انست (آرکانزاس). انست ( آرکانزاس ) ( به انگلیسی: Kensett, Arkansas ) یک شهر در ایالات متحده آمریکا با جمعیت ۱٬۷۹۱ نفر است که در آرکانزاس واقع شده است. موقعیت جغرافیایی شهرها و مناطق اطراف به شرح زیر است:
معنی کلمه آنست در دانشنامه آزاد فارسی
اِنْسِت (enset) اِنْسِت گیاه خویشاوند موز. سوخو ساقۀ های خوراکی دارد. این گیاه بین ۵هزار تا ۱۰هزار سال پیش اهلی شد و درحال حاضر، در جنوب اتیوپی کشت می شود. به خشکی مقاوم است، و اگر خرد و تخمیر شود، می توان آن را قبل از تبدیل به انواع غذاها، ماه ها یا حتی سال ها نگهداری کرد. اِنسِت وحشی در بخش وسیعی از نواحی غرب و جنوب افریقا کشت می شود. در ۱۹۹۳، یک گروه تحقیقاتی امریکایی امکان کشت این گیاه را در مناطق خشک شمال اتیوپی بررسی کرد. نام علمی این گیاه Ensete ventricosum است.
معنی کلمه آنست در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] آنست. معنی مُتَوَسِّمِینَ: زیرکان - آنانکه از ظواهر امور به حقیقت و باطن آنها پی می برند (کلمه توسم به معنای تفرس و منتقل شدن از ظاهر چیزی به حقیقت و باطن آنست) معنی یُصَوِّرُکُمْ: شکل می بخشد - صورتگری می کند - تصویر می کند (کلمه تصویر به معنای انداختن عکس چیزی یا کسی است ، ولی کلمه صورت اعم از آنست و شامل تمامی چیزهای سایهدار و بی سایه میشود ) معنی یَهِیمُونَ: حیران و سرگردانند (کلمه یهیمون از هام - یهیم - هیمانا است و این واژه به معنای آنست که کسی پیش روی خود را بگیرد و برود ، و مراد از هیمان در هر وادی در عبارت "أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ"، افسار گسیختگی آنان در سخن گفتن است ، میخو... معنی مَکْظُومٌ: نفس گرفته شده - نفس بند آمده (کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گرفت ، و کظوم به معنای حبس کردن نفس است ، که خود کنایه از سکوت است... معنی کَاظِمِینَ: آنانکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گویند و ناراحتیشان را پنهان می کنند - آنانکه دم نمی زنند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گر... معنی کَظِیمٌ: آنکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گوید و ناراحتیش را پنهان می کنند - آنکه دم نمی زند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است ، وقتی میگویند کظم خود را گرفت ، یعنی جلو نفس خود را گرفت ، و ک... معنی یُدَبِّرُ: تدبیر می کند (تدبیر به معنای این است که چیزی را دنبال چیزی بیاوری ، و مقصود از آن این است که اشیای متعدد و مختلف را طوری تنظیم کنی و ترتیب دهی که هر کدام در جای خاص خود قرار بگیرد ، بطوری که به محض تنظیم ، آن غرضی که از هر کدام آنها داری و فائدهای که... ریشه کلمه: انس (۳۳۸ بار) «آنَسْتُ» از مادّه «ایناس» به معنای مشاهده کردن و دیدنی است که توأم با یک نوع آرامش و انس باشد، و این که به انسان، انسان گفته می شود، به خاطر همین معناست.
جملاتی از کاربرد کلمه آنست
گه رواج تراویح و ختم قرآنست عظیم فاتر شد رغبت پیاله و دف
یونانیان از دیر باز آیین زمانِ بیکرانه را به زرتشت و مغان نسبت میدادند و آنان آنچنان به این پندار خو گرفته بودند که عقاید خودشان دربارهٔ اعصار ازلی تحت تأثیر باورهای زروانی قرار گرفته بود و این امر خود قدمت و اهمیت کیش زروانی را آشکار میکند. این حقیقت که در سرودهای گاهانی در عین رد و انکار اصول ثنوی محض از دو مینوی همزاد سخنرفته، خود دلیل آنست که باوری مشابه پیش از زرتشت وجود داشتهاست. گمان میرود که پیش از زرتشت همین نقشی که زُروان در غرب داشتهاست در شرق اهورامزدا عهدهدار بودهاست. باور به همزادها جزء اصلی یک یزدانشناسی سنتی را میسازد که پیش از زرتشت در انجمن گاهانی وجود داشت.
