آبها
معنی کلمه آبها در لغت نامه دهخدا

آبها

معنی کلمه آبها در لغت نامه دهخدا

ابها. [ اَ ] ( اِخ ) در یمن مرکز ناحیت عسیر است و در دامنه کوه سرا که متوازیاً از شمال بجنوب در ساحل بحراحمر ممتد است واقع شده است در موضعی مرتفع به وادئی که آن نیز نامش اَبهاست. سکنه آن تقریباً شش هزارتن است. از غرب محدود است به ناحیه صبیا و رجال المع و از شمال به ینی شهر و چون در اراضی کوهستانی واقعشده است هوائی معتدل دارد. از کوههای آن چه از شرق بغرب و چه از غرب بشرق نهرهائی جاری است ولی غالب آنها فقط در موسم باران سیلان دارد و محصولات آن گندم و جو و قهوه و توتون و خرما و لیمو و امثال آن است.

معنی کلمه آبها در فرهنگ فارسی

در یمن مرکز ناحیت عسیر

معنی کلمه آبها در دانشنامه عمومی

ابها ( به عربی: مدینة أبها ) شهری است کوهستانی در کشور پادشاهی عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان. این شهر مرکز فرمانداری استان عسیر است. شهر ابها در قلهٔ کوه جبال سروات قرار دارد و در أقصی جنوب غربی مملکت عربستان سعودی واقع شده است و بنام عروس الجنوب ( عروس جنوب ) مشهور است.
این شهر از سمت های شمال و مشرق به استان خمیس مشیط و از سمت شمال غربی به استان النماص و از جهت غرب و جنوب غربی به استان محایل و رجال المع محدود می گردد.
در سنگ نبشته ها و در بعضی کتب تاریخی و همچنین از گفتار پژوهشگران آمده است که این شهر را در دوران قدیم «ابقا» می نامیده اند و یکی از نقاط تحت نفوذ مکملت سبا بوده است و از همین جا قافلهٔ شتر هدایایه ملکهٔ بلقیس ملکهٔ مملکت سبا به سوی سلیمان پیامبر برده شده است. در این شهر صدها ابنیه و قلعه های تاریخی وجود دارد که خود شاهد بر قدمت دیرینهٔ این شهر است. همچنین شهر ابها یکی از قدیمی ترین مکان تجمع مردم و ساکنان منطقهٔ جبال السراة و سهول تهامه بوده است و یکی از مشهورترین بازارهای آن دوران در این شهر قرار داشته که هنوز آثار آن باقی مانده است.
مساحت ابها در حدود ۵۰۰۰ هکتار و ارتفاعش از سطح دریا در حدود ۲۲۰۰ متر است. منطقهٔ ابها مانند حوضچه ای می ماند؛ چنان که از بیشتر جهات کوه آن را احاطه نموده است. منتها از سمت شمال و شمال شرقی انخفاض کوه مشاهده می شود که استان خمیس مشیط واقع شده است.
ابها از لحاظ آب دمای هوا در زمستان سرد و تابستان معتدل است. حراره در تابستان معتدل و از ۳۰ درجه سانتیگراد تجاوز نمی کند اما در زمستان حراره به ۵ درجه سانتیگراد و حتی در بعضی نقاط مانند السوده تا صفر و زیر صفر نیز می رسد. در ابها بادهای موسمی که منشأ آن اقیانوس هند است و باد دیگر که به نام «غربی» نزد مردم مشهور است و منشأ آن دریای سرخ است، ظاهر شده و باران می آورد. در فصل زمستان در ابها میزان بارندگی افزایش می یابد.
جمعیت ابها و مراکز توابع آن در حدود ۶۰۰۰۰ نفر می باشد؛ بیشتر آنان در شهر ابها زندگی می کنند اما بقیه در مراکز تابعه که شامل پنج مرکز به شرح زیر است، می باشند:
• السُّودَة
• الشًّعَف
• طَبَب
• حِجْلا ( مدینة سلطان )
• مَرَبَة
این مراکز پنجگانه شامل ۴۲۷ روستا می باشند که از پیروان اهل سنت و از شاخه حنبلی هستند. بیشتر مردم کوه نشین و روستاها به کشاورزی و دامداری و دامپروری اشتغال دارند و تعدادی نیز در ادارات دولتی مشغول به کار هستند. در تعطیلان آخر هفته و همچنین تعطیلات اعیاد، بیشتر مردم از شهر بیرون می روند و در دامنهٔ کوهای تهامه و جبال السرات تعطیلی خودشان را می گذرانند.

