بازکه

معنی کلمه بازکه در لغت نامه دهخدا

بازکه. [ زِ ک ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه آباد در دشت قرار دارد. هوایش سرد و دارای 180 تن سکنه میباشد. آبش از زه آب رودخانه باقرآباد و محصولش غلات ، دیمی کاری ، لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه بازکه

زان لب نکنی بازکه از فرط حلاوت چون تنگ شکر هر دو لبت دوخته برهم