ازغ

معنی کلمه ازغ در لغت نامه دهخدا

( آزغ ) آزغ.[ زُ ] ( اِ ) آنچه از شاخه های درخت خرما و انگور و دیگر درختان ببرند. ( برهان ). آژغ. آزوغ. آژوغ. اَزغ. || عمل پیراستن و بریدن شاخه ها و برگها.
ازغ. [ اَ] ( اِ ) آنچه از شاخهای درخت ببرند و پیرایش دهند. ( برهان ). آنچه ببرند از شاخه های درخت انگور. ( مجمع الفرس سروری ). جُلمه. ( برهان ) ( مجمع الفرس ). شاخه های بریدنی درخت که بریده باشند. قُصابه. آزُغ. آژغ. آزوغ. آژوغ. و رجوع به آزغ و ازگ شود. لکن معنی ازغ در بیت ذیل شوخ و چرک است ، و برای شاخ و شاخ درخت تمثل بدان غلط است :
سوی آسمان کردش آن مرد روی
بگفت ای خدا این تن من بشوی
از این ازغها پاک کن مر مرا
همه آفرین زآفرینش ترا.ابوشکور.و رجوع به اژغ شود.

معنی کلمه ازغ در فرهنگ معین

( آزغ ) (زُ ) [ په . ] ( اِ. ) آنچه از شاخه های درخت خرما و تاک انگور و درختان دیگر ببرند.
( اَ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - شاخه هایی از درخت که برای پیرایش درخت می برند. ۲ - چرک تن . اژغ نیز گویند.

معنی کلمه ازغ در فرهنگ فارسی

( آزغ ) ( اسم ) آنچه از شاخه های درخت خرما و تاک انگور و درختان دیگر ببرند .
عمل پیراستن و بریدن شاخه ها و درخت ها

معنی کلمه ازغ در ویکی واژه

شاخه‌هایی از درخت که برای پیرایش درخت می‌برند.
چرک تن. اژغ نیز گویند.

جملاتی از کاربرد کلمه ازغ

ازغوی یک منطقهٔ مسکونی در قطر است که در مابین ام صلال و الریان واقع شده‌است. ازغوی ۱۱٫۸ کیلومتر مربع مساحت دارد ۲۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
اعتراف فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مجید فهیم خواه محصول سال ۱۳۷۵ است. این فیلم در شهر رشت فیلمبرداری شده و سکوی پرتاب پژمان بازغی در عرصه سینما محسوب می شود.
برآرد سرواگر از طوق قمری سر عجب نبود که بلبل می کند ازغنچه بالین درگلستانش
رسول خادم ازغدی، کشتی‌گیر ایرانی و عضو سابق شورای شهر تهران
هاتفی ناگهش ازغیب ثنا خوان گردید کای دل افسرده همه مشکلت آسان گردید
تاکی ازغفلت به قید جسم فرساید دلت یک نفس بر باد ده این خاک دامنگیر را
این روستا در دهستان ازغند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸ نفر (۹خانوار) بوده‌است.
اندران گوشه بدیدم آفتابی کز تفش جان و دل چون قازغان شد جوش اندر جوشه‌ای
کلمه ی ازغد به معنای از قدیم می باشد.
امیررضا خادم ازغدی، کشتی‌گیر و نماینده مجلس هفتم
که ازغیرت آن گه بلرزد تنم کشد سربرون موی ازجوشنم
آخر اندر زلف توگم گشته دل در چنگم آمد قدم ازغم خم چودال است وزلفت لام خواهد
ایکه جز در فرض نتوان دید تمثال ترا در شهود ازغیب فرآید همی فال ترا
استان سکونگ مساحت ۷٬۶۶۵ کیلومتر مربع (۳،۰۰۰ مایل مربع). را پوشش می‌دهد این استان از شمال به استان سالاوان،ازجنوب به استان آتاپیو ،ازغرب به استان چامپاساک و از شرق به تایلند متصل می‌شود .
در حدیث دیگر این دل دان چنان کآب جوشان ز آتش اندر قازغان
ازغند با نام تاریخی شهر سبز روستایی از توابع شهرستان مه‌ولات در استان خراسان رضوی، ایران است. تابعیت این روستا بارها توسط تربت حیدریه و کاشمر متناسب با قدرت حاکمانش، دست به دست شده اما امروزه بخشی از شهرستان مه‌ولات است و این روستا در دهستان ازغند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱٬۲۸۰ نفر بوده‌است.
چیزی که فرضِ حمیری بودن ذوالقرنین را مورد توجه قرار می‌دهد این است که به‌کارگیریِ عبارتِ «ذو» (ذی) پیش از اسامی، از عاداتِ یمنیان بوده‌است. همانند «ذی همدان»، «ذی المنار»، «ذوالغمدان»، «ذوالازغار».
این روستا در دهستان پیشخور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۳ نفر (۶خانوار) بوده‌است واز شرق با روستای خیمه گاه واز جنوب به روستای قشلاق وازغرب باروستای مرغ آباد همسایه می باشد واز مکانهای زیارتی آن می توان به بارگاه امامزادگان عین وغین یا عین والشرف وعزالشرف اشاره نمود وهمچنین وجود غار هفت محراب ومسجد قدیمی وباصفا وحمام قدیمی ودیدنی و وجود چشمه ها وکوها باعث شده این روستا یکی از روستاهای هدف گردشگری قرارگیرد .
خاتون‌چو به‌خانه بازگشت‌ازغبن انگشت گزید و کرد نفرین سر
فازغ از هر دو سرائیم خدا می‌داند گر تو اینها طلبی صحبت ما را بگذار