( اسم ) جمع : ثنی تاه ها لاها نوردها میانه ها. یا در اثنای ... در خلال در میان در طی .یا در این اثنائ . در این بین در این میان در این هنگام .
معنی کلمه اثنا در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: ثنی (۲۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه اثنا
رضایت دختران بالغ در اثنای نکاح ضروری است، البته نکاحی که درآن فتنه و فساد نباشد. کسی حق ندارد که زنی را به جبر مجبور به نکاح سازد.
در الجزایر جنگ قدرت میان ژنرال دوگل و ژیرو علیه دولت ویشی در جریان بود. نیروهای فرانسه آزاد با وجود کمبود نیرو تلاش میکردند که برای خودشان امکانان جمعآوری کنند. رهبران ارتش آفریقا از فرارهایی که از صفوفشان میشد خسته شده بودند. سرانجام ژنرال ژیرو از آمریکا این موافقت را گرفت که دو تیپ ارتش آزاد را از تریپولی خارج کند. در این اثنا در اول اوت سال ۱۹۴۳ حمایت گروههای مقاومت در داخل فرانسه که با ژیرو مخالف بودند (مانند نیروی ژان مونه)، از ژنرال دوگل او را قدرتمند تر کرد و این تغییر تعادل قوا باعث شد که در توافقی این دو نیرو درهم ادغام شوند.
در طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، لیبی تحت رهبری قذافی، از سوی غربیها، یک کشور حاشیهای به حساب میآمد، که ستم ناشی از اختلافات داخلی، تروریسم، قتل و غارت توسط رهبران را نشان میداد، که در این اثنا قذافی مبادرت به اندوختن چندین میلیارد دلار ثروت برای خودش و خانوادهاش کرد. معمر قذافی بر پایهٔ فلسفهٔ سیاسی و ملیگرایانهای که در کتاب سبز تشریح کردهبود، در سال ۱۹۷۷ میلادی نام جمهوری عربی لیبی را به «جماهیریه عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی»[پ ۱] تغییر داد. وی در سال ۱۹۷۹ میلادی لقب نخستوزیر را کنار گذاشت و از آن پس «برادرْ رهبر» یا «راهنمای انقلاب سوسیالیستی لیبی» نامیدهشد.
به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدنها در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدنها
او همچنین سخنرانیهایی در مورد اقتصاد جنگ، چه در اثنای جنگ بینالملل اول و چه بلافاصله پس از ختم آن، ایراد کردهاست.
در این اثنا از آن خواب خوش از فرط خوشی جستم به خود گفتم که بر این خواب باشد فال فیروزی
در این اثنا، رمبو به زادگاهاش بازگشت و دفتر فصلی در دوزخ را به اتمام رساند. کتاب در بلژیک به چاپ میرسد ولی چون خرج چاپ آن از طرف مؤلف وصول نمیشود، کتاب که شاهکار شاعرانه رمبو است، در انبار چاپخانه میماند و چهل سال بعد کشف میشود!
أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ قال: یقول ابن آدم: مالی مالی و هل لک یا بن آدم من مالک الّا ما اکلت فافنیت؟ او لبست فابلیت؟ او تصدّقت فامضیت؟! و عن انس بن مالک یقول: قال رسول اللَّه (ص): «یتّبع المیّت ثلاثة فیرجع اثنان و یبقی معه احد یتبعه اهله و ماله و عمله فیرجع اهله و ماله و یبقی عمله»
پس از آن که در سال ۳۶۰ هجری ابوعبدالله مهدی درگذشت، امیرکا به هوسم بازگشت و جانشین او شد. ابومحمد ناصری این مسئله را نپذیرفته و با حمایت رکن الدوله، با امیرکا به مناقشه پرداخت. او امیرکا را اسیر کرد و کشت و با به رسمیت شناختن حاکمیت رکن الدوله بر هوسم، حکومت خود را مجدداً آغاز کرد. بیستون زیاری در این اثنا به حکومت رسیده و یکی از اقوام امیرکا به نام حسین الثائر را تجهیز نموده و فرستاد تا شهر را فتح کند. پس از شکست حسین توسط ابومحمد و کشته شدن او، پسر حسین به نام ابوالحسن علی ثائری انتقام او را گرفت و در ۳۶۴ هجری ناصریان را از هوسم بیرون کرد و با به رسمیت شناختن حکومت زیاریان، در آنجا حکومت کرد. او تا سال ۳۶۹ هجری در هوسم قدرت داشت؛ در حالی که ابومحمد بیهوده به دنبال حمایت حاکمان مختلف بود.
