هادیه

معنی کلمه هادیه در لغت نامه دهخدا

( هادیة ) هادیة. [ ی َ ] ( ع ص ) مؤنث هادی. رجوع به هادی شود. || ( اِ ) چوبدستی. عصا. ( ازاقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یقال : توکّاء علی الهادیة. ( اقرب الموارد ). || سنگ بلند و برآمده در آب. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || گردن. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). یقال : ضرب هادیته ؛ ای عنقه. ج ، هادیات ، هَواد ( هوادی ). قبلت هادیات الخیل و هوادیها؛ ای متقدماتها. ( اقرب الموارد ).
هادیة. [ ی َ ] ( ع ص ) هادئة. از هدء و هُدُوء. به معنی آرام و در آتش ، آتش اندک و آرام ، در مقابل آتش تند.

معنی کلمه هادیه در فرهنگ فارسی

(اسم ) مونث هادی
بمعنی آرام در آتش آتش اندک و آرام در مقابل آتش تند .

معنی کلمه هادیه در فرهنگ اسم ها

اسم: هادیه (دختر) (عربی) (تلفظ: hādiye) (فارسی: هاديه) (انگلیسی: hadiye)
معنی: راهنما، رهبر، هدایت کننده، ( مؤنث هادی )، هادی

جملاتی از کاربرد کلمه هادیه

دو معاون رئیس‌جمهور (از جمله معاون رئیس‌جمهور نجاح عطار از سال ۲۰۰۶)، یک نخست‌وزیر زن وجود دارد. از سال ۲۰۱۲، در پارلمان ملی مردان ۸۸٪ از کرسی‌ها را در اختیار داشتند، در حالیکه سهم زنان تنها ۱۲٪ بود. پیش از این پارلمان سوریه توسط هادیه خلف عباس، به عنوان رئیس مجلس، هدایت می‌شد که نخستین زنی است که این مقام را به عهده گرفت.