دارد

معنی کلمه دارد در لغت نامه دهخدا

دارد. ( اِ ) در درختان سیب و گلابی جوانه هایی که روی ساقه یکساله و شوران سال قبل قرارگرفته اند در سال بعد شکفته می شوند و شاخه بسیار کوتاهی بنام «دارد» تولید می کنند که فقط دارای چند برگ میباشد و بجوانه باریکی که در سال بعد نیز مولد برگ میگردد منتهی میشود. رشد و نمو «دارد» خیلی کند و ملایم صورت میگیرد. ( گیاه شناسی حبیب اﷲ ثابتی ص 223 ).

معنی کلمه دارد در فرهنگ فارسی

در درختان سیب و گلابی جوانه هایی که روی ساقه یکساله و شوران سال قبل قرار گرفته اند

معنی کلمه دارد در ویکی واژه

آنکه یا آنچه چیزی متعلق به اوست، داشته.

جملاتی از کاربرد کلمه دارد

قصهٔ عجز شنیدن دارد در شکست پر ما منقاریست
نامهای الف‌ها در زبان‌های کوئنیا، نولدور، سینداری و گولدوگرین معنی دارد.
آدامز ۸۵۸ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد.
از خاک که بردارد و از خون که کند پاک آن عارض و قامت
شیر از آهو گرچه افزونست لیکن گاه بوی ناف آهو فضل دارد بر دهان شیر نر
نکته ها هست بهر زمزمه در هر شاخی نبود بلبل مست آن که فغانی دارد
دل جای در تو دارد و تو در دل ای عجب تو آشیان او شده او آشیان تو
عدوی حق که بت از سنگ دارد عجب نبود که بروی سنگ بارد
و هرکه گواهی دهد درکاری که دران وقوف ندارد بدو آن رسد که بدان نادان رسید. قاضی گفت: چگونه است آن؟ گفت:
می‌کند غارت صبر و دل و دین سودایش آنکه او هیچ ندارد، چه غم از یغمایش؟
متاعی هر که دارد، رو به این بازار می آرد محبت شهر و بر اطراف او عالم دهستان است
نبود آگه که درد دوستداری ندارد چاره‌ای جز جان‌سپاری