آتش شدن
معنی کلمه آتش شدن در ویکی واژه
بکار افتادن چیزی یا روشن کردن آتش در آن. سماور آتش میشد. «اسلامی ندوشن»
جملاتی از کاربرد کلمه آتش شدن
هر دو از دیدار آتش خوش شدند دست هم بگرفته در آتش شدند
«الّا من هو صالی» النار فی علم اللَّه السابق میفرماید شما که بت پرستاناید شما و معبودان شما هیچکس را بیراه نتوانید کرد مگر کسی که در علم من و درخواست من خود شقی است و بآتش شدنی است، معنی این «علیه» همان است که مردمان گویند: افسد فلان علیّ غلامی، افسد علیّ خادمی، افسد علیّ شریکی فلان کس غلام من بر من تباه کرد، شاگرد من بر من تباه کرد، انباز من بر من تباه کرد.
سخت شد از عالم فرمان بری زنده در آتش شدن از آن پری
گریزی به هنگام زن زود نیست در آتش شدن کار هر دود نیست
إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِیمِ (۱۶۳) مگر کسی را که او خود درخواست من و دانش من بآتش شدنی است.
حملات به سکوهای نفتی باعث نشت گسترده نفت خام به دریا شد. میدان نوروز - میدان نفتی ابوذز- میدان نفتی دورود- میدان نفتی رشادت- میدان نفتی رسالت-میدان نفتی سلمان-میدان نفتی بهرگانسر-میدان نفتی هندیجان و سکوی بهرهبرداری نصر مورد حمله قرار گرفتند. فقط میدان نوروز که در مارس ۱۹۸۳ هدف حمله بالگردهای عراقی شد باعث نشت حدود ۵۰۰۰ بشکه در روز به دریا شد. تا سال ۱۹۸۵ که کارشناسان موفق به بستن چاه و خاموش کردن آتش شدند ۷۳۳٬۰۰۰ بشکه نفت خام به دریا نشت کرده بود. تخمین زده شده است که در مجموع حدود ۸۰ میلیون بشکه نفت وارد آبهای خلیج فارس گردید.
وجود خویش را اینجا فروزان در آن آتش شدند از عشق سوزان
وجد چیست از صبح صادق خوش شدن بی حضور آفتاب آتش شدن
شخص جم ار مرده وار زنده بود بر سر آتش شدن ارزنده بود
و گفت: غافل بودن از خدای سختتر از آنکه در آتش شدن.
قرب چیست اندر بر آتش شدن یا چو پروانه شدن تا خوش شدن