباً فشار سرخرگی کاهش یابد. به عنوان مثال، تغییر وضعیت از حالت خوابیده به ایستاده، حدود ۷۰۰ میلی لیتر خون را از قفسه سینه به نواحی پایینی بدن هدایت میکند و با کاهش فشار خون هنگام سیستول و دیاستول همراه است.
بندبرج بنا به احتمال قوی از سورههای قرآن به صورت کاشیهای فیروزهای در متن آجر تزئین شدهاست. قبل از اینکه متن آن خوانده شود اینجا را بقعه الله علیالله میگفتند. داخل مقبره از دو طبقه تحتانی و فوقانی تشکیل شدهاست و درب ورودی سردابه در شمال برج قرار دارد که به وسیله یک راه پله بلند به راه باریک منتهی به سردابه راه یافتهاست. طاق این قسمت بر روی ستون آجری در وسط و دیوارهای جانبی قرار دارد. مدفن شیخ حیدردر منتهیالیه سردابه قرار گرفتهاست پلان داخل برج یا اتاق فوقانی به شکل ۱۲ ضلعی منظمی است که هر ضلع آن ۲٫۲ است و به علت احداث شیارهای سراسری در سطح داخلی برج بنا بلندتر ساخته شدهاست و ارتفاع بیشتری دارد.
انتهای تحتانی استخوان از یک قسمت مرکزی به نام لقمه (کندیل) و دو قسمت طرفی به نامهای رولقمه (اپیکوندیل) داخلی و رولقمه خارجی تشکیل شدهاست، رولقمهها محل اتصال عضلات سطحی ساعد هستند. لقمه دارای یک قسمت خارجی به نام سرک (کاپیتولوم) و یک قسمت داخلی به نام قرقره (تروکله) میباشد، سرک با استخوان زند زبرین و قرقره با استخوان زند زیرین مفصل میشود.
کنار تحتانی: این کنار در جلو با جسم استخوان مربوط میشود ولی در عقب در پیوندگاه با کنار خلفی شاخ (راموس) ایجاد زاویهای را مینماید که به آن زاویه زیروارهای میگویند.
وهُوَ قطب العارفین و زین الواصلین، شیخ نجم الدین احمدبن عمر الخیوقی الخوارزمی. خِیوَق به کسر خا معجمه و سکون یاء تحتانیه و واو مفتوحه قصبهای بوده از مملکت خوارزم که دارالملک آن اورگنج است وبعد از خرابی اورگنج به دست مغول اکنون خِیوَق بزرگتر شهرهای خوارزم و فقیر در سفارت آن را دیدهام. جناب شیخ را، نجم الدین کبری از آن گفتهاند که در اوان تحصیل با هرکه مباحثه فرمودی بر وی غالب آمدی، لهذا او را طامَّةُ الکبری لقب کردند فَحَذَفُوا الطَّامَّةَ وَلَقَّبُوْهُ بِالکُبْری کُنیَت آن جناب به فتح جیم و نون مشدده ابوالجَناب است. گویند این کنیت را در خواب از حضرت ختمی مآبؐیافته. فخر الدین رازی و شیخ، معاصر بودند و با هم ملاقات نمودند. فخرالدین از شیخ پرسید که بِمَ عَرَفْتَ رَبَّکَ قالَ بِوَارِداتٍ تَرِدُ عَلَی القَلْبِ فَتَعْجِزُ النَّفْسُ عَنْتَکْذِیْبِها آن جناب به خدمت جمعی کثیر و جمی غفیر از اکابر و اماجد اصفیا و اولیای زمان خود رسیده، ارادت شیخ جلیل محمد اسماعیل قصری را گزیده، اما اتمام کارش از جناب شیخ روزبهان مصری بوده. بعضی گویند که مرید شیخ عمار یاسر بدلیسی است. عَلَی اَیِّ حالٍ شیخی کامل و عارفی واصل است وشرح حالات و مقاماتش با کراماتش در غالب کتب متداوله مندرج و مندمج است. و جمعی از اعاظم این طایفه، حلقهٔ ارادتش در گوش جان کشیدهاند و از فیض اخلاصش به درجات والا رسیدهاند. مِنْجمله شیخ مجدالدین بغدادی و شیخ نجم الدین رازی و شیخ سیف الدین باخرزی و شیخ سعدالدین حموی و شیخ رضی الدین علی لالاء غزنوی و شیخ باباکمال خجندی و شیخ جمال الدین سهیل و شیخ نورالدین عبدالرحمن اسفراینی. چون به سعایت اعادی شیخ مجدالدین بغدادی به سعادت شهادت فایض شد، طبع آن جناب از خوارزم شاه ملول گردید و به اصحاب فرمود که آتشی از جانب مشرق شعله برافروخت تا نزدیک به مغرب خواهد سوخت. شما را به اوطان خود میباید رفت. اصحاب در دفع آن حادثه داعی و ساعی شدند. فرمود: این قضایی است مبرم و مرا نیز در این قضا شهادت خواهد بود.
