لارسا
معنی کلمه لارسا در فرهنگ فارسی
نام شهری از عیلام
معنی کلمه لارسا در دانشنامه عمومی
بر پایهٔ منابع تاریخی و باستان شناختی به دست آمده، لارسا یکی از پنج شهر دارای پادشاهی در دورهٔ پیش دودمانی ( پیش از ۲۹۰۰ پیش از میلاد ) بوده است. این شهر در دورهٔ ایسن اهمیت سیاسی یافت.
در ۱۹۴۰ پیش از میلاد که دودمان سوم پادشاهی اور برافتاد، ایشبی ارا واپسین شاه این دودمان دولتش را در ایسن راه اندازی نمود. سپس بر شهرهای اور، اوروک، لاگاش و لارسا فرماندارانی برگماشتند. یکی از فرماندارانی که بر لارسا گماشته ش، د یک اموری به نام گونگونوم بود. او در لارسا اعلام استقلال نمود. سپس بر اور چیره شد. پس از او، دورهٔ ایسین - لارسا احتمالاً به علت کمبود منابع آبی رو به سراشیب نهاد. پس از این دوره، ایسین با شتاب رو با ناتوانی اقتصادی و سیاسی رفت.
شکوفایی لارسا در زمان فرمانروایی ریم سین یکم ( حدود ۱۷۵۸ - ۱۶۹۹ پیش از میلاد ) بوده است و در این زمان مرکز ادارهٔ ۱۰ تا ۱۵ دولت شهر دیگر بوده است. این شهر دارای ساختمان های بزرگ و سامانهٔ کشاورزی نیرومندی بوده است.
معنی کلمه لارسا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لارسا
تاریدان هر زاد آلارسان
الارساء الاثبات رساء الشّیء اذا ثبت و المرسی مصدر تأویله متی ایّان ارسائها.
سومریها از زبانی تکخانواده استفاده میکردند. به بیان دیگر زبان آنها هیچ ربطی به زبانهای سامی، هندواروپایی و آفروآسیایی یا حتی زبانهای تکخانوادهٔ دیگر ندارد. دولتشهرهای اصلی دورهٔ سومر نخستین عبارتند از: اریدو، بادتیبیرا، لارسا، سیپار، شوروپاک، اوروک، کیش، اور، نیپور، لاگاش، گیرسو، اوما، خمازی، آداب، ماری، ایسن، کوثا، دیر، اکشاک.
إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی یعنی: الانذار و الارسال و الاعلام ای «علینا» البیان.
کوزوو دارای حکومتی سکولار و کشوری بدون دین رسمی است. آزادی ادیان و آزادی اندیشه، در قانون اساسی این کشور، مورد تأکید قرار گرفتهاست. جامعهٔ کوزوو با سرعتی بالا، سکولارسازی شده و این جامعه از نظر آزادی و تساوی حقوق باورمندان به ادیان و خداناباوران و تحمل عقاید مختلف، در ردهٔ نخست کشورهای جنوب اروپا و در ردهٔ نهم جهان، قرار دارد.
... قوله: «أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیاتِ» فی موضع المفعول الثّانی، «أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ» موضعه رفع بالفاعل ای ما منعنا الارسال الّا تکذیب الاوّلین، «وَ آتَیْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ» بسؤالهم و اقتراحهم، «مُبْصِرَةً» ای آیة بیّنة ظاهرة مضیئة خرجت من صخرة صلدة. و قیل مبصرة متضمنة لبصائر فی الدّین لمن استبصر.
هم کنت و هم کارل مارکس در پی صنعتی شدن و سکولارسازی اروپا، که توسط جنبشهای کلیدی مختلف در فلسفه تاریخ و فلسفه علم اطلاعرسانی شده بود، به دنبال توسعه نظامهای توجیهشده علمی بودند. مارکس اثباتگرایی کنتی را رد کرد. ولی بخاطر تلاش برای توسعه علم جامعه به عنوان یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی شناخته میشود زیرا این اصطلاح معنای گستردهتری پیدا کرد. برای آیزایا برلین (۱۹۶۷)، اگر چه مارکس خود را جامعهشناس نمیدانست ولی میتوان او را به عنوان «پدر واقعی» جامعهشناسی مدرن در نظر گرفت، «تا جایی که هر کسی میتواند ادعای این عنوان را داشته باشد».: 130
اونا هر داد وئره سه ن، یوز او مقابل داد آلارسان