فائده: مذکور شد که عبادتی که به قصد ریا باشد فاسد و موجب عصیان و سخط خداوند منان است پس کسی که از خود مطمئن نباشد و بالمره ریشه ریا را از زمین دل خود نکنده باشد لازم است که عبادت خود را در خلوت به جا آورد و اگر در اثنای آن کسی مطلع شد و شیطان او را به ریا افکند و نتوانست که دفع آن کند آن عبادت را اعاده کند.
در اثنای مکالمه و مخاصمه هر ساعتی کرامتی می فرمود و لطفی میافزود و بر سر جمع می ستود و از صورت حال می پرسید و از اقامت و ارتحال برمیرسید.
حبش حاسب زادهٔ مرو (اکنون ماری، جمهوری ترکمنستان) در بغداد برآمد، و در اثنای ۸۶۴ تا ۸۷۴ میلادی [ ۲۵۰ - ۲۶۰ ه.ق ] در حدود صد سالگی درگذشت. منجم ایرانی زمان مأمون و معتصم بود.(۱) ریاضیدان و اخترشناس.
دستور گفت: در مواضی ایام و سوالف اعوام، پادشاهی بوده است پیروز نام. با مهابت تمام و سیاست بکمال. متدرع به لباس جلال و متحلی به حلیه کمال و با این مهابت و سیاست و شهامت و کیاست، مغرور عشوه زنان و مفتون طره و زلف ایشان بودی. پیوسته بسته گل رخسار ماهرویی و خسته خار هجر سلسله مویی بودی و شبی بی معاشرت نبودی و بی مباشرت نغنودی. روزی بر بالای کوشک، شاهین نظر را پرواز داده بود و چشم بر هم بام و در می افکند تا غزالی صید کند یا طاووس جمالی در قید آرد و در انتظار سانح و بارح و نازح و سارح مانده و مرکب شهوت در میدان طلب گرم کرده و یکران جستجوی در جولان آورده. در اثنای این حالات، مقدمه نظر و طلیعه بصر او بر چهره ماهرویی افتاد که آفتاب در شعله مشعله جمال او چون پروانه سوخته بود و در آتش غیرت چون شمع افروخته. خوب منظر، ماه پیکر، آفتاب مخبر، مشتری طلعت، زهره دیدار که آتش عشق او آب حیات جانها بود و خاک درگاه او بوسه جای دلها. ازین کش خرامی، لطیف اندامی، ماه رویی، سلسله مویی، عنبر جعدی، سمن خدی.
در این اثنا سپاه انگلستان مظفرگشت در آغاز خرداد
در سال ۵۶۵ ژوستینین یکم درگذشت و ژوستین دوم (۵۶۵–۵۷۸) جانشین او شد، که تصمیم گرفت تا کمکهای مالی به سردمداران عرب را متوقف کند تا آنها را از تاخت و تاز به ممالک روم در سوریه بازدارد. یک سال قبل از آن، فرماندار ساسانی ارمنستان، چهرگشنسپ از خاندان سورن، یک معبد آتش در دوین در نزدیکی ایروان امروزی بنیان نهاد، و یکی از اعضای بانفوذ خانواده مامیکونیان را اعدام کرد، که این اعدام موجب یک شورش شد که در اثنای آن فرماندار ایرانی و پاسداران او در سال ۵۷۱ کشته شدند، و شورشیان هم به ایبری گریختند. ژوستین دوم از شورش ارمنیها استفاده کرد و وجه پرداختی سالانه خود به خسرو انوشیروان را برای دفاع از معبرهای قفقاز متوقف کرد.
