بیبرس
معنی کلمه بیبرس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بیبرس در دانشنامه اسلامی
بِیْبَرْس، داستان پهلوانی مردمی به زبان عامیانه عربی با عنوان سیرةالملک الظاهر بیبرس که با الهام از زندگی بیبرس، الملک الظاهر رکن الدین ابوالفتح چهارمین فرمانروای سلسله ممالیک بحری مصر پدید آمده است.
← زمان نگارش
(۱) انس الوجود ثناء، بین الظاهر بیبرس و الهلالیة، الفنون الشیعبیة، قاهره، ۱۹۸۸م، شم ۲۵. (۲) بوهاس جوک زخریا، مقدمه بر سیرة الملک. (۳) تونجی، محمد، المعجم المفصل فی الادب، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۴) دجانی برهان، سیرة الملک الظاهر بیبرس، عرض و نقد ادبی، الصراع الاسلامی ـ الفرنجی علیٰ فلسطین فی القرون الوسطیٰ، به کوشش هادیه دجانی شکیل و برهان دجانی، بیروت، ۱۹۹۴م. (۵) سیرةالملک الظاهر بیبرس، به کوشش جبوهاس و کزخریا، دمشق، ۱۹۰۸م. (۶) ضیف شوقی، عصر الدول و الامارات، مصر، قاهره، دارالمعارف. (۷) قاسم عبده، الشخصیات التاریخیة فی سیرة الظاهر بیبرس، الفنون الشعبیة، قاهره، ۱۹۸۷م، شم ۱۸. (۸) نیکلسن ر ا، تاریخ الادب العباسی، ترجمه صفا خلوصی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۹) EI ۲. (۱۰) Lane E W، An Account of the Manners and Customs of the Modern Egyptians، London، ۱۸۹۰.
جملاتی از کاربرد کلمه بیبرس
تمایل ادوارد و بیبرس به متارکه و میانجیگری شارل در نهایت منجر به بسته شدن قراردادی میان طرفین در ۲۲ مه ۱۲۷۲ در شهر قیصریه شد که به موجب آن تمامیت ارضی خاک کنونی صلیبیون که بیشتر شامل جلگه باریک ساحلی از عکا تا شهر صیدا بود، برای ۱۰ سال و ۱۰ ماه و ۱۰ روز تضمین گردد و همچنین مسیحیان و صلیبیون اجازه یافتند که با آسودگی، برای زیارت از جاده ناصره استفاده کنند؛ و همچنین کنتنشین طرابلس نیز به موجب این معاهده از خطر تعرض و سقوط در امان ماند.
در سال ۱۲۴۴ خوارزمشاهیان با همدستی مملوکها اورشلیم را تصرف کردند. اروپاییان که بارها دستبهدست شدن اورشلیم بین مسیحیان و مسلمانان را تجربه کرده بودند دیگر به فراخوانهای پاپ برای بازپسگیری اورشلیم بیاعتنا شده بودند. سرانجام لوئی نهم حاضر به جنگ صلیبی شد. صلیبیون در سال ۱۲۴۴ در غزه با قوای خوارزمشاهیان به رهبری ظاهر بیبرس روبهرو شدند و طی ۴۸ ساعت کاملاً منهدم شدند. بسیاری از مورخان این جنگ را ناقوس مرگ پادشاهی آتنمرز، یکی از دولتهای صلیبی میدانند.
علیرغم درگیری درونی در دولت صلیبی، ممالیک نتوانستند از این ناسازگاریها و بخشبندیها بهره ببرند. بیبرس که نگران آمدن نیروهای تازه از غرب بود، در سال ۱۲۷۷ درگذشت و پس از وی ممالیک تا سال ۱۲۸۰ درگیر کشمکشهای درونی شدند تا در آن سال قلاوون به پادشاهی رسید. قلاوون پس از رسیدن به پادشاهی، میخواست که برنامه بیبرس را برای نابودی و بیرون راندن صلیبیان از سرزمینهای مقدس دنبال کند. وی به زودی از اختلافات میان صلیبیون به سود خود بهره گرفت و با شهرهای گوناگون پیمانهای جداگانه بست، که این این پیمانها، به اختلافات میان صلیبیون بیشتر دامن میزد.
در این زمان رکنالدین بیبرس از فرماندهان مملوک سپاه ایوبی، در رأس سپاهی متشکل از ممالیک صالحی، فرماندهی دفاع از شهر المنصوره را برعهده گرفت. وی سپاهش را در تقاطع راهها مستقر کرد و دروازههای شهر را باز گذاشت تا سوارهنظام صلیبی که به سمت شهر حمله بردهبودند وارد شهر شوند و به دیوار قلعه المنصوره برسند. سپس بیبرس به همراه نیروهایش از راههای فرعی به سوارهنظام صلیبی یورش برد و در نتیجه، نیروهای صلیبی به سرعت محاصره و در دام افتادند؛ بدینترتیب اکثر سوارهنظام صلیبی در محاصرهٔ نیروهای ممالیک کشته شدند. این شکست سبب شد تا موقعیت نیروهای صلیبی در برابر ایوبیان که اکنون با کمک ممالیک قدرت یافته بودند، تضعیف شود.
