آتش افروختن

معنی کلمه آتش افروختن در لغت نامه دهخدا

( آتش افروختن ) آتش افروختن.[ ت َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) تسعیر. تأریث. توقید. ایقاد. تسجیر. استیقاد. اشعال. اثقاب. تثقیب. تأریش. ایراء. توریه. تشعیل. الهاب. اضرام. تلهیب. تأجیج. روشن کردن. و رجوع به افروختن شود. || مجازاً، فتنه انگیختن و سبب جنگ و دشمنی شدن :
میان دو تن آتش افروختن
نه عقل است و خود در میان سوختن.سعدی.

معنی کلمه آتش افروختن در فرهنگ معین

( آتش افروختن ) ( ~. اَ تَ )(مص م . ) کنایه از: آشوب و فتنه به پا کردن .

معنی کلمه آتش افروختن در فرهنگ فارسی

( آتش افروختن ) ( مصدر ) ۱ - روشن کردن آتش ۲ - فتنه انگیختن سبب دشمنی و ستیزه شدن .
تلهیب در اصطلاح فتنه انگیختن و باعث جنگ شدن

معنی کلمه آتش افروختن در ویکی واژه

کنایه از: آشوب و فتنه به پا کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه آتش افروختن

بخنجر همی آتش افروختند زمین و هوا را همی‌سوختند
این قول سعید جبیر. اما قول ابن عباس و مقاتل و جماعتی آنست که این صفت منافقانست و مثل ایشان، میگوید مثل این منافقان در شهادت گفتن و کفر نهانی در دل داشتن راست چون مثل مردی است یعنی قومی و این در لغت عرب رواست، و لهذا قال فی الآخر الآیة ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ قومی در شب تاریک در بیابانی بی مهتاب و بی چراغ که هیچ فراجای خویش و راه خویش نمی‌بینند، و از ددان و دشمنان میترسند، و در آن‌ تاریکی لختی خار و گیاه فراهم نهند و آتش در آن زنند. چندانک آتش برافروزد ایشان فرا راه بینند و جای خویش بشناسند و از ددان و دشمنان ایمن شوند. پس چون آتش فرو میرد ایشان در تاریکی و حیرت فرو مانند و در ترس و هراس افتند. آن شب مثل کفر منافقان است و آن آتش مثل شهادت ایشان، چون شهادت گویند در اسلام آیند و چون با شیاطین خویش رسند. و گویند إِنَّا مَعَکُمْ از آن روشنایی شهادت بیفتند، و در کفر خویش فرو مانند، که هیچ فرا حق نبینند. معنی دیگر این که منافقان تا زنده‌اند در میان مسلمانان بروشنایی کلمه شهادت میروند و ایمن می‌نشینند و با مسلمانان یکی‌اند در احکام شرع، پس چون بمیرند بظلم و حیرت باز شوند و در عذاب جاوید بمانند و گفته‌اند تشبیه منافقان بایشان که آتش افروختند در شب تاریک از بهر آنست که آن کس که از روشنایی در تاریکی شود ظلمت وی صعبتر و حال وی دشوارتر از آنست که از ابتدا خود در ظلمت باشد. و این تاریکیها یکی تاریکی شب است، و دیگر تاریکی فرو مردن آتش، سدیگر تاریکی گور در حق منافق.
ازان کوهسار آتش افروختند بدان خاره بر خار می‌سوختند
آتش افروختن در حقیقت یک نوع اطلاع‌رسانی و اعلام موجودیت هست. گالشان اشکور و دیلمان در غروب اسفندارما برابر با آغازین شب «نوروزماه» که تقریباً برابر با ۱۵ مردادماه خورشیدی است، بر فراز تپه‌ای هیزم گرد می‌آورند و آن را به آتش می‌کشند و سپس در پیرامون «نوروزبل» شادی‌کنان، با ساز و آواز می‌خوانند و رقص و پایکوبی می‌کنند و نوروز را به همدیگر شادباش می‌گویند و تنقلاتی از جمله کشک که از فراورده‌های خودشان می‌باشند بهره می‌جویند. نوروزبل در لغت به معنی آتش نوروزی است.
معترضان حاضر در خیابان به دو دسته تقسیم می‌شوند. هسته فعال در حال شعار دادن و به کار بستن مجموعه‌ای از اقدامات همچون آتش افروختن، پرتاب سنگ، سوزاندن روسری، بریدن گیس، کندن تابلو، حمله به بیلبوردها و کانکس‌های انتظامی و هسته ناظر که در حال تماشا و به وجد آمدن از تحرکات و اقدامات هسته فعال، در حال فیلم‌برداری هستند. حدود سنی هسته فعال ۱۵ تا ۳۵ سال و حدود سنی هسته ناظر ۳۵ به بالا است. حدود ۸۰ درصد هسته فعال متولدان دهه ۷۵ تا ۸۵ هستند.
نشاید چنین آتش افروختن به یک سر همه کینه اندوختن
ز دندان همی آتش افروختند تو گفتی که گیتی همی سوختند
تبار نبی را زکین سوختن بود بهر خود آتش افروختن
به هر جایگه آتش افروختند بر او عود و عنبر همی سوختند
بباید یکی آتش افروختن برو صندل و عود و گل سوختن
بر دل ما که ز خونگرمی یاران شکند آتش افروختن کینه دشمن ستم است
به شمشیر تیز آتش افروختند همه شهرها را همی سوختند