خسار

معنی کلمه خسار در لغت نامه دهخدا

خسار. [ خ َ ] ( ع اِمص ) گمراهی. خسارة. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ). || هلاکی. خسارة. || غدر. خساره. || زیانکاری. خساره. ( منتهی الارب ). || بدبختی و خواری. ( یادداشت بخط مؤلف ) : و از خزاین و کرایم اموال و ساز و اسلحه چندان بریختند که اگر عشر آن وقایه عرض خویش ساختندی و بر سبیل فدیه بذل کردندی آبروی بماندی و در کسوت عارو لباس خزی و خسار در اقطار عالم متفرق نشدندی. ( ترجمه تاریخ یمینی ). همگنانرا در لباس عار و خسار به غزنه بردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). بعضی در دام طمعگرفتار دمار و خسار گشتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
خسار. [ خ َ ] ( ع مص ) گمراه شدن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خسارة. || زیان یافتن تاجر در تجارت و مغبون شدن او. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خساره.

معنی کلمه خسار در فرهنگ معین

(خَ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - گمراه گشتن . ۲ - زیان بردن . ۳ - هلاک شدن . ۴ - زیان ، گمراهی .

معنی کلمه خسار در فرهنگ عمید

زیان بردن، زیان کاری.

معنی کلمه خسار در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تباهی . ۲ - نیستی .
گمراه شدن یا زیان یافتن تاجر در تجارت و مغبون شدن او .

معنی کلمه خسار در ویکی واژه

گمراه گشتن.
زیان بردن.
هلاک شدن.
زیان، گمراهی.

جملاتی از کاربرد کلمه خسار

کلمه بوم‌کشی (اکوساید) نخستین بار در «کنفرانس جنگ و مسئولیت ملی» در واشینگتن دی‌سی در سال ۱۹۷۰ ثبت شده‌است. در این کنفرانس، آرتور گالستون پیشنهاد کرد که یک توافقنامه بین‌المللی جدید برای ممنوعیت اکوساید به تصویب برسد. گالستون زیست‌شناسی آمریکایی بود که آثار زیان‌بار یک ماده شیمیایی را که بعدها عامل نارنجی از آن ساخته شد، شناسایی کرد. گالستون که بعدها متخصص حوزه اخلاق زیستی شد، اولین کسی بود که در سال ۱۹۷۰ خسارت و تخریب وسیع اکوسیستم را اکوساید نامید.

سمنان در دوران مغول، هم چون سایر نقاط ایران از حمله و کشت و کشتار این قوم در امان نماند و متحمل خسارات جانی و مالی بسیار شد. این کشت و کشتار، در زمان تیمور لنگ نیز که از سال ۷۸۳ هجری حمله به ایران را شروع کرد، ادامه یافت.
باد صبا برگرفت پرده ز رخسار دوست جمله ذرات را عربده و های و هوست
شبنم سپند آتش رخسار گل گردد زرشک هرگه عرق بر چهرة شرم تو غلتان می‌شود
همچو کنکاران برایشان رخ نمود پرده از رخسار کنکاری گشود
چشم بد گرچه که آن چشم من است دور بادا از چنین رخساره‌ای
از خیال گل رخسار تو هر قطره اشک گل ابری است که در خون شفق غلطیده
در ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ شمسی، علی خامنه‌ای، رهبر ایران که پیش از انتخابات نیز دربارهٔ برنامه‌ریزی برای حذف برخی چهره‌ها از مجلس خبرگان هشدار داده بود، در حمایتی آشکار از یزدی، در مورد رأی نیاوردن او و محمدتقی مصباح ابراز نارضایتی کرده و نبودن آن‌ها در مجلس خبرگان پنجم را مایهٔ خسارت دانست.
چنین بحری بباید تا صدف رخشان دری زاید که آب او سیاهی شوید از رخسار کیوان را
از دل و رخسارشان خوردند چندان کرکسان کز شبه منقار و از زرنیخ ژاغر ساختند
شده لعل رخسارش از آفتاب ز برگ گل لعل ریزان گلاب
نور علی و آل علی اهل نظر را در دیده همی تافت ز رخسار موافق
آزادراه شهید کسایی از پلهای متعددی تشکیل یافته که در صورت واردآمدن خسارت‌های جزئی به آن‌ها، ارتباطات بین‌شهری در بسیاری از بخش‌های شهر تبریز مختل خواهد شد.
گفتمش آن قامت و رخسار چیست؟ گفت: مه را بر صنوبر بسته ام