در سال ۱۲۶۰ میلادی مغولها تمام سوریه را درنوردیدند. خروج ارتش مغول باعث شد مملوکان مصر برای حمله به سوریه و تسخیر آن آماده شوند. بیبرس رهبر مملوکان علاوه بر ساخت قلعه سلطانی در قاهره، دمشق را به یک شهر مهم تبدیل کرد و با استفاده از اسب و کبوتر نظام مراسلاتیای تنظیم کرد، که این شهر را به شهرهای دیگر مرتبط مینمود. مملوکان آخرین بازماندههای جنگجویان صلیبی را در سوریه از بین بردند و چندین حمله از موج اول حملات مغولها را دفع کردند.
زبده الفکره فی تاریخ الهجره اثری از بیبرس منصوری است که در قرن هفتم یا هشتم ه.ق تألیف شده و با نام تاریخ بیبرس نیز شناخته میشود. این اثر در حوزهٔ تاریخ عمومی اسلام جای دارد و در ده جلد، حوادث تا سال ۷۲۳ ه.ق/۱۳۲۳ م را تشریح میکند. نویسنده آگاهیهای با اهمیتی در باب وضعیت سیاسی و جغرافیای آناتولی و روابط سلاجقه، مغول و ممالیک با یکدیگر و همچنین اطلاعات گسترده به همراه جزئیات را دربارهٔ تصرف آناتولی و تاریخ سلاجقهٔ آن، پس از نیمهٔ دوم قرن هفتم ه.ق ارائه میدهد.
پس از بستهشدن پیمان ترک مخاصمه میان صلیبیون و حفصیان، بیبرس که نیروی دریایی خود را از مصر به سمت تونس راهی کرده بود، در سال ۱۲۷۰ نیروهای دریایی خود را برای جنگ به قبرس فرستاد که حاکم آنجا در آن زمان پادشاه هیو سوم بود، اما ناوگان جنگی مصر به علت بادهای شدید در کناره جزیره درهم شکست. با این وجود، بیبرس برای پیگرفتن پیروزیهای خود بر صلیبیون به سرزمین شام بازگشت و تصمیم او در جنگ با صلیبیون، پس از آگاهی از نتایج حمله هشتم صلیبی به تونس و شکست حمله دریایی به قبرس قویتر شد. وی در سال ۱۲۷۰ پس از ۱۵ روز محاصره حصنالاکراد، از طریق امان بر آنجا چیره شد و سپس در آوریل ۱۲۷۰ بر قلعه عکا تسلط یافت.
نخستین مولای ظاهر بیبرس اَیدِکین بندقداری بود و بدین سبب به بندقدار ملقب شد.
پس از یه نتیجه نرسیدن جنگ ششم و فریدریش دوم، امپراتور مقدس روم، جنگ جدیدی تحت نظر پاپ اینوسنت چهارم برای تصرف مجدد اورشلیم و اشغال مصر [الف] آغاز کرد؛ بنابراین هیئتی از چند مقام کلیسای اورشلیم، بیروت و انطاکیه رهسپار غرب شدند. لوئی نهم که در بستر بیماری به سر میبرد، نذر کرد که پس از بهبودی دست به یک حمله صلیبی بزند. لوئی پس از ۳ سال تلاش و آماده کردن مقدمات، در ژوئن ۱۲۴۹ راهی قبرس شد و سپس از آنجا به سمت دمیاط حرکت کرد و پس دو روز محاصره شهر، دمیاط توسط نیروهای صلیبی فتح شد. وی در اینجا بود که پیشنهاد ایوبیان مبنی بر معاوضه اورشلیم و دمیاط را رد کرد.
نیروهای تحت فرماندهی ادوارد بسیار کمتر از آن بودند که بتوانند در نبردی مستقیم در مقابل بیبرس و سپاهش قرار بگیرند و حتی قادر نبودند مانع از فتح قلعه مونفروا ــ که متعلق به شوالیههای تتونیک بود ــ توسط ممالیک شوند. بدین ترتیب با توجه به ظرفیتی که نیروهای صلیبی داشتند، ادوارد تصمیم گرفت تعدادی حمله پراکنده و ناگهانی (که برخی از نویسندگان معاصر از آن به عنوان «پیادهروی نظامی» یاد کردهاند) برای وارد کردن ضربه به ممالیک صورت بگیرد. پس از تسخیر ناصره و کشتن نیروهای محافظ شهر، ادوارد تصمیم گرفت یورشی به سمت سنت جرجلیبین ترتیب دهد، اما در نهایت چیزی جز آتش زدن چند خانه و مزرعه عایدش نشد و حتی تعدادی از نیروهای خود در اثر گرما از دست داد.