آغاز گفتار پرستش پروردگار است و این پس از شناسائیست. چشم پاک باید تا بشناسد و زبان پاک باید تا بستاید. امروز روهای اهل دانش و بینش سوی اوست بلکه سویها را جمله رو بر سوی او. شیرمرد از خداوند میخواهیم مرد میدان باشی و بتوانائی یزدان برخیزی و بگوئی ای دُستوران گوش از برای شنیدن راز بینیاز آمده و چشم از برای دیدار چرا گریزانید. دوست یکتا پدیدار میگوید آنچه را که رستگاری در آنست ای دُستوران اگر بوی گلزار دانائی را بیابید جز او نخواهید و دانای یکتا را در جامهٔ تازه بشناسید و از گیتی و گیتیخواهان چشم بردارید و بیاری برخیزید.
امّا برداشتن سلاح در نماز خوف در آن تفصیلی است. گفتهاند که: سلاح بر پنج ضربست: سلاحی که برداشتن آن حرام است، و نماز بآن درست نیست، و آن آنست که نجاستی بآن رسیده باشد از خون یا غیر خون، یا تیری که پر آن از حیوانی باشد که نخورند. دوم سلاحی که برداشتن آن مکروه است، از آنکه مرد را گرانبار کند، و افعال صلاة بتمامی بجای نتواند آورد، چون جوشن و مغفر و مثل آن. سیوم سلاحی که برداشتن آن بیک قول مستحبّ است، و بیک قول واجب، که دشمن را بدان از خود دفع کند، چون شمشیر و کارد و امثال آن. چهارم سلاحی است که دشمن را از دیگران بدان دفع کند، مستحبّ است داشتن آن چون کمان و تیر. پنجم سلاحی است که باندازه جایگه میتوان داشت، و آن رمح است، اگر بحاشیه صف بود که مردم را از آن رنج نبود مستحبّ است داشتن آن، و اگر در میان صف بود که مردم را از آن رنج بود کراهیت بود داشتن آن.
ای گنه کار گنه کرده مکن انکاری تکیه بر لطف خدا کن که یقین کار آنست
فلکها هشت گویاند یک بر دیگر پیچیده، همچون پیچیدن تویهای پیاز؛ و خردترین فلکها آنست که به ما نزدیکتر است و ماه اندر او همیرود و همی برآید و فرود آید تنها بیهنباز؛ و هر کرهای را مقداریست از ستبری؛ و ستاره او را از بهر آن دو بعد اوفتد، یکی در دورترین و دیگر نزدیکترین؛ و کره دوم که زبر وی همیگردد، آن عطارد است؛ و سوم آن زهره است؛ و چهارم آن آفتاب است؛ و پنجم آن مریخ؛ و ششم آن مشتری؛ و هفتم آن زحل. این گویهای هفت ستاره روندهاند. و…
مشکل اساسی صداوسیما آنست که هنوز متوجه نشده سالهاست مردم میان روایت آن تشکیلات با درآمدهای چند هزار میلیاردی اش (۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه پیشنهادی در سال ۹۸است) از یکسو و روایت بانو سپیده قلیان و اسماعیل بخشی با درآمدهایی که ماههاست نگرفتهاند از سویی دیگر، دومی را قبول دارند.
اخترفیزیک اتمی به معنی استفاده از محاسبات فیزیک اتمی در اخترشناسی است. مهمترین فاکتور برای بررسی یک ستاره، نور آنست و این نور از تغییر تراز الکترون در اتم میآید.
یا ایّها الغافل انّک ما رأیتنی و ما عاشرت و ما آنست معی فی اقلّ من آن فکیف امرت النّاس بسبّی هل اتّبعت فی ذلک هواک ام مولاک فأت بآیة ان انت من الصّادقین. نشهد انّک نبذت شریعة اللّه عن ورائک و اخذت شریعة نفسک انّه لا یعزب عن علمه من شیء انّه لهو آلفرد الخبیر. یا ایّها الغافل ان استمع ما انزله الرّحمن فی الفرقان لا تقولوا لمن القی الیکم السّلام لست مؤمناً کذلک حکم من فی قبضته ملکوت الأمر و الخلق ان انت من السّامعین.
