آزردگی

معنی کلمه آزردگی در لغت نامه دهخدا

( آزردگی ) آزردگی. [ زَ دَ / دِ ] ( حامص ) صدمه. جراحت. خستگی. || رنجگی.رنجیدگی. دلتنگی. دلخوری. || خشم. غضب.

معنی کلمه آزردگی در فرهنگ معین

( آزردگی ) (زَ یا زُ دِ )(حامص . )رنجش ، رنجیدگی .

معنی کلمه آزردگی در فرهنگ عمید

( آزردگی ) ۱. رنجیدگی، دلتنگی، رنجش.
۲. (اسم ) [قدیمی] زخم.

معنی کلمه آزردگی در فرهنگ فارسی

( آزردگی ) ۱ - رنجش رنجیدگی . ۲ - خشم غضب . ۳ - صدمه جراحت .
صدمه جراحت

معنی کلمه آزردگی در ویکی واژه

رنجش، رنجیدگی. آزردگی او از تو به سبب حرف‌هایی است که پشتِ‌سرش زده‌ای.
زخم، جراحت.

جملاتی از کاربرد کلمه آزردگی

کوه اگر بودی ز جا رفتی بنازم حوصله اینهمه آزردگی داری و خرسندی هنوز
هنرها ز دیدار او بگذرد همان شرم و آزردگی و خرد
ازین مشتِ گل رفت افسردگی به راحت مبدل شد، آزردگی
مرآت در سال ۱۳۲۴ بازرس عالی وزارت فرهنگ و سال بعد، مشاور فنی این وزارت‌خانه شد. پس از مدتی، خدمت در هیئت نظارت مالی و شورای عالی انطباعات را پذیرفت. حسین علا که سفیر ایران در آمریکا بود، از آزردگی‌های مرآت آگاه شد و او را برای قبول مسئولیت سرپرستی محصلان ایرانی در آمریکا دعوت کرد.
با دولت بیدار، نسازد غم جاوید آزردگی از بخت گرانخواب ندارم
بدبینی، سوءظن، واکنش‌های عصبی و پرخاشگرانه که با حساسیت و صداقت بسیار درآمیخته بود پایه شخصیت و مواجههٔ عارف با دیگران را شکل می‌دهد؛ هم از این روست که دوستی‌ها و دشمنی‌های عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردم‌گریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم می‌آورد.
اردشیر زاهدی در ۲۴ مهر ۱۳۰۷ در تهران به دنیا آمد. پدر وی، سپهبد فضل‌الله زاهدی از نظامیان بلندپایه در سلطنت پهلوی بود. اردشیر زاهدی، دیپلم خود را از یک مدرسه آمریکایی در بیروت، لبنان گرفت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه ایالتی یوتا در آمریکا رفت تا درس مهندسی کشاورزی بخواند. ودیعی در اینباره گفته است که افق باز جامعه‏ امریکا وسعت، نرمش، قدرت رفتاری و عملی ویژه‏‌ای به او می‌‏دهد که ارزش‏های تازه‏‌ای بر ارزش‏های میراثی پدرسالاری می‌‏بخشد. همچنین در دورۀ‏ تحصیل در یوتا، اردشیر زاهدی آزردگی‏‌های خانوادگی دارد که مسلّماً در زندگی عاطفی او اثر بسیار نهاده است.
هرگز نخلیده به کف پای تو خاری آزردگی سینه افگار چه دانی
گر همه مرهم شوی ما را نباشی سودمند کز تو پر آزردگی داریم و بس آزرده‌ایم
اگر آزرده‌ای از توبهٔ دوش دگر بتوان شکست، آزردگی چیست؟
خاک در دیده آن رهرو بی صبر و ثبات کز ره کعبه بآزردگی خار نشست
رنجورم وز آزردگیت می میرم بر من ز گل ار شکر فشانی بهتر
در صورت استنشاق این گاز با غلظت ۱۰۰٪ و به‌طور پیوسته، شاهد آزردگی مخاط راه‌های هوایی و اختلال در عملکرد مژک‌های تنفسی می‌باشیم. سرانجام این پیوستگی علائم گلودرد، سرفه، عطسه، تنگی تنفس و سوزش زیر جناغی در هنگام تنفس را به همراه می‌آورد.
ز بیداد دارا به جان آمده دل آزردگی در میان آمده
من و نیلوفر حامدی به عنوان نمایندگانی از بدنه رنجور و شریف مطبوعات ایران در حالی محاکمه می‌شویم که به واسطه برخوردهای امنیتی با خبرنگاران صادق و متعهد، مرجعیت رسانه به خارج از کشور منتقل شده و این برخوردهای شدید با روزنامه‌نگاران موجب آزردگی مردم شده‌است.
«من به پدرم گفتم می‌خواهم کاری کنم که از عهده هرکسی بر نیاید. از بچگی دیده و شنیده بودم که چطور مردم مثلاً می‌گویند: دخترها نمی‌توانند ریاضی بخوانند یا فلان کار را انجام دهند و این همیشه باعث آزردگی من می‌شد و می‌خواستم ثابت کنم که دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و اگر انسان استعداد و پشتکار کافی داشته باشد، از عهده هر کاری بر می‌آید و ثابت هم کردم.»