( آرواره ) آرواره. [ وا رَ / رِ ] ( اِ ) ( از: آر، مخفف آره ، حفره دندان + واره ، جای ) هر یک از دو قطعه استخوان که دندانهای فوقانی و تحتانی بر آن جای دارد. || تَوَسُعاً، فَک . و رجوع به حاشیه کلمه آره شود. ارواره. [ اَرْ وا رَ / رِ ] ( اِ ) آرواره. رجوع بهمین کلمه شود. ارواره در فرهنگهای فارسی ضبط نشده و شاید از لغات عامیانه پنداشته شده است. این کلمه در اوستا هنوهرنه آمده و در تفسیر پهلوی اِرْوارَک ترجمه شده. در فصل 24 بندهش بند 3 کلمه ( ( اِروار ) ) نیز بهمین معنی آمده است. رجوع بیادگار زریران گایگر ص 54 و یسنا تألیف پورداود ج 1 ص 179 ح 2 شود.
معنی کلمه آرواره در فرهنگ معین
( آرواره ) (رِ ) ( اِ. ) هر یک از دو قطعه استخوان که حفره های اندامی دندان در آن جای دارند، فَک .
معنی کلمه آرواره در فرهنگ عمید
( آرواره ) هریک از دو قسمت استخوان بالا و پایین فک که دندان ها روی آن قرار دارد. * آروارهٴ بالا: (زیست شناسی ) استخوان آروارۀ بالایی، فک اعلی. * آروارهٴ پایین: (زیست شناسی ) استخوان متحرک آروارۀ زیرین، فک اسفل.
معنی کلمه آرواره در فرهنگ فارسی
( آرواره ) هر یک از دو قطعه استخوان که حفره های دندانی در آن جای دارند فک یا آرواره زبرین فک اعلی یا آرواره زیرین . فک اسفل حفره دندان و واره جای آرواره
معنی کلمه آرواره در دانشنامه عمومی
آرواره. آرواره ، آره ، فَک یا چَک، ساختار درون دهان جانوران است که دو بخش استخوانی آروارهٔ بالایی ( فک بالا ) و آروارهٔ پایینی ( فک پایین ) دارد و دندان ها بر آن جا می گیرند. آرواره یا فک بخشی از دهان است که وظیفه جویدن غذا را بر عهده دارد. استخوان آرواره به جمجمه متصل است
معنی کلمه آرواره در دانشنامه آزاد فارسی
آرواره. آرْوارِه (jaw) هر یک از دو ساختار استخوانی تشکیل دهندۀ قالب دهان در همۀ مهره داران، جز مارماهی های دهان گرد لامپریو هنگ فیش(مهره داران بدون آرواره). آرواره ها متشکّل اند از آروارۀ بالاکه به جمجمهمتّصل است، و آروارۀ پایینکه در هر طرف با رباط هابه استخوان های گیجگاهی وصل شده است. آرواره پایینی بزرگ ترین استخوان صورت است و از دو قطعۀ افقی و دو قطعۀ ایستاده (شاخه) تشکیل شده است. هر دو آرواره دارای دندانند. بستن و بازکردن آرواره ها براثر عمل چهار جفت عضله صورت می گیرد که دو عضله به سمت خارج، و دو عضله به سمت داخلی شاخه های آرواره پایینی متّصل اند. استخوان های آرواره در اصل از قوس های آبششیجلویی در مهره داران ابتدایی مشتق شده اند.
معنی کلمه آرواره در ویکی واژه
(جانوری): هر یک از دو قطعه استخوان که حفرههای اندامی دندان در آن جای دارند، فَک. مترادف غیرت داشتن در زبان فارسی. آر که به صورت عار نیز قابل تسطیر است، در زبان بهاری به معنی نام و ننگ داشتن است که با جمع واره صاحب یا موصوف بودن به کلمه پیشوند است. آر وارهِ. غیرت داره.
جملاتی از کاربرد کلمه آرواره
الیگاتورها دم بلند و قدرتمندی دارند که در شنا کردن به آنها کمک میکند. پوزه الیگاتورها نسبت به تمساحها کوتاهتر و کلفتتر است و زمانی که دهان آنها بسته است، باز هم دندان بزرگ چهارم آنها که در مرکز و بر روی آرواره پایین قرار دارد، نزدیک به جلوی دهان دیده میشود و در شکاف آرواره بالایی قرار میگیرد. هنگامی که الیگاتور دهان خود را میبندد، هیچ یک از دندانهای آرواره پایین آن مشاهده نمیگردد.
