بانوج

معنی کلمه بانوج در لغت نامه دهخدا

بانوج. ( اِ ) جای خوابی باشد که بجهت اطفال سازند و از جایی آویزند و طفل را در آن خوابانند و حرکت دهند تا در هوا آید و رود. ( از برهان ).و رجوع به ننو. ننی. بانوچ و بازپیچ شود. این کلمه به همین معنی در تداول عامه گناباد بکار می رود. || ریسمانی را گویند که در ایام عید نوروز ازجای بلند یا شاخ درختی آویزند و زنان و دختران بر آن نشسته در هوا آیند و روند. ( برهان قاطع ). تاب بازی کودکان. تاب. دوداءة. ارجوحه. مرجوحه. بازپیچ. ( منتهی الارب ): دوّدالغلام بر بانوج نشسته و بر هوا رفت و آمد نمود. تدوید؛ بر بانوج نشستن و بر هوا رفت و آمدنمودن. زحلوقه ؛ بانوج چوبین که آن را بر جایی بلند نهند و کودکان بر دو طرف آن نشینند. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه بانوج در فرهنگ عمید

جای خواب که آن را از پارچۀ کلفت یا تیماج می دوزند و از دو طرف آن ریسمان می گذرانند و دو سر ریسمان را به دیوار یا جای دیگر می بندند، ننی، نانو، ننو.

معنی کلمه بانوج در فرهنگ فارسی

جای خوابی باشد که برای طفلان باشد

معنی کلمه بانوج در ویکی واژه

جای خواب که آن را از پارچه کلفت یا تیماج می‌دوزند و از دو طرف آن ریسمان می‌گذرانند و دو سر ریسمان را به دیوار یا جای دیگر می‌بندند؛ ننی؛ نانو؛ ننو؛ بانوچ؛ بازپیچ. این کلمه به همین معنی در تداول عامه ٔ گناباد بکار می رود.
ریسمانی را گویند که در ایام عید نوروز از جای بلند یا شاخ درختی آویزند و زنان و دختران بر آن نشسته در هوا آیند و روند. تاب‌بازی کودکان. تاب. دوداءة. ارجوحه. مرجوحه. بازپیچ.

جملاتی از کاربرد کلمه بانوج

اگر آپولو ۱۱ شکست می‌خورد، آپولو ۱۲ اولین فرود روی ماه را انجام می‌داد، اما پس از موفقیت در مأموریت نیل آرمسترانگ، آپولو ۱۲ دو ماه به تعویق افتاد و سایر مأموریت‌های آپولو نیز در برنامه آرام‌تری قرار گرفتند. زمان بیشتری برای آموزش زمین‌شناسی برای آماده‌سازی آپولو ۱۲ در نظر گرفته شد و کنراد و بین چندین سفر زمین‌شناسی را برای آماده شدن مأموریت خود انجام دادند. فضاپیمای آپولو ۱۲ و پرتابگر تقریباً مشابه آپولو ۱۱ بود. یکی از اضافه‌ها بانوج‌هایی بود که به کنراد و بین اجازه می‌داد تا راحت‌تر روی ماه استراحت کنند.
و یا تو گوئی طفلان خورد بر بانوج همی زنند معلق بعادت اطفال