کنار خلفی (پسین): از خار خاصره خلفی فوقانی تا انتهای فوقانی کنار خلفی استخوان نشیمنگاهی امتداد دارد. چند سانتیمتر پایینتر از خار خاصره خلفی فوقانی، برجستگی دیگری به نام خار خاصره خلفی تحتانی دیده میشود. در زیر این خار بریدگی وسیعی به نام بریدگی سیاتیک بزرگ وجود دارد.
کشف یک نمونه جوان با پاهای کامل نشان میدهد که پاها در جوانان نسبتاً بلندتر بودند؛ و قسمت تحتانی پا (قسمت زیر زانو) نسبتاً از ران بلندتر بودند. این تفاوتها نشان میدهد که جوانترها نسبتاً سریعتر بودند و روش شکاری متفاوت از بزرگسالان داشتند. ممکن است شکارهای کوچک را تا کمینگاه بزرگسالان تعقیب میکردند و آنها را به سمت بزرگترها رم میدادند. استخوان ران در طول رشد بزرگتر و ضخیمتر میشدهاست و سطح متقاطعش کمتر میشده. ماهیچهها کوتاهتر میشدند و رشد پا آهستهتر. این تغییرات نشان میدهد جوانان نسبت به بزرگسالان وقتی برای حمله میدویدند فشار کمتری احساس میکردند.
کنار فوقانی: یک لبهٔ ضخیم و برجسته را میسازد که ستیغ تهیگاهی (ایلیاک) نامیده میشود و در حد تحتانی ناحیه پهلو قابل لمس است. بخش قدامی آن به طرف بیرون محدب و بخش خلفی به سوی بیرون مقعر است. انتهای قدامی و خلفی آن برجسته بوده و به ترتیب خار خاصره قدامی فوقانی و خار خاصره خلفی فوقانی را میسازد. خار خاصره قدامی فوقانی در حد قدامی ستیغ تهیگاهی به راحتی قابل لمس است. محل خار خاصره خلفی فوقانی نیز به صورت یک فرورفتگی، ۴ سانتیمتر در بیرون از خار دومین مهره خاجی تعیین میشود. بر روی لبه بیرونی ستیغ و ۵ سانتیمتر عقبتر از خار خاصره قدامی فوقانی برجستگی دیگری که تکمه ستیغ نام دارد مشاهده میشود.
ولی بهر ملون مرغکی بازیگر چرخی معلقها زنی چون چرخ تحتانی و فوقانی
یکی از یاران اسکندر گفت: شبی وی یاران را خواند تا ستارگان را به ایشان نشان دهد و خواص و مسیرشان بنمایاند. همگی را به باغی برد و قدم زنان با دست ستارگان را می نمود تا این که به چاهی اندر افتاد. گفت: کسی که به دانش فوقانی پردازد، به بلای تحتانی گرفتار شود.
سطح فوقانی صفحه حدقهای: محدب است و دارای شکنجهایی است که در اثر تماس با سطح تحتانی لوب پیشانی نیمکره مغزی ایجاد شدهاست.
فضای چهارگوش راهی را برای عبور عروق و اعصاب نواحی قدامی اگزیلا و ناحیه کتفی (اسکاپولار) خلفی فراهم میکند. حدود فضای چهارگوش در ناحیهٔ اسکاپولار خلفی از قسمتهای زیر شکل گرفتهاست: کنار فوقانی ترس ماژور، کنار تحتانی ترس مینور، گردن جراحی استخوان، بازو، کنارهٔ خارجی سر دراز عضله سهسر بازویی. سه سر این فضا را عضلات تشکیل میدهند.