استخوانهای سر عموماً از نوع استخوانهای پهن هستند اسکلت سر شامل دو بخش جمجمه و صورت است. استخوانهای جمجمه ۸ عدد هستند و عبارتاند از: یک پیشانی در جلو، یک استخوان پسسری که در پشت و زیر جمجمه قرار دارد، این استخوان سوراخی بیضوی دارد که از آن راه مغز با نخاع مربوط میشود. دو استخوان آهیانه در دو طرف بالای جمجمه، دو استخوان گیجگاهی در دو پهلوی جمجمه، یک استخوان پروانهای که کف جمجمه را تشکیل میدهد. یک استخوان پرویزنی در پشت و بالای حفرههای بینی. استخوانهای چهره ۱۴ قطعه هستند. ۱۳ قطعه چسبیده به جمجمه و بیحرکت هستند و یک قطعه آرواره پایینی متحرک است.
نخستین جاندارانی که میتوان گفت در دستهٔ ماهیها جای گرفتند طنابدارانی نرمتن بودند که نخستین بار در دورهٔ کامبرین پدید آمدند. آنها با اینکه یک ستون فقرات کامل نداشتند اما از پشتمازه برخوردار بودند. این پشتمازه به آنها اجازه میداد تا نسبت به جانداران بیمهره چابکتر باشند. ماهیها در دوران دیرینهزیستی هم به تکامل خود ادامه دادند و گوناگونی آنها بیشتر شد. بسیاری از ماهیها در دوران دیرینهزیستی به یک پوستهٔ سخت که مانند یک زره بدن آنها را میپوشاند مجهز شدند (تختهپوستان) این زره از آنها در برابر شکارچیان نگهداری میکرد. نخستین ماهی با آرواره در دوران سیلورین پدیدار شد پس از آن بود که جانورانی مانند کوسه به طبیعت افزوده شد.
بهطور کلی این اهریمنان به شکل انسان/حیوان نمایش داده میشدند، که تن انسان و سر شیر با آروارههای باز، گوشهای یک سگ و یال اسب داشتند. بیشتر زمانها پاها با پنجههای شکاری پرندگان جایگزین میشد.
شکل جمجمه آلوسور نشان میدهد که در نهایت میتوانسته آروارههایش را ۲۰ درجه باز کند که این کمتر از تمساحهای امروزی است. مفصلهای پنجه نشان میدهد میتوانسته با آنها چیزی را چنگ بزند و بگیرد. در نهایت سرعت آلوسور نیز ۳۰ تا ۵۵ کیلومتر در ساعت تخمین زده میشود.
آپاتوسور سر کوچک، دندانهای قاشقی یا مدادی شکل در قسمت جلوی آرواره، چهار پا، جمجمهای طویل و مغز بسیار کوچک، گردنی بسیار دراز (با ۱۵ مهره)، دمی بسیار بلند و شلاقی شکل (با طول حدود ۱۵ متر)، ستون فقرات میان تهی بودهاست. سوراخهای بینی آپاتوسور، در بالای سرش قرار داشتهاست.
تصویر ماهی در هنر و کتابها بسیار آمده است؛ فیلمهایی مانند در جستجوی نمو و کتابهایی مانند پیرمرد و دریا از این نمونهاند. ماهیهای بزرگ بهویژه کوسه معمولاً موضوع فیلمهای ترسناک و مهیج بودهاند؛ ازجمله رمان آروارهها که فیلمی به همین نام هم از روی آن ساخته شد که خود، الهامبخش و تأثیرگذار بود. در عالم سینما و هنر، ماهی پیرانا هم مانند کوسه، ترسناک به تصویر کشیده شده است. از جمله در فیلم پیرانا. البته برخلاف تصور عمومی پیرانای شکم قرمز، یک ماهی بسیار خجالتی و لاشهخوار است که احتمال آسیبزدن آن به انسان بسیار کم است.
قسمت احشایی جمجمه، صورت را تشکیل میدهد و تنها قسمت متحرک آن فک پایینی است که به جویدن غذا کمک میکند. جمجمهٔ احشایی شامل استخوانهای آرواره بالایی کام و گونه، دو استخوان بینی، دو استخوان اشکی، تیغهٔ بینی و آرواره پایینی است.
فک پایین از استخوانهای فرد جمجمه انسان است. استخوان فک پایین نیمه پایینی آرواره است و از بخش عمودی شاخ فک پایین (راموس) و بخش افقی (بدنه) تشکیل شدهاست.
باور دانشمندان بر این است که آرواره جانداران از تغییر شکل و تغییر کاربرد قوسهای کمکی آبشش قدامی (جلویی) جانوران باستانی پدید آمده است. این قوسها تغییر شکل دادهاند تا بدینوسیله با باز و بسته کردن بهتر دهان، آب را بهتر بر روی آبششها به جریان درآورند. این به نوبه خود باعث شد تا دهان بزرگتر شود و خوردن دیگر جانوران نیز از طریق آن ممکن شد.