اتباع. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ تابع. تبع. پس روان. پس روندگان. تابعین. پیروان : صندوق های شکاری برگشادند تا نان بخوردند و اتباع و غلامان وحاشیه همه بخوردند. ( تاریخ بیهقی ). بخدمت پادشاه نبوده است و عادت و اخلاق ایشان پیش چشم نمی دارد که سروکار نبوده است او را با ایشان بلکه با اتباع ایشان بوده است. ( تاریخ بیهقی ). ملک تا اتباع خویش را نیکو نشناسد... از خدمت ایشان انتفاع نتواند گرفت. میان اتباع او [ شیر ] دو شگال بودند. ( کلیله ودمنه ). و درود و سلام و تحیات و صلوات ایزدی بر ذات معظم و روح مقدّس مصطفی و اهل بیت و اصحاب و اتباع... او باد. ( کلیله ودمنه ). اتباع و عامه مردم را زبون گرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). سباشتکین از ارتیاع اتباع ارسلان مکنت مقام و فرصت استجمام نیافت. ( ترجمه تاریخ یمینی ). وان امیران دگر اتباع تو کرد عیسی جمله را اشیاع تو.مولوی.مدت شش سال در هجران شاه شد وزیر اتباع عیسی راپناه.مولوی.|| ج ِ تبع. دست وپای ستور. اتباع. [ اِ ] ( ع مص ) پیروی کردن. از پی رفتن. از پی فراشدن. ( تاج المصادر بیهقی ). پس روی کردن. در پی رفتن. از پس فراشدن. || بازپس داشتن. در پی داشتن. || دررسانیدن. ( زوزنی ). || واپس کردن. ( زوزنی ). || در پی فرستادن. || رسیدن بکسی. دررسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). از پس دررسیدن. || دو لفظ پی یکدیگر آوردن بر یک روی و لفظ ثانی تأکید معنی لفظ اول باشد، مانند حسن بسن ، قبیح شقیح. || برات دادن بر کسی. ( منتهی الارب ). حواله کردن چیزی با کسی. ( تاج المصادر بیهقی ). اتباع. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) پس روی کردن. در پی رفتن و رسیدن بکسی. ( منتهی الارب ). || برات گرفتن. ( منتهی الارب ). حواله گرفتن.
معنی کلمه اتباع در فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - پیروی کردن ، در پی رفتن . ۲ - بازپس داشتن ، در پی فرستادن ۳ - واپس کردن . ۴ - حواله کردن چیزی به کسی . (اَ تِّ ) [ ع . ] (مص م . ) پیروی کردن ، درپی رفتن و رسیدن به کسی . ( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ تابع و تبع ، تابعین ، پیروان .
معنی کلمه اتباع در فرهنگ عمید
۱. پیروی کردن. ۲. در پی رفتن و رسیدن به کسی. ۳. اطاعت کردن. آوردن کلمه ای بی معنی یا بامعنی دنبال کلمۀ دیگر که شبیه و هم وزن آن باشد یا به آن مربوط باشد، مانندِ رخت وپخت. ۱. (سیاسی ) مردمی که به لحاظ حقوقی در یک کشور زندگی می کنند. = تبعه ۲. [قدیمی] = تابع
معنی کلمه اتباع در فرهنگ فارسی
( مصدر ) پس روی کردن در پی رفتن و رسیدن به کسی .
معنی کلمه اتباع در دانشنامه آزاد فارسی
اِتباع (یا: تابع، یا: تابع مهمل) در اصطلاح دستور زبان، کلمه ای بی معنا که به دنبال اسم یا صفت می آید و غالباً با آن هم وزن است و معنی آن را گسترش می دهد و بیشتر مفهوم تأکید و نوع و جنس دارد. اتباع ممکن است به واژۀ قبل از خود عطف شود، یا بدون حرف عطف بیاید. مثلِ کلماتِ «مار، مول، پخت، مژ، میز، پرند» در ترکیباتِ «کارومار، پول مول، رخت و پخت، کژومژ، چیزمیز، چرندوپرند».
معنی کلمه اتباع در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: تبع (۱۷۴ بار)
معنی کلمه اتباع در ویکی واژه
پیروی کردن، در پی رفتن. بازپس داشتن، در پی فرستادن واپس کردن. حواله کردن چیزی به کسی. جِ تابع و تبع ؛ تابعین، پیروان. پیروی کردن، درپی رفتن و رسیدن به کسی.
