هذیان گفتن. [ هََ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بیهوده گفتن در هنگام بیماری. ( یادداشت به خط مؤلف ) : گفتی آن را به خواب دیده ستم یا کسی گفت پیش من هذیان.فرخی.آنکه تا روز همه شب سخنان راست کند چون به دیوان تو اندر شد گوید هذیان.فرخی.|| گفتن سخنان نامعقول و ناپسند. ( یادداشت به خط مؤلف ).
معنی کلمه هذیان گفتن در فرهنگ فارسی
(مصدر ) بیهودهگفتن درهنگام بیماری و جز آن : ((گفتی آنرا بخواب دیدستم یاکسی گفت نپیش من هذیان . ) ) ( فرخی )
معنی کلمه هذیان گفتن در ویکی واژه
delirare
جملاتی از کاربرد کلمه هذیان گفتن
اگر این سوخته گوید سخن بوس و کناری مکنش عیب که هست این هذیان گفتنش از تب
ماننده کرد صوفی را به علت بَرسام که ابتدای آن هذیان گفتن بود و انتهاش سکونت اندر آن. پس صفوت را دو طرف است: یکی وجد، و دیگر نمود. نمود مبتدیان را بُوَد، و اندر نمود عبارت از نمود هذیان بود و وجد منتهبان را بود. و اندر وجد عبارت از وجد محال باشد. پس تا طالباند به علو همت ناطقاند اندر همت و نطق همم مر اهل مُنیت را هذیان نماید و چون رسیدند به رسیدن نیزشان عبارت و اشارت نماند.