جملاتی از کاربرد کلمه آبها

هوای خوش و آبها چون گلاب خنکتر همان تابش آفتاب
از مناطق مشهور گردشگری قریات وادی «ضییقة» است که گردشگران در طول ایام سال به ویژه در فصل زمستان درآنجا دیده می‌شوند، آبهای روان ودرختهای نخل سر بفلک کشیده ودرختهای مرکبات ومناظر طبیعی مردم را به سوی خود جلب می‌نماید. همچنین در منطقه «رأس الشجر» کوهستانی حیوانات و حیات وحش مختلفی وجود دارد مانند: روباه، خرگوش، گربه وحشی، یوزپلنگ، آهو، و بز کوهی. همچنین در دو طرف وادی «ضییقة» روستاهای کوچکی اما باصفا ودلگیر وجود دارند که از تعدای آن‌ها نام می‌بریم: روستای «السیح»، «الجزیر»، «الظاهر»، «الحصن»، «الغبیراء»، «اللیا»، «وفیق»، باضافه ۳۰۰ دره (درواه) و مسیل که تماماً در وادی «ضییقة» جمع می‌شوند و در نهایت المطاف در ساحل قریات به دریا می‌ریزند.
روز خوش گشت و هوا صافی وگیتی خرم آبها جاری و می روشن و دلها بی غم
چون ز کُه آن لطف بیرون می‌شود آبها در چشمه‌ها خون می‌شود
طریقهاش چو برم آبهای سیل از گل نباتهاش چو دندانهای اره ز خار
در اسفزار چهار شهر است و بزرگ‌ترین آن کواسان (کهسان) شهری کوچکتر از کروخ (کرخ)، باغ و بوستانهای فراوان دارد. سه شهر دیگر کواران، کوشک و ادرسکن است که وسعت مشابه به هم و آبها و باغ هاست.
در بعضی جاها این طبقه ی خلل و فرج دار نزدیک سطح زمین است، بطوری که آبهای حاصله از باران و برف در آن فرو خواهد رفت و در آنجا میان دو قسمت سخت که بدان اشاره شد جمع می شوند. این دو طبقه در بالا و پایین آبها قرار گرفته است و با فشار زیاد آبهای زندانی را در خود نگه می دارند تا موقعی که به توسط انسان خلاص گردد. وقتی یک منفذ فقط به پهنای چند سانتیمتر بطور مستقیم از لایه ی محکم سنگی کنده شد و به طبقه ی شنی رسید، آب آزاد می شود و با فشار زیاد به طرف سطح بالا می آید.
زاهد چراست خشک و چنین آبها روان؟ صوفی چراست سرد و چنین بادها به جوش؟
آبی که درون کوزه ریخته می‌شود، توسط لایه‌های سفالی کوزه پالایش فیزیکی می یابد و در نتیجه می‌توان آبهایی را که میزان شوری شان نسبتاً بالا ست نیز در کشاورزی به کار برد.
چون یک ماه برآمد ضفادع در میان ایشان پدید آمدند چنان که همه سرای و خانه و کوی ایشان از آن پر گشت. یکی از ایشان بخفتی، چون از خواب درآمدی در میان ضفادع چنان بودی که نتوانستی برخاستن و حرکت کردن دیگ بر آتش نهادندی دیگ پر شدی، چون یکی خواستی که سخن گوید پیش از آنکه سخن گفتی ضفدع در دهن وی جستی. هفت روز درین بلا بودند از شنبه تا بشنبه، پس دیگر بار بموسی آمدند و فریاد کردند و عهد بستند که این بار وفا کنند و عهد نشکنند. موسی دعا کرد تا ربّ العزة باران فرستاد، و از آن سیلی عظیم برخاست، و آن ضفادع را همه فرا پیش گرفت و بدریا راند. ایشان گفتند: بخشم که: موسی بیش از این که کرد با ما چه تواند کرد؟ و بیش ازین چه تواند خواست؟ نه ایمان آوردیم بوی و نه هرگز بر آنیم که بوی ایمان آریم. یک ماه برآمد پس ربّ العالمین آبهای ایشان خون گردانید چنان شد که یکی از ایشان آب در دست میکرد بر دست وی خون میشد، و مرد قبطی و مرد اسرائیلی هر دو از یک کوزه آب میخوردند، اسرائیلی میخورد آب بود، قبطی میخورد خون بود. اسرائیلی آب در دهن خود گرفتی از دهن خود در دهن قبطی ریختی، تا در دهن اسرائیلی بود آب بود، چون در دهن قبطی شدی خون گشتی. چون رنج و عذاب و بلاء ایشان بغایت رسید بفرعون