معنی کلمه پهلو چرب در لغت نامه دهخدا پهلو چرب. [ پ َوِ چ َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پهلوی چرب. || جمعیت و فائده معتدبه. ( آنندراج ) : در روزگار پهلوی چربی ز کس ندیددائم بود مکیدن انگشت کار شمع.ملک قمی.رجوع به پهلو شود.، پهلوچرب. [ پ َ چ َ ] ( ص مرکب ) چرب پهلو. پهلودار.
جملاتی از کاربرد کلمه پهلو چرب از نسیم صبح چون خورشید روشنتر شود شمع هر کس یافت نور از چربی پهلوی صبح پهلو از من تهی مکن که مرا پهلوی چرب هم ز پهلوی توست