بیزار

معنی کلمه بیزار در لغت نامه دهخدا

بیزار. ( ص )دور. جدا. برکنار. جدا و دوری جوینده ، و این ترکیب با مصدر شدن و کردن و گشتن صرف شود. ( از یادداشت مؤلف ) : انوشیروان بدین حدیث نامه کرد بملک روم که این عامل تو از شام بحد ما اندر آمد و دانم که بفرمان تو بود. این کاردار بفرمای تا آن خواسته به منذر بازدهد و دیت آن کشتگان بدهد و اگرنه من از صلح بیزارم و جنگ را آراسته باش. ( ترجمه طبری بلعمی ).
اسم تو ز حد و رسم بیزار
ذات تو ز نوع و جسم برتر.ناصرخسرو.هوشیاران ز خواب بیزارند
گرچه مستان خفته بسیارند.ناصرخسرو.- بیزار داشتن دل و دست از چیزی یا کسی ؛ دور داشتن از آن. بر کنار داشتن از آن :
جز آن نیست بیدار کو دست و دل را
ازین دیو کوتاه و بیزار دارد.ناصرخسرو. || متنفر. نفرت کرده. ( ناظم الاطباء ). مشمئز. دلزده. دلسرد. ناخشنود. کراهت زده. نفرت زده. کارِه ْ. ( از یادداشت مؤلف ). بی میل :
بیزارم از پیاله وز ارغوان و لاله
ما و خروش و ناله کنجی گرفته تنها.کسایی.به یزدان که بیزارم از تخت عاج
سرم نیز بیزار باشد ز تاج.فردوسی.از اندیشه دیو باشید دور
گه جنگ دشمن مجویید سور
اگر خواهم از زیردستان خراج
ز دارنده بیزارم و تخت و تاج.فردوسی.چنین گفت پیران که از تخت و گاه
شدم دور و بیزارم از هور و ماه.فردوسی.ز پیران فرستاده آمد برین
که بیزارم از جنگ وز دشت کین.فردوسی.ای دل ز تو بیزارم و از خصم نه بیزار
کز خصم بآزار نیم وز تو بآزار.فرخی.و ما بیزاریم از دروغ گفتن خواهی بر دوستی خواهی بر دشمنی. ( التفهیم ).پوست باز کرده بدان گفتم که تا ویرا در باب من سخن گفته نیاید که من [ خواجه احمد حسن ] از خون همه جهانیان بیزارم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 178 ).
بیزارم از تو و همه یارانت مر مرا
تا حشر با شما نه علیکست و نه سلام.ناصرخسرو.ما بتو ایمان نیاوریم الا بخدای موسی و هارون و از تو بیزاریم. ( قصص الانبیاء ص 104 ). بعضی گفته اند که ادریس و شاگرد او از این بیزارند که بت باشد. ( قصص الانبیاء ص 211 ). چون بامداد شد برخاست [ پدر خدیجه ] گفت چه حالت افتاده است گفت دوش خدیجه را به محمد ( ص ) دادی گفت من از این بیزارم. ( قصص الانبیاء ص 217 ).

معنی کلمه بیزار در فرهنگ معین

(ص مر. ) بی میل ، متنفر.

معنی کلمه بیزار در فرهنگ عمید

۱. آزرده.
۲. روگردان و گریزان از چیزی.
۳. کسی که از چیزی بدش بیاید و از آن دوری کند.

معنی کلمه بیزار در فرهنگ فارسی

آزرده وروگردان وگریزان ازچیزی، کسی که ازچیزی، بدش بیاید، واز آن دوری کند
( صفت ) ۱ - بی میل. ۲ - متنفر مشمئز.
آنکه باز را حمل کند . بازدار . بازیار . معرب بازیار . یا کشاورز . جمع بیازره .

معنی کلمه بیزار در فرهنگ اسم ها

اسم: بیزار (پسر) (کردی)
معنی: کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند ( نگارش کردی

معنی کلمه بیزار در ویکی واژه

آنکه از کسی یا چیزی خوشش نیاید و از او متنفر باشد یا دوری کند. بیزار از دو بخش بی - زار تشکیل شده و استنتاج از اصطلاح فوق در زبان معیار باستان، یعنی یکبار زاری کردن یا چنان زاری کردن به‌قول حافظ: بیاد آن یار و دیار چنان بکریم زار ...
بی میل، متن.
فارسی بازار.
بازار. گونه‌ی جمع: بیازره.