[ا غ] با غین نقطه دار. خوره ای از نیشابور است که گویند هفتاد و یک دیه در آنست، مرکز آنجا «روانیر» است. گروهی دانشمند بدانجا منسوبند مانند حاکم ابوالفتح سهل پسر احمد پسر علی ارغیانی. در آغاز محرم ۴۹۹ درگذشت، و جز او
اصل فراگیر روششناختی اثباتگرایی آنست که جامعهشناسی را بهطور کلی به همان شیوه علوم طبیعی هدایت کند. تأکید بر تجربهگرایی و روش علمی به دنبال ارائه یک پایه آزمایش شده برای پژوهشهای جامعهشناختی بر اساس این فرض است که تنها دانش اصیل، دانش علمی است و اینکه چنین دانشی تنها با تأیید مثبت از طریق روششناسی علمی به دست میآید.
اکنون مسلمانان با اهل کتاب قتال کنید، تا مسلمان شوند، یا جزیت در پذیرند، چون جزیت پذیرفتند، ایشان را بر دین خویش بگذارند و بر دین اسلام اکراه نکنند. و گفتهاند معنی اکراه آنست که هر چه مسلمانان را بناکام بر آن دارند از بیع و طلاق و نکاح و سوگند و عتق، آن لازم نیست و الیه الاشارة
این خبر با نمرود جبّار افتاد و اشراف قوم وی گفتند: «فَأْتُوا بِهِ عَلی أَعْیُنِ النَّاسِ» ای جیئوا به ظاهرا بمرئی من النّاس. «لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ» علیه بفعله و قوله، فیکون حجّة علیه، کرهوا ان یأخذوه بغیر بیّنة، خواستند که او را چون گیرند عقوبت کنند بحجت و بیّنت کنند. این معنی را گفتند: «فَأْتُوا بِهِ عَلی أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ» و گفتهاند معنی آنست که او را بر دیدار قوم عقوبت کنید، تا دیگران عبرت گیرند و چنین کار نکنند.
من مصیبت نامه را بگذاشتم مغز آنست این کزان برداشتم
ارنست گلنر استدلال کردهاست اگرچه افسون کردن محصول اجتنابناپذیر مدرنیته بود ولی بسیاری از مردم نمیتوانند دنیای افسون شده را تحمل کنند و به همین دلیل مذهبهای مسحور مجدد را انتخاب کرد. مانند روانکاوی، مارکسیسم، ویتگنشتاینیسم، پدیدارشناسی و روششناسی مردمی. ویژگی چشمگیر این عقاید مسحور کننده مجدد آنست که همه آنها سعی میکنند خود را با طبیعتگرایی سازگار کنند یعنی به نیروهای فراطبیعی اشاره نمیکردند.
ز قرآنست اسرارم در اینجا ز قرآن من خبردارم در اینجا
ترا فضل و فضایل بیش از آنست نگویم از قبیل شاعرانی
دیگر آنست که: در فراخی نعمت نفقه کند نه در تنگی و شدّت. و معظم خلق خدایازین جهانیان و دنیاداران برین مقاماند که در کار دنیا وثیقت دست باز ندارند، و همواره از فقر بر بیم باشند. و الیه الاشارة بقوله تعالی: إِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَ یُخْرِجْ أَضْغانَکُمْ. سدیگر آنست که در هر دو حال نفقت کند: هم در یسر و هم در عسر. امّا از دو حال بیرون نبود: یا مردی متهوّر باشد ناپاک، نداند که از کجا گیرد، و یک جا دهد، و از عاقبت نیندیشد. این در عداد اخوان الشّیاطین بود.
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ ینقص من احدهما و یزید فی الآخر. و معنی این درآورد آنست که روز پانزده ساعت است در اطول الایام، و شب نه ساعت، از روز میکاهد و در شب میافزاید، تا شب به پانزده ساعت شود، و روزها نه ساعت آید در اقصر الایام. هر چه ازین کاهد در آن افزاید، و هر چه از آن بکاهد درین بیفزاید. قال بعض العلماء: ان اللَّه تعالی احبّ ان یریکم عزته، فأراکم اللیل و احبّ ان یریکم من رحمته، فاراکم النهار، فاللیل یذکّر النّار و ما فیها، و النهار یذکّر الجنة و ما فیها.
مذهب به مثابه خوشبختی تخیلی مردم است و از بین بردنش به مثابه مطالبهٔ خوشبختی واقعی آن هاست. مطالبهٔ کنار گذاشتن خیال پردازیها در مورد کیفیت آنست، مطالبهٔ کنار گذاشتن کیفیتی است که به خیالبافیها احتیاج دارد؛ بنابراین نقد بر مذهب، نطفهٔ نقد برزخی است که جلوهٔ قدس آن، مذهب است.