تاتی. ( ص نسبی ) منسوب به تات ، رجوع به تات شود. تاتی. ( اِخ ) ( در زبان اطفال ): تاتی کردن بمعنی راه رفتن در زبان کودکان است. تاتی. ( اِ ) تیره ای از شعبه جباره ایل عرب از ایلات خمسه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ). تأتی. [ ت َ ءَت ْ تی ] ( ع مص ) آماده شدن و حاصل گشتن کار. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). آماده شدن کار. ( اقرب الموارد ). || رفق و نرمی کردن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). نرمی کردن کسی برای کار. ( اقرب الموارد ). || آمدن او را از جهتی که حاصل شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || از پیش رو آمدن کسی را برای احسان. ( آنندراج ): جاءفلان یتأتی لمعروفک ؛ آمد فلان در حالتی که متعرض معروف و احسان تو بود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آسان کردن راه آب را. ( اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و در صحاح است که عامه گویند و اتیته ، به واو بجای همزه ، اتیت الماء تأتیة و تأتیاً؛ آسان کردم راه آب را. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه تاتی در فرهنگ معین
( تأتی ) (تَ أَ تّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - آماده شدن ، حاصل گشتن کار، دست دادن ، فراهم آمدن . ۲ - رفق و نرمی کردن . (اِ. ) راه رفتن به شیوة کودکان .
معنی کلمه تاتی در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- آماده شدن حاصل گشتن کار دست دادن فراهم آمدن . ۲- رفق و نرمی کردن . آماده شدن و حاصل گشتن کار آماده شدن کار . نرمی کردن کسی برای کار .
معنی کلمه تاتی در دانشنامه آزاد فارسی
مجموعه ای از گویش های مرکزی ایران، متعلق به دستۀ شمال غربی زبان های ایرانی از خانوادۀ هند و اروپایی. تاتی از یک سو به تالشی و از سوی دیگر به سمنانی نزدیک است. گویش تاتی گویش بومی مردمی است که در مناطق ترک نشین زندگی می کنند و در واقع تات، نامی است که ترک ها به مردم بومی غیر ترک داده اند. از این رو، بسیاری این گویش های بومی را آذری نام داده اند. شماری از تات ها در زمان ساسانیان برای حفظ مرزهای شمال غربیِ خود به قفقاز گسیل شدند. از این رو گروهی از تات ها در نواری منقطع از کوه های قفقاز تا کوه های خراسان پراکنده اند. تاتی قفقاز همچون زبان فارسی در شمار زبان های ایرانی جنوب غربی است. تاتی قفقاز به دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم می شود: ۱. گویش تاتی شمالی رایج در میان کلیمیان داغستان (دربند) و جمهوری آذربایجان؛ ۲. تاتی جنوبی که زبان مسلمانان و مسیحیان شمال غربی جمهوری آذربایجان است. گویش های تاتی ایران در جنوب قزوین از تاکستان تا اشتهارد در بلوک زهرا، سگزآباد و ابراهیم آباد، اطراف زنجان، به ویژه خوئین، خلخال و طارم، شرق و شمال شرقی قزوین در رودبار الموت، و اطراف زنوز و اهر رواج دارد. در برخی از گویش های تاتی (قفقاز) جنس دستوری وجود ندارد، اما در برخی دیگر مثل اشتهاردی و تاکستانی، مذکر و مؤنث حقیقی و مجازی دیده می شود. نشانۀ جمع در تاتی متفاوت است. نیز ← تات
معنی کلمه تاتی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تاتی، یکی از زبان های مهم ایرانی نو که در سرزمین های وسیعی از ناحیۀ ساوه در ایران تا منطقۀ نخجوان در جمهوری آذربایجان گسترده است، ولی به طور مشخص در استان های قزوین، زنجان و آذربایجان شرقی و نیز در بخش هایی از جمهوری آذربایجان و ناحیۀ خودمختار داغستان بدان تکلم می شود. «تات» واژه ای ترکی و به معنی «عناصر خارجی ساکن سرزمین ترکان» است. قبایل صحرانشین ــ که بیشتر آنان ترک بودند ــ مردم زراعت ـ پیشه و ایرانی تبار قفقاز را که به اطاعت خود درآورده بودند، تات می خواندند. مولوی نیز در اشعار ترکی خود، این نام را برای ایرانیان به کار برده است. در دورۀ صفویه به تمامی مردم ایرانی تبار، در مقابل قزلباشان ترک، تات گفته می شد و هنوز هم ترک زبانان منطقۀ وَفْس در استان مرکزی و منطقۀ تفرش، به گویش وَفسی «تات دیلِ» (زبان تات) می گویند. لرها نیز به ایرانیان غیرِ خود، «تات» گفته اند، و خود تات زبان ها نیز دربارۀ وجه تسمیۀ تاتی افسانه ای را نقل می کنند. نکتۀ قابل توجه دیگر در مورد این گویش، نظر گویشوران آن دربارۀ گویش خود است. مثلاً «مراغی» که از گویش های رایج در منطقۀ رودبار الموت است و می توان آن را در شمار گویش های تاتی طبقه بندی کرد، از نظر گویشورانش گویشی از تاتی نیست. مراغیان گویش خود را «مراغی»، و سایر گویش های اطراف خود را «تاتی» می نامند و نزدیکی گویش خود به تاتی تاکستان و بویین زهرا را بیش تر از ارتباطشان با تاتی رودبار و الموت می دانند. حوزۀ گسترش شاید بهتر باشد که تاتی «مجموعه گویش های تاتی» نامیده شود؛ چرا که تنوع قابل توجهی در آن ها دیده می شود. با توجه به پراکندگی جغرافیایی وسیع تاتی و دسته بندی گویش های آن به گروه های ایرانی شمال غربی و جنوب غربی، می توان تاتی را در اولین بررسی به دو گروه تاتی قفقازی و تاتی ایرانی تقسیم کرد. گویش های تاتی قفقازی تات های آسیای مرکزی در جمهوری آذربایجان و ناحیۀ خودمختار داغستان زندگی می کنند. بخشی از ساکنان شبه جزیرۀ آبشوران (ناحیۀ باکو، سوراخانی و بالاخانی) و نواحی شماخی و گوبا و قوناخ کند و دیویچی و خیری و دیگر بخش های جمهوری آذربایجان و همچنین ناحیۀ دربند و برخی دیگر از نواحی داغستان (کاتیاگو و طبسران) به زبان تاتی سخن می گویند. علاوه بر این، یهودیان کوهستانی که خود را «داغ ـ جفود» می نامند و در نقاط مختلف جمهوری آذربایجان (بیشتر در گوبا و شماخی و باکو) و داغستان در شهرهای دربند و مهاج قلعه و بویناکسک و برخی نواحی کوهستانی (مانند مناطق کوهستانی مجالس و ممراج و خانژال قلعه) و همچنین در شهر گروزنی زندگی می کنند، نیز به زبان تاتی سخن می گویند. این گویش که به «تاتی یهودی» نیز معروف است، به اعتقاد یارشاطر از فارسی یا یکی از گویش های نزدیک به آن اشتقاق یافته است. ارانسکی نیز بر آن است که تاتی در نظام آوایی و دستوری خود به فارسی نزدیک است و تا حدی نیز در نظام آوایی و نحوی تحت تأثیر ترکی آذری قرار دارد. بنابر یک روایت کهن، احتمال می رود که این زبان توسط سپاه ساسانیان به قفقاز منتقل شده باشد. ( نیز برای مطالعۀ ویژگی های دستوری این گروه، نک )پس می توان گفت که گویش های تاتی قفقازی به دو شاخۀ عمده تقسیم می شوند:۱. تاتی شمالی که یهودیان داغستان (دربند) و منتهیٰ الیه شمال شرقی جمهوری آذربایجان (گوبا و وارتاشِن) بدان سخن می گویند.۲. تاتی جنوبی که مسلمانان و شماری از مسیحیان شمال شرقی جمهوری آذربایجان (دیویچی، لاخیج، و شبه جزیرۀ آبشوران در شرق باکو) بدان سخن می گویند.از نظر زبان شناسی، این دو شاخه از گویش های تاتی از زبان های ایرانی جنوب غربی هستند. در این گویش ها برخلاف تاتی ایرانی، تمایز جنس دستوی مشاهده نمی شود. گویش های تاتی ایران ... [ویکی الکتاب] معنی تَأْتِی: بیاید معنی تَأْتِیَ بِـ: بیاوری - بیاورد(مؤنث در جمله "تَأْتِی ﭐلسَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِینٍ ") ریشه کلمه: اتی (۵۵۳ بار)
معنی کلمه تاتی در ویکی واژه
راه رفتن به شیوة کودکان.
جملاتی از کاربرد کلمه تاتی
کلا هل یتاتی نشر مدحتکم من اعجمی بنظم غیر منتظم
به احتمال بیشتر در زبانهای باستانی در دورهٔ مادها، اورارتوها، ایران باستان و در گویشهای تاتی، هرزنی و کرینگانی به کار میرود. گاهی دیده میشود که در زبان فهلوی آذری نیز آب را «اُو» تلفظ میکنند.
در سال ۳۲۴ پ. م دختر او به نام استاتیرا به ازدواج اسکندر و دیگر دختر او، دریپهتیس، به ازدواج هفستیون، دوست صمیمی و سردار اسکندر درآمد. اسکندر حدود یک سال پس از این ازدواج درگذشت. به گفته پلوتارک هر دو دختر استاتیرا به دست روشنک، دیگر همسر اسکندر، و پردیکاس، یکی از سرداران او، کشته شدند.
مردم این روستا به زبان تاتی و کرمانجی صحبت می کنندمعنای روستا اردغان به معنای اردو خانها است در گذشته به علت آب هوای خوب آن اردوگاه خان ها بوده است.
او ریاضیات را در آکسفورد تحصیل کرد و از همین دانشگاه مدرک دکترایش را دریافت کرد. در کار مشترک با سورن گالاتاتیوس، او فضاهای منیفولد را مورد مطالعه قرار داد.
فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً. یعنی الملائکة میکائیل و جنده یقسمون ارزاق المرتزقین بامر اللَّه. و قیل الملائکة تاتی بامور مختلفة: جبرئیل بالغلظة و میکائیل بالرحمة و عزرائیل بالموت و اسرافیل بالنفخ.
هَلْ یَنْظُرُونَ ای ینتظرون إِلَّا السَّاعَةَ یعنی انها تاتیهم لا محالة، فکانهم ینتظرونها، یعنی القاعدین عن الایمان أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فجأة وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ بمجیئها.
ببین از دور نسرین را که ماند راست پروینرا ببین باغ و بستاتین را پر از ریحان و سیسنبر
زهی شاهی، لطیفی، بینظیری که مجموعست ازو جان شتاتی
مکن زنهار پیش آینه آه که تاتیره نه بینی روی چون ماه
مردم روستای الولک به زبان تاتی سخن میگویند.
اقتراح آیات کردند بیرون از آن معجزها که با ایشان بود و نمودند، «وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ» ای لا یتاتی لنا ان نأتیکم بالحجّة التی طلبتموها، «إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» ای بامر اللَّه لنا بذلک، «وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» من کان یرید اتباع الحق اذ اقام الدّلیل فانّه یتوکّل علی اللَّه و یرضی بما یعطیه و لا یعاند باقتراح الآیات.
لا تنه عن خلق و تاتی مثله
داریوش سوم در زمان لشکرکشی علیه اسکندر مقدونی، همسرش استاتیرا، پسرش اوخوس، دخترانش دریپهتیس و استاتیرا و مادرش سیسیگامبیس را به همراه داشت. داریوش در پی شکست در نبرد ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد، فرار کرد و خانوادهاش به اسارت نیروهای مقدونی درآمدند. داریوش پس از این شکست به اسکندر تقاضای صلح داد و شرائط صلح، پرداخت غرامت از طرف ایران و ازدواج با خانوادهٔ سلطنتی ایران و واگذاری آسیای صغیر به اسکندر بود و در ازای این گذشتها از اسکندر خواسته شده بود که خانوادهٔ داریوش را بازگرداند. اسکندر این شرائط را نپذیرفت. به گفته منابع اسکندر با اسیران با احترام برخورد کرد.
باوجود تضعیف زبان آذری باستانی از زمان غلبهٔ مغول، گویشهای آن زبان به گونهٔ کامل از میان نرفته، بلکه هنوز هم به صورت پراکنده و بیشتر با نام تاتی با آنها سخن میگویند. این گویشها از شمال به جنوب عبارتاند از:
ثم تاتینا مکافات المقال ضعف ذاک رحمة من ذی الجلال
در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۲, گورجوس لویجوس، از اعضای پاستافاریان، در یونان به اتهام کفرگویی دستگیر شد؛ زیرا در صفحهٔ فیسبوکی به نام «شیوخ پاستاتیوس»[یادداشتها ۱۷] در هجوی بر راهبان کلیسای ارتدکس یونانی، تصویری از مقام ارشد ارتدکس یونان را با سری پوشیده از یک نوع پاستای محلی به نام «پاستیتسو» و سس بشامل تغییر داد. این عکس، که در فیسبوک منتشر شده بود، به مجلس یونان هم کشیده شد و واکنش شدید سیاستمداران یونانی، موجب دستگیری خالق این اثر گشت.
همانطور که میدانید، درخت عیب استاتیکی محدودیتهای مدلسازی بسیاری دارد، در این درخت مدلسازی برخی خواص دینامیکی سیستم نظیر تعمیر، ترتیب و توالی، وابستگی عملکردی، رزرو و غیره امکانپذیر نیست. این امر سبب شدهاست که در دهه اخیر تحقیقات بیشماری بهمنظور افزودن قابلیتهای دینامیکی به درخت عیب صورت گیرد. شکل 3 برخی از چالشهای مدلسازی قابلیت اطمینان در درخت عیب را به تصویر کشیده است .
بجوی این راز جانی از دستاتیر که این قول از حدیث باستان است
سوپرمارین اسپیتفایر یک هواپیمای جنگندهٔ تکسرنشینهٔ بریتانیایی است که قبل، حین و بعد از جنگ جهانی دوم توسط نیروی هوایی سلطنتی و دیگر کشورهای متفقین مورد استفاده قرار میگرفت. گونههای زیادی از اسپیتفایر با استفاده از چندین پیکربندی بال ساخته شدند و به تعداد بیشتری نسبت به هر هواپیمای بریتانیایی دیگر تولید شد. [استناد مورد نیاز] همچنین این جنگنده تنها جنگندهٔ بریتانیایی بود که بهطور مداوم در طول جنگ تولید میشد. اسپیتفایر همچنان در میان علاقهمندان محبوب است؛ نزدیک به ۶۰ فروند از این هواپیما باقی ماندهاست و بسیاری دیگر از نمایشگاههای استاتیک در موزههای هوانوردی در سراسر جهان است.