خوانین. [ خ َ ] ( ع اِ ) ج ِ خان ، لغت ترکی است و در اصل لقب پادشاهان ترکستانست والحال در لقب امراء مستعمل شده و فارسیان عربی دان این لفظ را بطور عربی جمع کرده اند. ( آنندراج ). ج ِ خان ، و خان صورتی از خاقان است. ( یادداشت بخط مؤلف ). خوانین. [ خ َ ] ( اِخ ) ناحیتی از غور است و اندر وی مقدار سه هزار مرد است. ( حدود العالم ).
معنی کلمه خوانین در فرهنگ عمید
= خان٢
معنی کلمه خوانین در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع خان خانان پادشاهان امیران . از غور است و اندر وی مقدار سه هزار مرد است .
معنی کلمه خوانین در دانشنامه عمومی
خوانین (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۰۰). خوانین ( انگلیسی: Juanín؛ زادهٔ ۱۶ سپتامبر ۱۹۰۰ ) بازیکن فوتبال اهل اسپانیا است. از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به باشگاه فوتبال اتلتیک بیلبائو و باشگاه فوتبال اوساسونا اشاره کرد. وی همچنین در تیم ملی فوتبال اسپانیا بازی کرده است.
معنی کلمه خوانین در ویکی واژه
خوانین (جمع خوانینها) #
جملاتی از کاربرد کلمه خوانین
یمینالممالک سپس کارگزار وزارت امورخارجه در بنادر جنوب و پس از آن در سال ۱۳۰۴ خورشیدی حاکم بنادر جنوب شد. در این سمت مأمور سرکوب شورشهای شیوخ عرب و همچنین جلوگیری از بسته شدن قرارداد میان خوانین کشکولی با انگلیسیها شد که میخواستند برای بهرهبرداری از نفت در املاک خود با آنها معامله کنند. او پس از پایان مأموریتش در جنوب به عنوان سرکنسول قفقاز به تفلیس فرستاده شد.
احمد میرزا معینالدوله (زاده ۱۲۳۴ – درگذشته ۱۳۱۰ قمری) شاهزاده قاجار، پسر دهم عباس میرزا و برادر تنی خسرو میرزا، جهانگیر میرزا و مصطفیقلی میرزا بود. مادر این چهار برادر دختر یارمحمدبیگ از خوانین طایفه ترکمن آذربایجان بود.
طایفه آسترکی اولین ایلخان بختیاری بوده است که خوانین آسترکی از زمان صفویه تا زمان زندیه بر بختیاری حکومت کردند. اولین ایلخان بختیاری، امیر تاجمیرخان آسترکی(میر تاجمیرخان آسترکی) بود که در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب صفوی به عنوان اولین حاکم بختیاری منصوب گردید. بعد از او فرزندش «میرجهانگیر خان بختیاری آسترکی» جانشین او گردید و تا زمان حکومت زندیه فرزندان تاجمیر خان بختیاری آسترکی بر بختیاری حکمراندند. از مهم ترین آنها می توان به «میرخلیل خان بختیاری آسترکی»، «علی صالح خان بختیاری آسترکی» و ابوالفتح خان بختیاری آسترکی اشاره نمود.(میر همان کوتاه شده امیر لقبی برای خوانین آسترکی بوده است)
این روستا تا زمان اصلاحات ارضی (۱۳۴۱ ه.ش) از املاک خواجه مهدی قلی خان باجول (فرزند امامقلی خان) از خوانین بختیاری (طایفه موگویی) بهشمار میرفتهاست و از این رو به ازنا خواجه شهرت یافتهاست. بعد از خواجه نیز به فرزندش بیبی تاجالملوک (بی تاجول) همسر فریدونخان بختیار فرزند
احمد اقتداری (۳ خرداد ۱۳۰۴ – ۲۷ فروردین ۱۳۹۸) که با نام احمدخان اقتداری نیز شناخته میشود ایرانشناس، پژوهشگر خلیج فارس و جغرافیای تاریخی و فرهنگی مناطق جنوبی ایران و استاد دانشگاه ایرانی بود. او از خاندان خوانین گراش در دوران قاجار بود و منصبهایی چون ریاست ادارهٔ فرهنگ لارستان و شهرداری لار را در جوانی بر عهده داشت. همچنین سابقهٔ نامزدی برای نمایندگی مجلس شورای ملی از حوزهٔ لارستان، تدریس در دانشگاه تهران و ریاست دفتر مطالعات خلیج فارس در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از دیگر سِمَتهایی است که در زندگینامهٔ اقتداری به چشم میخورد.