جملاتی از کاربرد کلمه اتباع
وان کسی را که روی دل به خداست منکر اتباع نفس و هواست
قوله تعالی و تقدس: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ. سعید جبیر روایت کند از ابن عباس، گفت: سی و سه مرد مسلمانان بودند و شش زن در خانه ارقم جمع آمده و اسلام پنهان داشته تا عمر خطاب مسلمان شد و عدد مسلمانان بچهل رسید و اظهار اسلام کرد و رب العزة در شأن وی این آیت فرستاد که: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ. در معنی این آیت دو وجه گفتهاند، قومی ظاهر گرفتند، گفتند: معنی آنست که: ای پیغامبر، خدا ترا بسنده است و ایشان که اتباع تو کردند از مؤمنان یعنی عمر خطاب، و این جمع مسلمانان، و دلیل برین وجه آیت پیش است که گفت: هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ. جایی دیگر گفت: فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ، و باین وجه موضع من رفع است، معطوف بر اللَّه، یعنی حسبک اللَّه و من اتبعک من المؤمنین. وجه دیگر آنست که یکفیک اللَّه و یکفی من اتّبعک، و موضع من نصب است. و قیل خفض و معناه حسبک اللَّه و حسب من اتّبعک من المؤمنین، و کرّر حسبک فی الآیتین، لانّ الاوّل فی کفایة الخداع و الثّانی عام.
کاترین کولونا وزیر امور خارجه فرانسه گفتهاست که فرانسه کاردار ایران را در این کشور در پی اعدام او فراخواندهاست. وزارت امور خارجه فرانسه در بیانیهای گفتهاست: «به کاردار ایران در مورد نقض مکرر قوانین بینالمللی هشدار داده شده که این اقدامات بی پاسخ نخواهد ماند به ویژه در مورد رفتار با اتباع خارجی که خودسرانه بازداشت شدهاند.»
به نوشته سایت «ندای سبز آزادی» تعدادی از اتباع افغانستان که عموماً کارگر ساختمانی بودهاند در جریان تظاهراتها دستگیر و پس از مدتها زندان یا از مرز عبور داده شده یا همچنان در زندان نگهداری میشوند. به نوشته این سایت این افراد حضوری در تظاهرات نداشتهاند و تنها به دلیل ماهیت کار ساختمانی و حضور در خیابان در مظان اتهام قرار گرفتهاند. به نوشته این سایت برخورد زندانبانان با این افراد بدتر از سایر زندانیان است و ایشان به دلیل مشکلات مالی در مضیقه بوده و با انجام دادن کارهای خدماتی در زندان امور خود را میگذرانند. این سایت تعداد اتباع افغانستانی را حدود ۲۰ نفر تخمین میزند.
ای بر همه اتباع فرمان تو فرض در دمت احسان تو رزق همه فرض
علم الیقین استدلالی است، عین الیقین استدراکی، حق الیقین حقیقی است. علم الیقین مطالعت است، عین الیقین مکاشفت است، حق الیقین مشاهدت است. علم الیقین از سماع بود، عین الیقین از الهام روید، حق الیقین از عیان خیزد. علم الیقین سبب بشناختن است، عین الیقین از سبب بازرستن است، حق الیقین از انتظار و تمییز آزاد گشتن است. کسی که خواهد تا از علم الیقین بعین الیقین رسد او را سه چیز بکار باید: استعمال علم و تعظیم امر و اتباع سنت. چون خواهد که از عین الیقین بحق الیقین رسد، ترک تدبیر باید و لزوم رضا و حرمت در خلوت و خجل از خدمت. پس چون بحق الیقین رسد آنست که پیر طریقت گفت: باران که بدریا رسید برسید. در خود برسید آن کس که بمولی رسید. اگر کسی گوید ابراهیم خلیل را گفتندی: اسلم جواب داد که: اسلمت.
