آجری

آجری

معنی کلمه آجری در لغت نامه دهخدا

( آجری ) آجری. [ ج ُرْ ری ] ( ص نسبی ) منسوب به آجر یا درب الاَّجر و آن محله ای از بغداد بوده و برخی مشاهیر بدان منسوبند. || ( اِخ ) نام و تخلص چند تن از مشایخ بزرگ.
اجری. [ اَ ] ( ع اِ ) اَجْر. ج ِ جَرو.
اجری. [ اِ ] ( از ع ، اِ ) مستمری. مقرری. جیره. وظیفه و راتبه. جنسی که بلشکریان و جز آنان میداده اند. آن را اجراء و اجرا و جری و جیره نیز گویند : و ابوبکر اجری از مسطح بن اثاثه بازگرفته بود و گفت من چندین گاه او را بپروردم و او فرزندمرا سخن زشت گفت. خدای تعالی در شأن او آیة فرستاد... پس ابوبکر اجری باز بمسطح داد. ( ترجمه بلعمی ).
دی کسی گفت که اجری تو چند است از میر
گفتم اجری من ای دوست فزون از هنرم.فرخی.بی اجری و مشاهره ای درس اَدَب و علم دارد. ( تاریخ بیهقی ).
ندارد این زمی و آب هیچ کار جز آنک
بجهد روی نما را همی دهند اجری.ناصرخسرو.ور تو خواهی در اجری امسال
آوری خط محوکرده پار.خاقانی.در نظامی که آسمان دارد
اجری مملکت دو نان دارد.نظامی.بر آن سه ماه بنامش معدّلان نهار
بتازگی بنوشتند خطّ اجری را.سلمان ساوجی.- اجری دادن ؛ راتبه و مستمری دادن : و اگر کسی در حج بماندی او را اجری دادی [ قُصَی ] و بر قبائل عرب توزیع کردی و نفقه دادی. ( ترجمه بلعمی ). این سلمی با جماعتی از مرتدان به دیهی شد... و چون آنجا بنشست و هرکه از مرتدان عرب بسوی او گرد آمدندی او اجری همی دادی و مردمان را گرد همی کرد. ( ترجمه بلعمی ). و هر عالمی که از او خطا آمدی و عمر خواستی که بر او انکار کند، محمدبن مسلمة را فرستادی و از سیرت او پرسیدی و عمر او را معزول کردی و از بیت المال او را اجری همی دادند. ( ترجمه بلعمی ). ایشانرا همان جا مقام باید کرد تا عامی اجری و بیستگانی می دهد. ( تاریخ بیهقی ).
- اجری داشتن ؛ دارای راتبه و وظیفه بودن : من وکیلدر محتشمی ام و اجری و مشاهره و صلتی گران دارم. ( تاریخ بیهقی ). خواجه گفت ناچار چون وکیلدر محتشمی است و اجری و مشاهره و صلت دارد... او را چاره نبوده است. ( تاریخ بیهقی ).
- اجری راندن ؛ راتبه و وظیفه مقرر داشتن : پس هرمز هرکه با وی بود [ با پسر ملک ترک ] همه را بسراهای نیکو فرودآورد و اجری بر ایشان براند و چهل روز بداشتشان تا ماندگی سفر از ایشان بشد. ( ترجمه بلعمی ). پس بفرمود تا ایشان را بشهر آوردند و اجری ها بر ایشان همی راندند. ( ترجمه بلعمی ). کارسیستان لیث را مستقیم شد و خزاین طاهر فروگرفت و برحرم او اجری فرمود تا برانند. ( تاریخ سیستان ).

معنی کلمه آجری در فرهنگ معین

(اِ ی ' ) (اِ. ) [ ع . ] نک اجراء.

معنی کلمه آجری در فرهنگ عمید

جیره، وظیفه، راتبه، مقرری، مستمری.

معنی کلمه آجری در فرهنگ فارسی

( آجری ) ( صفت ) ۱ - منسوب باجر برنگ آجر . ۲ - اخرا ۳ - جنس خوب و مرغوب .
منسوب به آجر
ممال اجرائ، اجرا، وظیفه وراتبه، مقرری، مستمری، جیره ، اجری خوار:اجری خور، جیره خور، راتبه خور
( اسم ) مستمری مقرری جیره وظیفه و راتبه جنسی که به لشکریان و جز آنان میداده اند . اجرائ اجرا جری جیره
روش

معنی کلمه آجری در دانشنامه عمومی

آجری. آجری پرده ای از رنگ قرمز بین صورتی و نارنجی است. وجه تسمیهٔ آن رنگ آجرهای ساخته شده از خاک رس است.
• آجری
• سایه های سرخ
• سفالگری
• مواد سرامیک
• مواد مجسمه سازی
• مقاله های ویکی پروژه رنگ نیازمند منابع جعبه اطلاعات
• پیوند رده انبار که به صورت محلی تعریف شده است

معنی کلمه آجری در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَجْرِیَ: پاداش من
ریشه کلمه:
اجر (۱۰۸ بار)ی (۱۰۴۴ بار)

معنی کلمه آجری در ویکی واژه

منسوب به آجر؛ از جنس آجر، رنگ‌های ترکیبی مانند رنگ آجر؛ دارای چنین رنگی.