خورده خوانین ز بسکه حکم نمایند رفته ز کف اختیار صاحب دیوان
خان دریادل حسن خان داور انجم سپاه در حسب خان الخوانین در نسب جم انتساب
ای تاج بخش فرق سلاطین کامکار وی نور بخش چشم خوانین نامور
لیکورچولطیف بود وشیرین شد یکسره قسمت خوانین
در زمان صاحب دیوان خوانین زادگان صاحب اصطبل واسب واستر وخر گشته اند
اسدخان بهداروند یا اسدخان بختیاروند (زاده ۱۱۴۹ منطقه بختیاری - درگذشته ۱۲۰۶ شیراز) از سران ایل بختیاری در دوران قاجار بود، که همزمان با پادشاهی فتحعلیشاه قاجار، در فاصله سالهای ۱۱۹۴ (معادل ۱۸۱۵) تا ۱۲۰۶ ایلخانی بختیاری (ریاست ایل بختیاری) را برعهده داشت. وی از خوانین شاخه هفتلنگ ایل بختیاری و رئیس طایفه بختیاروند بهشمار میآمد. اسدخان در دوره حیات خود همواره با حکومت قاجار در ستیز بود.
هنگام به سلطنت رسیدن رضاشاه، کشور دستخوش ناآرامیهایی بود. مناطق عربنشین تحت نفوذ شیخ خزعل، مناطق کردنشین شمال غربی توسط اسماعیل آقا سیمیتقو و یاغیگری چند تن از خوانین لر و اتحاد با شیخ خزعل در مقابل حکومت مرکزی، جمهوری جنگل در شمال و… موجب عدم یکپارچگی و در معرض تجزیه شدن ایران بودند. یکی از این ناآرامیها، یاغیگری و راهزنی عشایر در لرستان بود.
دیگر امیر دلیر پیرقلی خان که اکنون در جرک پیران است و با چنگ شیران و فرزند ارجمندش محمدباقرخان که در حضرت نیابت سلطنت و ولیعهد دولت چاکر جانثار است و افواج نظام را سالار بار و این چهار از قوم بیات شامند و در سلک خوانین و امرای قاجار.
گمره از آن شد کشند خورده خوانین بسکه ز هر سو مهار صاحب دیوان
یعنی از نسل خوانین بزرگ که بریدند بتیغ از بره گرگ
هدف از این ازدواجها نزدیک شدن اقراد طبقات پایینتر قدرت ایل مانند کلانتران، به خوانین بودهاست. در اینگونه موارد کلانترها دختری از خوانین را برای خود یا پسرشان خواستگاری میکردند. خوانین هم برای تحکیم پایههای قدرت خود به این نوع ازدواجها رضایت میدادند. گاهی هم خوانین برای تحکیم وضعیت خود، دختری از کلانترها یا بزرگان طوایف را به عقد خود یا پسرشان درمی آوردند.
بعد از سقوط رضا شاه پهلوی در گوشه و کنار ایران شورشهایی شکل گرفت، تعدادی از خوانین بختیاری و بویر احمدی که در تبعید بهسر میبردند، از وضعیت پیش آمده استفاده کرده و به مناطق خود بازگشتند. از جمله این خوانین ابوالقاسم خان بختیار بود. وی با گسترش هرج و مرج در کشور در سال ۱۳۲۰ به منطقه بختیاری رفت و در سال ۱۳۲۲ دست به قیام و شورش علیه حکومت مرکزی زد. دومین قیام و غائله ابوالقاسمخان بختیاری در نیمه دوم سال ۱۳۳۱ آغاز و در نیمه اول سال ۱۳۳۲ خاتمه پیدا کرد.