کین اختن

معنی کلمه کین اختن در لغت نامه دهخدا

( کین آختن ) کین آختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) کین کشیدن. کینه کشیدن. انتقام گرفتن :
دگر اسب شبدیز کز تاختن
نماندی به هنگام کین آختن.فردوسی.همی برد بر هر سویی تاختن
بدان تاختن بود کین آختن.فردوسی.یلانی که شان پیشه کین آختن
شبانروز خو کرده بر تاختن.اسدی.

معنی کلمه کین اختن در فرهنگ فارسی

( کین آختن ) کین کشیدن ٠ کینه کشیدن ٠ انتقام گرفتن ٠

جملاتی از کاربرد کلمه کین اختن

که چندین سپه پیش و کین آختن شما را چه کارست بر تاختن
سپه برنشاند کند تاختن بیاید پس ما به کین آختن
شبیخون ز کوش آمد و تاختن خروش دلیران و کین آختن
بدشمن تاختن خواهد ازو کین آختن خواهد جهان پرداختن خواهد بشمشیر از بلا و شر
کزان پس بود غارت و تاختن خروش سواران و کین آختن
چو دید او گرفت آرزوساختن که من با تو آیم به کین آختن
ز من بشنو اکنون گه تاختن که آورد از بهر کین آختن
کنون رخ بیارد سوی تاختن نیارم برو تیغ کین آختن
دگر باره آمد به کین آختن بیاورد از کابل این تاختن
همی‌برد بر هر سوی تاختن بدان تاختن بود کین آختن