از حضرت رسالت مأب صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «جبرئیل خبر داد مرا که خدای فرشته ای بر زمین فرو فرستاد، آن فرشته می رفت، تا به در خانه ای رسید، که مردی ایستاده اذن داخل شدن می طلبد فرشته گفت: با صاحبخانه چه کار داری؟ گفت: برادر مسلمان من است، برای خدا به دیدن او آمده ام فرشته گفت: کار دیگر نداری؟ گفت: نه پس آن فرشته به او گفت: به درستی که من فرستاده خدایم به سوی تو و خدای تو را سلام می رساند، و می گوید: بهشت از برای تو واجب شد و گفت: خدای می گوید که هر مسلمانی که زیارت مسلمانی کند، نه آن است که او را زیارت کرده، بلکه مرا زیارت کرده است و ثواب او بر من بهشت است» و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که «چون مومن از منزل خود بیرون می آید، که برادر خود را زیارت کند، پس خدای تعالی فرشته ای به او موکل می گرداند، که بالی از بالهای خود را در زیر قدم او می افکند و بال دیگر را سایبان او می کند و چون به منزل برادر مومن داخل می شود، خدای تعالی ندا می فرماید که ای بنده تعظیم کننده حق من، و پیروی کننده آثار پیغمبر من لازم است بر من که تعظیم تو کنم از من سوال کن تا عطا نمایم بخوان مرا تا اجابت تو را فرمایم، ساکت شو تا بی طلب حاجت تو برآورم پس چون مراجعت کند، آن فرشته مشایعت او کند و همچنان بال خود را سایبان او می سازد، تا به منزل خود داخل شود بعد از آن، خدای تعالی ندا فرماید که به تحقیق واجب گردانیدم برای تو بهشت خود را و تو را اذن شفاعت دادم از برای بندگان خود» و نیز مروی است که «هر مومنی که از منزل خود برآید، که زیارت برادر مومن خود کند، و عارف به حق او باشد، خدای تعالی برای هر قدمی حسنه ای از برای او می نویسد و سیئه ای او را محو می کند و درجه او را بلند می گرداند و چون در خانه را بکوبد، درهای آسمان از برای او گشوده می شود و چون با هم ملاقات کنند و مصافحه نمایند، و دست به گردن یکدیگر کنند، خدای تعالی متوجه ایشان گردد، و به ایشان بر ملائکه مباهات کند و فرماید: نظر کنید به این دو بنده من که زیارت یکدیگر نمودند، و در راه من با هم دوستی کردند بر من لازم است که ایشان را عذاب نکنم به آتش، بعد از این، پس چون بازگردد، به عدد نفسها و قدمها و سخنهای او ملائکه مشایعت او کنند و او را از شدائد دنیا و عذاب آخرت محافظت نمایند، تا مثل آن شب از سال آینده پس اگر در اثنای آن سال بمیرد از حساب روز قیامت معاف باشد» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «هر که به دیدن برادر مومن خود برود، خدای تعالی می فرماید که مرا دیدن کردی و ثواب تو بر من است .
و از جمله سخنان وی است این قطعه که در اثنای آن مثنوی ذکر کرده است:
«در این اثنا میانهٔ خلایق گفتگوی اختلاف مذهب به میان آمده، از اطوار اسماعیل میرزا و سخنانی که درعقاید شیعه در پرده میگفت، مردمان او را در تشیع سست اعتقاد یافته، گمان تسنن به او بردند. »
با آن جوان و پیر در اثنای کر و فر گردون سفله طبع خرف ناگهان چه کرد؟
پس از فوت کریمخان زند مجدداً رشته امور مملکت از هم گسیخت توانست ایلات بلباس( منگور،مامش،پیران،گورک) و دنبلی و مقدم و شقاقی را که سر به طغیان برداشته بودند مطیع خود سازد و امنیت و آرامش را مجدداً در آذربایجان بر قرار کند. که در اثر این خدمات بلقب سردار آذربایجان ملقب گردید او در جنگی که به سال ۱۱۹۷ قمری با علیمرادخان زند کرد در اثنای زد و خورد دچار حمله سکته قلبی شد.