جملاتی از کاربرد کلمه آجری

این مقبره متعلق به محمد عارف عباسی، از عرفای بزرگ قرن دهم هجری و قطب سلسله ذهبیه است. بنای مزبور چهار ضلعی بوده و دارای گنبد پیازی شکل و ایوان آجری زیبا است. در داخل بقعه بر سقف‌ها بقایای نقاشی‌هایی از دوران صفویه وجود دارد. بنا با کاشی‌های ساده فیروزه‌ای رنگ تزئین شده است. تاریخ ساخت بنا مربوط به سال ۹۸۵ قمری می‌باشد.
تپه قلعه خندان یکی از آثار به‌جا مانده از زمان ساسانیان است. این تپه در محدودهٔ شهری و شمال غربی گرگان واقع شده و در سال ۱۳۶۴ ثبت ملی شده است. نقل است که یک بار یا چهار بار شتر گنج در قلعه‌خندان وجود دارد و این قلعه به دیوار بزرگ گرگان راه دارد. در پی کاوش‌ها در این تپه ساختار آجری و تکه سفالی با قدمت ۵۰۰ سال کشف شده است. قرار بود نخستین سایت موزهٔ تخصصی زمین‌شناسی کشور در تپه قلعه خندان راه‌اندازی شود که به سرانجام نرسید.
در سال ۱۱۸۷ هجری قمری به دستور کریمخان زند، یک ساختمان آجری در آن‌جا بنا شد که شامل ۲ طبقه بود؛ طبقهٔ پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آن‌جا شروع می‌شد و مزار سعدی در محفظه‌ای چوبی در اتاق شرقی راهرو قرار داشت.
اسکندر دیواری آجری به طول ۶ کیلومتر به دور شهر کشید که این امر، بنا به گفتهٔ مورخین باستان، تنها در عرض ۲۰ روز به انجام رسید. اسکندر در این شهر، همچون سایر شهرهایی که تأسیس نمود، گروهی از کهنه‌سربازان بازنشسته و زخمی را اسکان داد.
بقعهٔ امام‌زاده شاهزاده حسین یا شاه حسین در شمال ورامین قرار گرفته‌است. سبک معماری بنا شبیه برج علاءالدین و مسجد جامع ورامین است بنابراین محتمل است که در دوره مغول ایجاد شده باشد. بنای آستانه به مساحت ۳۰۰ متر مربع در دو طبقه احداث گردیده و اسکلت آن آجری و قسمتی از کاشیکاری معرق محراب آن باقی‌مانده‌است که از بقایای آثار هنری نفیس به‌شمار می‌رود. این بقعه در تاریخ ۲۰ بهمن ماه ۱۳۱۸ ذیل شماره ۳۳۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
امامزاده حسین یا شاهزاده حسین در همدان در ابتدای خیابان شهدا قرار دارد. این حرم از آثار ممتاز معماری شهر همدان به شمار می‌رود و گنبد آجری زیبایی بر بالای آن استوار است. ساختمان مقبره، شمالی و از یک ایوان کوچک، ورودی و دو حرم با پلان‌های صلیبی تشکیل شده‌است. نمای ورودی دو طبقه و در هر طبقه حجره‌هایی واقع شده و دارای رسمی‌بندی‌هایی در داخل طاق نما و ضریح چوبی نفیس و گنبدی مرتفع است.
بقعهٔ دوازده امام از بناهای دوره سلجوقی است که در محله فهادان شهر یزد در مرکز ایران قرار دارد. گنبد آجری این بقعه در شمار آثار مهم هنر سلجوقی به‌شمار می‌رود.
بنظراینگونه می‌رسد در سال ۹۳۷ ه‍. ق یعنی چهل سال پس از استقرار صندوق امامزاده در زمان آقا محمد ملقب به روزافزون که خاندانی بودنددردستگاه حکومت مرعشیان خدمت می‌کردند شخصی بنام آقا حسین کهف الانام این گنبد آجری را ساخته و در کنار آن مسجد و حوض و عمارت هم ساخته بود که اکنون از مسجد و حوض و عمارت اثری نیست. آقا محمد روزافزون پس از برداشتن تمام موانع و از بین بردن حکومت ضعیف شده مرعشیان به تمام مازندران در سال ۹۳۴ ه‍. ق دست یافت و حاکم مطلق تبرستان شد و در سال ۹۳۷ ه‍. ق بقعه امامزاده عبّاس را بنا کرد که نسبت به مزارات شبیه خود که حدود ۹ بنا در ساری و اطراف است از همه با شکوه تر و بلندتر است
آجری که یک در میان، کله و راسته کار شود.
بقعه از سنگ‌های کوهی ساخته شده و با گنبد دو پوش آجری پوشش داده شده‌است. ازاره بقعه از کاشی پوشیده شده و بنا بر طرح و پخت آن می‌توان این کاشی‌ها را از آثار دوره قاجار دانست. علاوه بر ضریح، در کنج بقعه سنگ قبری به ارتفاع تقریبی چهل سانتی‌متر به صورت سکو قرار دارد و دارای کتیبه کنده کاری شده ایلخانی است.