در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۶) به ۸۴٬۱۷۰ نفر در اسپانیا تابعیت داده شد که بیشتر آنها اهل اکوادور، کلمبیا و مراکش بودند. بخش قابل ملاحظهای از اتباع خارجی ساکن در اسپانیا از دیگر کشورهای غربی و مرکزی اروپا آمدهاند و بیشتر آنها بریتانیایی، فرانسوی، آلمانی، هلندی و نروژی هستند و بیشتر در مناطق ساحلی مدیترانه و جزایر بالئاری به گذران دوره بازنشستگی مشغول هستند.
وزارت امور خارجه شاهنشاهی ایران در تعقیب پانویس شماره ۳۷۷۴ محترما به استحضار سفیر آلمان در تهران میرساند نمایندگان دولتین اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس اصرار دارند سفارت آلمان در تهران تا روز ۱۷ سپتامبر برچیده شود و کارکنان آن خاک ایران را ترک کنند. لهذا مراتب را اشعار میدارد تا استحضار داشته باشند. آنچه مربوط به اتباع دولت آلمان باشد البته به وسیله سفارتخانهای که حافظ منافع آنها معرفی شود انجام خواهد شد. اولیای سفارت آلمان میتوانند مطمئن باشند که دولت ایران به سهم خود از هیچ نوع کمک و مساعدت مضایقه نخواهد کرد.
رونو در سال ۱۱۵۳با وجود مخالفت اتباع و اشراف انطاکیه با کُنسْتانس، حاکم شاهزادهنشین انطاکیه ازدواج کرد. وی همیشه محتاج به پول بود؛ او آیْمِری لیموژ، پاتریارک لاتین انطاکیه را به دلیل رد درخواستش برای پرداخت اعانه دستگیر و شکنجه کرد. رونو همچنین حملاتی را برای غارت قبرس در سال ۱۱۵۵ ترتیب داد که منجر به ویرانی گستردهٔ بخشهایی از این جزیره شد. ۴ سال بعد، امپراتور بیزانس، مانوئل یکم، همراه با ارتش خود به انطاکیه رسید و رونو را مجبور کرد تا ضمن متوقفکردن اعمالش، با وی بیعت کند. پس از آن رونو حملهای را برای غارت کنارههای رود فرات در مَرعش در سال ۱۱۶۰ یا ۱۱۶۱ ترتیب داد اما در حین حمله توسط امیر حلب، مَجدْالدین، اسیر و زندانی شد.
«لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ» ای لجهنّم سبعة اطباق طبق فوق طبق لکلّ باب یدخل المعذّبون فیها، فذلک قوله: «لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ» ان من اتباع ابلیس، «جُزْءٌ مَقْسُومٌ» ای نصیب مفرز معلوم علی قدر منزلته فی الذّنب: قرأ ابو بکر: جزء مثقّلا مهموزا.
امّا مذهب راست و قول درست آنست که عرب و عجم در آن یکسانند و جز از اهل کتاب جزیت نپذیرند، ایشان که پیش از مبعث رسول ص پدران ایشان بر ملّت جهودان و ترسایان بودند، امّا آنکه بعد از مبعث مصطفی ص جهود گشت یا ترسا، یا گور، از عبده اوثان است از وی و اعقاب وی الّا اسلام نپذیرند یا قتل، و شرط آنست که جزیت از مرد بالغ آزاد ستانند مکلف، نه از زن نه از کودک، نه از دیوانه و معتوه نه از مملوک فانّهم اتباع الرجال العقلاء، و اقلّه دینار.
جعفر بن محمد گفت: شهادت خلق را بنا بر چهار رکن است: اول اتباع امر، دوم اجتناب نهی، سوم قناعت، چهارم رضا. و گفتهاند: شهادت خلق سه قسم است: شهادت عام، و شهادت خاص، و شهادت خاص الخاص. شهادت عام خروج است از شرکت. شهادت خاص دخول است در مشاهدت. شهادت خاص الخاص نسیم صحبت از جانب قربت ببهانه وصلت. مخلص همه ازو بیند. عارف همه باو بیند. موحد همه او بیند. هر هست که نام برند عاریتی است، هستی حقیقی اوست، دیگر تهمتی است: قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ ای همه تو و بس، با تو هرگز کی پدید آید کس!
