اشیاع

معنی کلمه اشیاع در لغت نامه دهخدا

اشیاع. [ اَش ْ ] ( ع اِ ) ج ِ شَیْع، بمعنی مثل و مانند. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ِ شیع، بمعنی مقدار و مثل... و منه : کما فُعِل َ باشیاعهم ( قرآن 54/34 )؛ یعنی کسانی که همانند ایشان بودند. ( از المنجد ). و رجوع به شَیْع شود. مانندها و مثلها. ( فرهنگ نظام ). || ج ِ شیعه ، بمعنی اتباع و انصار. ( از المنجد ). گروههای دوستان. ج ِ شیعه. ( از لطایف ) ( غیاث ). ج ِ شیعه ، بمعنی پیروان و یاران. ( از منتهی الارب ). پس روان. هوی خواهان. و رجوع به شیعه شود : درود و سلام و تحیات و صلوات ایزدی بر ذات معظم وروح مقدس مصطفی و اهل بیت و اصحاب و اتباع و یاران و اشیاع او باد. ( کلیله و دمنه ). بعد از آن او را باتمامت اتباع و اشیاع بکشتند. ( رشیدی ). اولاد و اعضاءو اتباع و اشیاع خویش را حاضر کرد و به انواع نصایح و ابواب مواعظ ایشان را تسکین داد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 39 ). از سر نخوت و سکرت غرور بکثرت اتباع و اشیاع خویش از شهر بیرون آمد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 258 ). رؤس آن اشیاع و وجوه آن اتباع از نایافت قوت و مسکه زندگانی مستغاث کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 17 ). مدار کار و حل و عقد اتباع و خدم و اشیاع و حشم برو منقوض بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 15 ). قاضی ابوالعلا صاعدبن محمد و سایر اشیاع این امیر قاضی را قسط اوفر است از احزان و نصیب اکبر است از اشجان. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 459 ). او را بکلی با اتباع و اولاد و اشیاع و اجناد... نیست گردانید. ( جهانگشای جوینی ).
وآن امیران دگر اتباع تو
کرد عیسی جمله را اشیاع تو.مولوی.

معنی کلمه اشیاع در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ شیعه ، پیروان .

معنی کلمه اشیاع در فرهنگ عمید

= شیعه

معنی کلمه اشیاع در فرهنگ فارسی

پیروان، یاران، جمع شیعه
( اسم ) جمع شیعه پیروان یاران . اشیاف ( اسم ) جمع شیاف شیافها .

معنی کلمه اشیاع در ویکی واژه

جِ شیعه ؛ پیروان.

