معنی کلمه آذرشهر در دانشنامه عمومی
آذرشهر دارای زمین های مسطح در مناطق شمال باختری در دور و بر دریاچه ارومیه و مناطق کوهستانی در خاور و جنوب خاوری است که هوای این منطقه در تابستان گرم می شود. آبیاری کشتزارها و باغ های پیرامون آذرشهر با رودخانهٔ آذرشهر و نیز کانال های زیرزمینی، چشمه های طبیعی و چاه های عمیق انجام می شود.
این شهر در ۴۵ درجه و ۸۵ دقیقهٔ طول خاوری، ۳۷ درجه و ۴۶ دقیقهٔ عرض شمالی و در ارتفاع ۱۴۶۸ متری از سطح دریا است. آذرشهر در پنجاه و چهار کیلومتری جنوب باختری تبریز و در محور تبریز - بناب است.
نام قدیمی آذرشهر توفارقان می باشد ، توفارقان از دو بخش توفار+قان تشکیل شده است. توفار یا همان دووار به معنای دیوار و قان/جان/گان پسوند مکان و سرزمین میباشد مانند ممقان ، زنجان ، ورزقان ، گوگان ، آذربایجان . توفارقان به معنی سرزمینی که دور تا دور آن با دیوار محافظت میشود احتمالا منظور کوهای اطراف شهر میباشد.
آذرشهر یکی از شهرهای تاریخی شمال غرب ایران است که منابع تاریخی نام آن را به صورت ده نخوارگان و ده نخیرجان نوشته اند و در کتاب های جغرافی قدیم عرب این نام به شکل «داخَرَّقان و دخارقان درآمده است. یاقوت حموی از این شهر باعنوان «دِه نَخیرجان» یاد کرده است؛ درحالی که حمدالله مستوفی از عنوان «دهخوارقان» استفاده نموده است. اکثر مورخان از آذرشهر به عنوان شهری کوچک با هشت روستای تابعه یاد می کنند و از وفور باغ های انگور، و میوهجات مختلف آن سخن به میان آورده اند. همچنین لپه آذرشهر و گردوی آذرشهر شهرت جهانی دارد. در روستای فیروز سالار آذرشهر باغ های پسته وجود دارد.
جمعیت آذرشهر بر پایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۴۴٬۸۸۷ نفر بوده است که نهمین شهر استان آذربایجان شرقی شناخته می شود. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر ۱۴٬۳۴۳ خانوار بوده است.
مردم آذرشهر به حجب و حیا و دین داری و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت مشهور هستند.
با توجه به گفته های افراد کهنسال منطقه، در زمان های خیلی قدیم دهخوارقان در محل کوه پیر قطران بوده است که در اثر زلزله نابود شده است و بعد از آن مردم روستا را در سمت دیگر رودخانه بنا نهاده اند. ویرانه های کوه پیر قطران هنوز بجاست و از آثار باستانی آذرشهر می باشد. بافت قدیمی شهر از تعدادی محله قدیمی تشکیل شده بود که این محلات از هم فاصله داشته اند و بین محلات باغ هایی وجود داشته است که شمالی ترین محله پیرلر و جنوبی ترین محله کوچه کردها ( کردلر کوچه سی ) بوده است؛ شرقی ترین محله نیز دیزج ( دزک به معنی دژ کوچک ) و غربی ترین محله اشاغی کوچه نام داشته است. هر محله دارای کوچه های باریک و تودرتو و بن بست بوده و در ورودی هر محله درب بزرگی کار گذاشته شده بود که شبها بسته می شد و دارای نگهبان بوده است. بدین ترتیب هر محله مانند قلعه ای عمل می کرده که خانه های در انتهای بن بست آن از قیمت های بالاتر و ارزش بیشتر برخوردار بودند. در هر محله و در اکثر کوچه ساختمان هایی به نام کبوترخانه وجود داشت که کبوتران و دیگر پرنده ها در آن لانه می گزیدند. در تمام کوچه ها سکوهایی بوده است که مسافران و افراد سالخورده بر آن نشسته و استراحت می کردند و بار خود را روی آن می گذاشتند و بعد از استراحت بار خود را با استفاده از آن دوباره به کول می گرفتند. تمام محلات از آب قنات و چشمه ها استفاده می کردند که هم اکنون تمامی این قنات ها به محل دفع فاضلاب تبدیل شده است.