و نیز مهمات ملک را نهایت نیست و حاجت ملوک به کافیان ناصح که استحقاق محرمیت اسرار و استقلال تمشیت اعمال دارند همه مقرر است، و کسانی که بسداد و امانت و تقوی و دیانت متحزماند اندک اندک و طریق راست در این معنی معرفت محاسن و مقابح اتباع است و وقوف بر آنچه از هر یک چه کار آید و کدام مهم را شاید، و چون پادشاه به اتقان و بصیرت معلوم رای خویش گردانید باید که هریک را فراخور هنر و اهیلت براندازه رای و شجاعت و به مقدار عقل و کفایت کاری میفرماید، و اگر در مقابله هنرهای کسی عیبی یافته شود ازان هم غافل نباشد، که هیچ مخلوقی بیعیب نتواند بود.
اصل خاک در مقابل اصل خون قرار میگیرد که دیگر شیوهٔ معمول برای اعطای تابعیت است. بر اساس اصل خون هر کسی که فرزند یکی از اتباع کشوری باشد تابعیت آن کشور را دارا میشود. البته بسیاری از کشورهای دنیا نیز تلفیقی از اصل خاک و اصل خون را در نظام تابعیتی خود گنجاندهاند.
اهالی امارات یا اماراتیها مردمهایی هستند که شهروندی و قومیت کشور امارات متحده عربی را دارند. این مردم بیشتر دارای فرهنگ و دینی یکسان (اسلام) و گویش عربی هستند. جمعیت کل اتباع اماراتی ۹۹۰،۰۰۰ نفر براساس سرشماری سال ۲۰۰۹ بودهاست که این میزان، کمتر از ۱۷ درصد کل جمعیت ساکن در کشور امارات را تشکیل میدهد.
«فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً» هم الملائکة یتلون کتاب اللَّه علی الانبیاء. و قیل: هم جماعة قرّاء القرآن. و قیل: المراد بالثلثة الغزاة کقوله: وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً و هم الصّافّات فی الحرب الزاجرات للکفّار التّالیات لذکر اللَّه بالتّسبیح و التّکبیر و التّهلیل. الصّافّ واحد، و الصافات جمع و الصافات جمع الصّافة و الزجر الصّرف عن الشیء بخوف و تخویف. و التّلاوة القراءة و التلو الاتباع. و قیل: فیه اضمار، یعنی و ربّ الصّافّات و الزّاجرات و التّالیات. قرأ ابو عمرو و حمزة کلّهن بالادغام، و قرأ الباقون بالاظهار.
بگفت از همه اتباع من کسی چو تو نیست شگرف کاری پرداختی عظیم عظیم
در سال ۲۰۲۰، ۱۹٫۰ درصد از جمعیت آئورا زیر ۱۵ سال، ۶۰٫۲ درصد ۱۵ تا ۶۴ سال و ۲۰٫۸ درصد افراد بالای ۶۵ سال بودند. میانگین سنی ۴۲٫۰، کمتر از میانگین کشوری ۴۳٫۴ و میانگین منطقه ای ۴۴٫۰ بود. زبان فنلاندی ۹۶٫۸ درصد از جمعیت و گویشوران زبان سوئدی ۰٫۶ درصد را تشکیل میدهند در حالی که سهم گویشوران زبانهای خارجی ۲٫۶ درصد بودهاست. اتباع خارجی ۲٫۱ درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهند.
در مدرسه سنلویی و دارالفنون درس خواند و وارد خدمت وزارت امورخارجه شد. ابتدا برای خدمت در کنسولگری ایران به تفلیس رفت و پس از بازگشت در اداره عثمانی مشغول به کار شد. سپس به معاونت و ریاست اداره کل تذکره رسید. سمت بعدیاش ریاست یکی از شعب محاکمات وزارت امورخارجه بود. اداره محاکمات وزارت خارجه مسئولیت رسیدگی به امور حقوقی و کیفری اتباع بیگانه را به عهده داشت که از کاپیتولاسیون برخوردار بودند.
طبق قانون کار ایران مهاجران افغانستانی در ایران فقط در مشاغل زیر حق اشتغال دارند، مگر در شرایط خاصی که جایگزین ایرانی برای آن وجود نداشته باشد با اجازهٔ پروانهٔ کار موقت ۳ ماههٔ میتواند در شغلهای دیگری فعالیت کند. شغلهای مجاز برای اتباع افغانستانی در ایران حدود ۴۰۰ شغل بود که به ۶۶ شغل کاهش یافته است.