جملاتی از کاربرد کلمه بیزار

انگیزهٔ ضدیت با فمینیسم ممکن است این باور باشد که نظریه‌های فمینیستی پدرسالاری و محرومیت‌های زنان در جامعه نادرست یا مبالغه آمیزند، این که فمینیسم جنبشی مشوق مردبیزاری است و سعی دارد مردان را آزار دهد یا سرکوب کند، یا خصومت کلی نسبت به حقوق زنان.
بعضی از کارهای کنونی آنتی‌فمینیستی ریشه در ظهور حقوق مذهبی در دهه ۱۹۷۰ دارد. بی‌بی‌سی و تایم و دیگر رسانه‌ها روند رسانه‌های اجتماعی در سال ۲۰۱۴ با هشتگ «زنان مخالف فمینیسم» را پوشش دادند. آن‌ها گفتند فمینیسم موجب نشان دادن مردان به صورت دیو (مردبیزاری) شده‌است در حالیکه زنان در قرن ۲۱ام در کشورهای غربی زیر ستم نیستند.
مقدس‌ترین متن مذهبی دین زرتشت اوستا نام دارد. قدیمی‌ترین قسمت اوستا نوشته‌های خود زرتشت است که گاتاها نامیده می‌شود. گاتاها به‌طور مستقیم اعمال همجنس‌بازی را محکوم نمی‌کنند، اگرچه تفسیر «سودگار ناسک» دربارهٔ گاتاها از لواط بیزار است.
من در سال ۱۳۶۲ به دانشگاه علامه طباطبایی رفتم… قرار شد در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تدریس کنم. در آنجا دو یا سه درس از جمله وزن شعر و ادبیات معاصر فارسی را به من سپردند. در جلساتی که تشکیل می‌شد، عده‌ای که من بعضی از آنها را از قبل خوب می‌شناختم و حالا کاسه داغ‌تر از آش شده بودند با تعصبات تنگ‌نظرانه‌ای که از خودشان نشان می‌دادند فضای ناخوشایند و ناراحت‌کننده‌ای به وجود آورده بودند. بعضی از آنها چنان به جزئیات بی‌اساس توجه می‌کردند و ایراداتی از دیگران می‌گرفتند که انسان را از حضور در دانشگاه منزجر و بیزار می‌کرد.
در آتشم چو زر از دوستان قلب دو رو ز بی زری همه از من نموده بیزاری
نیوتن در ده سالگی شاهد مرگ ناپدری‌اش بود و به خاطر آن احساس شادمانی می‌کرد، چرا که از او بیزار بود. با مرگ ناپدری، مادرش به همراه سه بچه از شوهر دومش به وولزثروپ بازگشت، نیوتن از مادرش متنفر بود و حتی پس از بازگشت مادرش، رابطه او و مادرش هیچ‌وقت خوب نشد؛ نیوتن تا آخر عمر مادرش را نادیده می‌گرفت و به او توجه‌ای نمی‌کرد؛ دو سال بعد نیوتن وارد دبیرستان گرانثام شد. حال او با عمویش در شهر زندگی می‌کرد. نیوتن کم‌جان بود و نمی‌توانست در بازی‌های خشن شرکت کند. در چهارده سالگی او یک روز با یکی از بچه‌های قلدر مدرسه گلاویز شد و بینی او را شکست. این اتفاق او را به یک قهرمان تبدیل کرد و باعث تشویق دیگر بچه‌ها و دلگرمی او شد.
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
چون دوست آمد پیش من شد عشقبازی کیش من چون عشق او شد خویش من از خویش بیزاری کنم
حقیقت من ز زهد خویش بیزار شدستم بسته همچو پیر زنّار
براون در یادداشت‌های شخصی خود نوشته‌است که در آن زمان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، در سه زمینه انتخاب شغلی داشتند: وزارت، پزشکی یا هم قانون. او «شخصاً هیچ چیزی از قانون و وکالت نمی‌دانست… و از طبابت بیزار بود». براون پس از یک ارزیابی به این نتیجه رسید که برای احراز کرسی وزارت نیز شخص مناسب نیست: «تنها گزینهٔ قانون باقی ماند». او به محض این‌که متوجه شد می‌تواند با یک سال کار و تحصیل در یک دفتر وکالت، تقریباً نیمی از هزینهٔ تحصیل رشتهٔ حقوق در هاروارد را پس‌انداز کند، به مجتمع حقوقی جان جیمز مارش مراجعه نموده و در سال ۱۸۵۳ وارد دانشکده حقوق هاروارد شد و در پایان سال ۱۸۵۴ مدرک لیسانس خود را در این بخش به دست آورد.
صوفی آنست کز تمنّی و خواست گشت بیزار و یک ره برخاست
بیزار کردیم تو ز خود آوخ کز هستی تو و خود بیزارم
بازنشستگان مخابرات در استان‌های مرکزی، آذربایجان غربی، خوزستان، گیلان، لرستان، زنجان و هرمزگان، در اعتراض به شرایط معیشتی و بی‌توجهی مقامات به درخواست‌هایشان تجمع‌های اعتراضی برگزار کردند. در این تجمع‌ها، شعارهایی از جمله «حقوق نصفه نیمه، سکوت کنی همینه»، «بازنشسته بیداره، از وعده‌ها بیزاره»، «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»، «نه سازش نه تسلیم، اجرای همسان‌سازی»، «بیمه تکمیلی، حق مسلم ماست» و «هزینه‌های درمان، حق مسلم ماست» داده شد.
بیزار شدم ز عقل و دیوانه شدم تا درکشدم عشق به بیمارستان
«آدم بد» به صورت ترکیبی از الکتروپاپ، دنس پاپ، ترپ، گوتیک راک و پاپ توصیف شده‌است. آیلیش در این آهنگ، به معشوقه خود به دلیل اینکه آدم بدی است، طعنه می‌زند و نشان می‌دهد او از مقاومت زیادی برخوردار است؛ وی همچنین در این ترانه به مضامین مربوط به مردبیزاری نیز می‌پردازد.
دل نیست مرا ولی ز جان بیزارم گر بر تو به صد هزار دل عاشق نیست
بَرِ خود نقطه با پرگار اینجا ابا ایشان زخود بیزار اینجا
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران، گروهی از بازنشستگان تأمین اجتماعی در شهرهای شوش، کرمانشاه، اهواز و شوشتر در برابر ادارات تأمین اجتماعی این شهرها، دست به تجمع اعتراضی زدند. آنها با سردادن شعارهای اعتراضی مانند «بازنشسته بیداره، از تهدید بیزاره»، «گرانی، تورم بلای جان مردم» و «بازنشسته داد بزن، حقت رو فریاد بزن» خواستار رسیدگی به درخواست‌های خود شدند.
من دشمن گفتارم از غیر تو بیزارم چون با تو فتد کارم بسیار همی گویم