نالیدند و فرعون موسی را گفت: ادْعُ لَنا رَبَّکَ، فذلک قوله عزّ و جل: وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ ای العذاب من الطوفان و ما بعده، قالُوا یا مُوسَی ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ ای بما امرک و تقدّم الیک ان تدعوه فنجیبک کما اجابک فی آیاتک، و قیل بما جعل لک من النبوّة. ای موسی! خداوند خود را خوان چنان که تو را فرموده که او را خوان ترا اجابت کند. و گفته‌اند: معنی آنست که ای موسی خداوند خود را خوان و از وی خواه بآن پیمان که او را است بنزدیک تو از بهر ما. و آن پیمان آن بود که هر گه که ایمان آرید من عذاب باز برم. یعنی که اکنون میخواهیم که عذاب باز برد تا ایمان آریم. اینست که گفت: لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرائِیلَ. پس ربّ العالمین گفت: فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ چون باز بردیم از ایشان آن عذاب، إِلی‌ أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ یعنی ضربوا اجلا لایمانهم، فلمّا جاء الاجل نکثوا عهودهم و لم یؤمنوا.
(۴) هیچ بُتی برای خود مساز، خواه به شکل هرآنچه بالا در آسمان باشد یا پایین بر زمین یا در آبهای زیر زمین.
خصم ترا با آبها آمیخته جلابها ما در غمت خونابها از چشم بینا ریخته
مایعات از توالت گودالی خارج می‌شوند و از منطقه ای که خاک اشباع نشده‌است، عبور می‌کنند. در ادامه، این مایعات خروجی از توالت گودالی، وارد آبهای زیرزمینی می‌شوند که در نتیجه می‌توانند منجر به آلودگی آبهای زیرزمینی شوند. این یک مشکلی است که در استفاده از چاه آب نزدیک برای تهیه آب زیرزمینی برای اهداف آب آشامیدنی مشاهده می‌شود. در طول عبور از خاک، عوامل بیماری‌زا می‌توانند از بین بروند یا به‌طور قابل توجهی جذب شوند، که بیشتر به زمان مسیر بین گودال و چاه بستگی دارد. بیشتر عوامل بیماری‌زا، و نه همه آن‌ها، در طی مسیر حرکت ۵۰ روز در زیرزمین می‌میرند.
چو گشت آبها شیشه گر گفت بلبل قواریر من فضت قدروها
آبها را لب جو بهر زمین بوس بخاک نخل ها را سر برگ از در او گردون ساست
منابع آب شهرستان پیرانشهر شامل ۳ بخش عمده آبهای سطحی (رودها)، آبهای زیرزمینی (چشمه‌ها، قنات، چاه‌ها) و آبهای راکد (سدها، تالابها، دریاچه‌ها) می‌باشد.
آبها صافی شد و عذب و زلال بر سر هر شاخ پیدا شد یسال
به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آبهای دنیا است.
مواد مغذی، به ویژه نیترات موجود در کودها در صورت شستشوی خاک از داخل رودخانه‌ها، یا آب شویی خاک به آبهای زیرزمینی، می‌توانند مشکلاتی را برای زیستگاه‌های طبیعی و سلامت انسان ایجاد کنند. استفاده سنگین از کودهای حاوی ازت در سیستم‌های زراعی، بزرگترین عامل انتشار نیتروژن انسانی در آب‌های زیرزمینی در سراسر جهان است.
آنها که اهل ذوق و سلیقه‌اند داخل احتکن را نیز فضا سازی می‌کنند. از «کلی» ها که با نظرم خاصی به هم بافته‌اند آویزه‌هایی می‌سازند و به دیواره داخل «احتکن» می‌آویزند. این آویزه‌ها تا فاصله نیم متری زمین پایین می‌آید. در زیر این آویزه‌ها سطح شیب داری با اندود سیمان می‌سازند. آویزه‌های مزبور علاوه بر این که دیواره نامنظم «احتکن» یا «آدوربند» را نظم خاصی می‌بخشد آبهایی را هم که به سقف و دیواره پاشیده می‌شوند آن به سطح شیب دار منتقل کرده، از آن جا بیرون می‌فرستد و مانع نفوذ آب به داخل می‌شود.