چرب پهلو

معنی کلمه چرب پهلو در لغت نامه دهخدا

چرب پهلو. [ چ َ پ َ ] ( ص مرکب ) کنایه از کسی است که از مردم از پهلوی او فائده ونفع یابند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنکس که مردم از او بهره مند شوند :
پهلو از من تهی مکن که مرا
پهلوی چرب هم ز پهلوی تست.خاقانی. || فربه را نیز گویند، که نقیض لاغر باشد. ( برهان ). بمعنی فربه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( مجموعه مترادفات ص 268 ). نقیض لاغر. ( ناظم الاطباء ). چاق و چله :
بس کن از جان خشک خاقانی
که نه بس صید چرب پهلوئی.خاقانی.از سفر می آیم و در راه صید افکنده ام
اینت صیدی چرب پهلو کارمغان آورده ام.خاقانی.

معنی کلمه چرب پهلو در فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ لاغر] فربه، چاق.
۲. [مقابلِ خشک پهلو] کسی که مردم از پهلوی او بهره و فایده ببرند: بس کن از جان خشک خاقانی / که نه بس صید چرب پهلویی (خاقانی: ۶۷۹ ).

معنی کلمه چرب پهلو در فرهنگ فارسی

۱- کسی که مردم از پهلوی او فایده و نفع یابند. ۲- فربه سیمین مقابل لاغر.

جملاتی از کاربرد کلمه چرب پهلو

از سفر می‌آیم و در راه صید افکنده‌ام اینت صیدی چرب پهلو کارمغان آورده‌ام
به کلک لاغر او سینه کرد دانی که؟ زمانه کو ز حریفان چرب پهلو نیست