جملاتی از کاربرد کلمه اشیاع

آن گه همه بسجود در افتادند و آواز بر آوردند: «آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسی‌» قدّم هارون لرؤس الآی و لأنّ الواو لا یوجب الترتیب و قیل قدّم هارون علی موسی کی لا بتوهم متوهّم انّهم آمنوا بفرعون فانّه هو الذی ربّی موسی فی حال صغره. و عن ابن عباس انّه قال: سبحان اللَّه اصبح السحرة کفرة و امسوا شهداء بررة «قالَ آمَنْتُمْ لَهُ» ای لموسی یقال آمنت له و آمنت به. و قیل اللّام یتضمّن معنی الاتّباع و التصدیق و الباء یتضمّن التصدیق دون الاتّباع. «قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ» قبل ان آمرکم به. «إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ» ای انّ موسی امامکم و انتم اشیاعه و اتباعه ما عجزتم عن معارضته و لکنّکم ترکتم معارضته احتشاما له و احتراما و قیل تواطأتم علی ما فعلتم لتصرفوا وجوه النّاس الیکم، و لتصیر الرّئاسة لکم «فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ» الید الیمنی و الرجل الیسری. و قیل من خلاف یعنی من اجل خلاف ظهر منکم. «وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ» ای لاجعلنّکم علی الخشب حتی تموتوا علیها جوعا و عطشا. و قیل التصلیب ان هو یترک المصلوب علی الخشب الی ان یسیل منه الصّلیب و هو الودک. و فرعون اول من صلب. و فی هاهنا بمعنی علی، لانّ المصلوب اذا علی الخشب صار الخشب ظرفا له و مستقرّا، و لانّ حروف الجر ینوب بعضها عن بعض. «وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقی‌» انا؟ ام ربّ موسی؟ الّذی آمنتم به خوفا من عذابه. ابقی ای ادوم.
وان امیران دگر، اتباع تو کَرد عیسی جمله را اشیاع تو
اِلیصابات (اِلیزابت) یا ایشاع (اشیاع) همسر زکریا، و نخستین کسی است که پیامبری او را تصدیق کرد. او از دختران هارون کاهن یهودی و از خویشاوندان مریم مادر عیسی است.
وَ کُلُّ شَیْ‌ءٍ فَعَلُوهُ، ای فعله الاشیاع من خیر و شرّ، فِی الزُّبُرِ ای فی کتب الحفظة. و قیل کان مکتوبا فی اللوح المحفوظ قبل ان فعلوه، ثم فسّر فقال وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ، من اعمالهم، مُسْتَطَرٌ مکتوب علیهم، فی اللوح المحفوظ المستطر المسطور و المحتضر المحضور و اعاد الذکر لانّ الاول خاص و هذا عام. و قیل وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ من الارزاق و الآجال و الموت و الحیاة و غیر ذلک مکتوب.
درود و سلام و تحیت وصلوات ایزدی بر ذات معظم و روح مقدس مصطفی و اصحاب و اتباع و یاران و اشیاع او باد، درودی که امداد آن به امتداد روزگار متصل باشد، نسیم آن خاک از کلبه برآرد، ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما.
و قال ابو بکر بن عیّاش: هو کثرة الاصحاب و الاشیاع. و قال الحسین بن الفضل: «الکوثر» شیئان تیسیر القرآن و تخفیف الشّرائع. و قال جعفر الصّادق (ع): «الکوثر» نور فی قلبک دلّک علیّ و قطعک عمّا سوای».
و اصدر امیر المؤمنین کتابه هذا و قد استقامت له الامور و جری علی ادلاله التدبیر و انتصب منصب آبائه الراشدین و قعد مقعد سلفه من الائمّة المهدیّین، صلوات اللّه علیهم اجمعین مستشعرا من قهر اللّه تعالی فیما یسرّو یعلن و یظهر و یبطن مؤثرا رضاه فیما یحلّ و یعقد و یأتی و یقصد آخذا بامر اللّه فیما یقضی متقرّبا الیه بما یزلف و یرضی، طالبا ما عنده من الثواب خائفا من سوء الحساب لا یؤثر قریبا لقرابته و لا یؤخّر بعیدا عن استحقاقه و لا یعمل فکرا و لا رویّة الّا فی حیاطة الحوزة و الرعیّة الی ان یقوّم الحقوق و یرتق الفتوق و یؤمن السّرب و یعذب الشّرب و یطفئ الفتن و یخمد نارها و یهدم منارها و یعفی آثارها و یمّزق اتباعها و یفرّق اشیاعها. و یسأل اللّه المعونة علی ما ولّاه و ارشاده فیما استرعاه جمیع اموره و انحائه و یوفّقه للصّواب فی عزائمه و آرائه‌ .
«إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ» یعنی فی الدّین «فاتخذوه عدوّا» ای عادوه و حاربوه و لا تطیعوه، «إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ» اشیاعه و اولیاءه، «لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ» ای لیسوقهم الی النّار فهذه عداوته، ثم بین حال موافقیه و مخالفیه فقال: «الَّذِینَ کَفَرُوا» یعنی بمحمد و القرآن، «لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ» غلیظ، «وَ الَّذِینَ آمَنُوا» بمحمد و القرآن «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» الطاعات فیما بینهم و بین ربّهم «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» لذنوبهم «وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ» تواب عظیم فی الجنّة.
مظهر آن نبی و اتباعش مظهر این بلیس و اشیاعش
«أَیُّهُمْ أَشَدُّ» ابتداء و خبر علی الرّحمن «عِتِیًّا» ای عتوا و تجبّرا فی الکفر و غلوّا، و المعنی نبدأ فی التّعذیب بالاعتی فالاعتی و الاکبر فالاکبر جرما برؤساء الضّلالة اولا، ثم باتباعهم و اشیاعهم.
سیلور برای اولین بار در بازی سونیک ۲۰۰۶ رونمایی شد. قدرت‌های سیلور، پرواز، کنترل جاذبه اشیاع و سوپر شدن است.
چون بر گوشه بساط پای نهاد و لب از لب برگشاد و بزبان فصیح و بیان ملیح آواز داد که السلام علی من اتبع الهدی پس آنان که اتباع و اشیاع او بودند جواب دادند و علیک السلام و علی اهل التقوی