هذیان. [ هََ ذَ ] ( ع مص ) بیهوده دراییدن از بیماری و خواب و جز آن. ( منتهی الارب ). چرند و پرند. گفتار بیهوده. پرت و پلا. ( یادداشت به خط مؤلف ). تکلم غیرمعقول از بیماری یا جز آن. ( اقرب الموارد ) : من این همه ز طریق مطایبت گفتم مگر نگویی کاین ژاژ باشد و هذیان.فرخی.اکنون صفت بچه انگور بگویم کاین هر صفتی در صفت او هذیان است.منوچهری.نخیزد دشمنی الا ز هذیان تو هذیان بر زبان خود مگردان.ناصرخسرو.- هذیان گفتن . رجوع به هذیان گفتن و نیز رجوع به هذی شود.
معنی کلمه هذیان در فرهنگ معین
(هَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پریشان گویی . ۲ - (اِ. ) گفتار بیهوده و پرت و پلا.
معنی کلمه هذیان در فرهنگ عمید
۱. بیهوده گفتن در حالت بیماری یا خواب. ۲. (اسم ) گفتار بیهوده و غیرمعقول در حال بیماری و اشتداد تب. ۳. [مجاز] بیهوده گویی، پریشان گویی.
{delusion} [روان شناسی] فکر یا مجموعۀ باورهای غیرعادی و بسیار شخصی که فرهنگ یا اعضای گروهی که شخص به آن تعلق دارد آن را تأیید نمی کنند، اما فرد آن را علی رغم غیرمنطقی بودن و وجود شواهد مخالف مصراً حفظ می کند
معنی کلمه هذیان در دانشنامه عمومی
هذیان (فیلم ۱۹۸۰). هذیان ( انگلیسی: Delusion ) فیلمی در ژانر مهیج است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جوزف کاتن اشاره کرد.
معنی کلمه هذیان در دانشنامه آزاد فارسی
هَذیان (delusion) در روان پزشکی، باوری نادرست و تثبیت شده. هذیان از ویژگی های بارز اسکیزوفرنی و پارانویاست، اما ممکن است در دیگر حالات روانی نیز مشاهده شود.
جملاتی از کاربرد کلمه هذیان
به هجو و هذیان بستند بر من این بهتان کسان کشان نبود فهم معنی اشعار
گر دولت تو بخت مرا دست نگیرد از محنت خود هر چه بگویم هذیانست
هر سخن کان ترا کند فربه هذیان پرسمت نه از وی به
به خواب عدم هستیی دیدهایم ز هذیان مده رنج، تعبیر را
صاحب که با جوازش هذیان بود فصیح صاحبکه با قبولش ابکم بود لسن
بنده عرفان رسد بدولت باقی باقی لغو است و ژاژ و یافه و هذیان
اکنون صفت بچهٔ انگور بگویم کاین هر صفتی در صفت او هذیانست
تغییر معیارهای تشخیصی، تفسیر تحقیقات صورت گرفته بر افسردگی سایکوتیک، در طول سالیان مختلف، را دشوار میکند. پیامدهای بالینی و نظری یک مطالعه به این بستگی دارد که هذیان، توهم، افسردگی شدید، مالیخولیا، تک قطبی یا دوقطبی بودن، با یا بدون روان پریشی بودن نیز به عنوان ملاکهای تشخیصی در نظر گرفته شدهاند یا خیر. تفسیر نتایج زمانی مشکل میشود که وجود سابقهٔ روان پریشی در افراد نیز مورد توجه قرار بگیرد.
دانستم که در صف ماتم دف عروسی را نیاید و هر شمار که ازین کارگیری جز کم و کاست نه، مصلحت آن روی نمود که ازین خم بدین قدر چاشنی بس کرده آید و این افسانه هم بدین جای اقتصار افتد که اختصار در سخن نامقبول، پسندیده تر است و کوتاهی در هذیان نامعلوم ستوده تر.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا... الآیة، من ظنّ انه یقنع منه بالدّعوی دون التحقیق بالمعنی فهو علی غلط من حسابه. کار حقیقت معنی دارد نه صورت دعوی، هموار مال اندر دست منکر باشد و باد اندر دست مدعی، و بحکم شرع منکر را قول قول است و مدعی اگر بیّنت ندارد قولش هذیان، دنیای خسیس بدعوی نتوان یافت، حقیقت حق بدعوی کی توان یافت، آنچه زیر حکم مخلوق در آید بدعوی حاصل نیاید، پس آنچه خود در حکم مخلوق نیاید بدعوی کی حاصل آید.
بیدل به حرف و صوت حقیقت نمیخرند هذیان نواست جرات سودایی زبان