معنی کلمه جوشقان در لغت نامه دهخدا
جوشقان. [ ج َ ش ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. جلگه و سردسیری. سکنه آن 180 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، بنشن و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی قالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
جوشقان. [ ج َ ش ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. جلگه و معتدل.سکنه آن 696 تن. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و بنشن و زیره و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری و صنایع دستی قالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ). و رجوع به مرآت البلدان ج 4 ص 287 شود.
جوشقان. [ ج َ ش ِ] ( اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش میمه شهرستان کاشان. همچنین نام قصبه ایست. این دهستان در شمال خاوری میمه در دره و دامنه باختری کوهستان قمصر واقع است. هوای آن سردسیری خوش آب وهوا. آب آن از چشمه سارها و قنوات. محصول عمده آن غلات ، حبوبات ، لبنیات است. این دهستان از 12 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 7هزار نفر و مرکز دهستان قصبه جوشقان مشهور به جوشقان قالی و قراء مهم آن بشرح زیر است : کامو واقع در 26هزارگزی شمال خاوری میمه و آرزان در 36هزارگزی شمال میمه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
جوشقان. [ ج َ ش ِ ] ( اِخ ) قصبه مرکزی دهستان تابع بخش میمه شهرستان کاشان و به جوشقان قالی معروف است. در شهرستان کاشان دو جوشقان وجود دارد، جوشقان دهستان نیاسر را بواسطه نزدیکی به قصبه استرک ، جوشقان استرک و جوشقان میمه را بواسطه معروفیت قالی آن جوشقان قالی مینامند. این قصبه در 18هزارگزی شمال میمه واقع و دارای 2766 تن جمعیت است. آب قصبه از 7رشته قنات و رودخانه کن تأمین میگردد. محصول عمده آن غلات ، حبوبات ، انگور و سیب زمینی و میوه جات سردسیری و لبنیات و صنایع دستی قالی بافی بدون نقشه و کرباس بافی است. قالیهای نقش جوشقان در کشور معروف است. خط تلفن کاشان به میمه از این قصبه میگذرد. راه فرعی ماشین رو به میمه و دبستان و 20 باب دکان دارد. مزارع چوگان ، روانج و چند مزرعه کوچک دیگر جزء این قصبه است. از آثار قدیم برج خرابه روی تپه مجاور و بنای امام زاده آن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).