[ویکی فقه] «قاضی محمد بن احمد بن علی بن علی بن مثنی بن احمد بن محسن حجری»، ادیب، شاعر، مورخ، نسابه و عالم زیدی معاصر در ذی الحجه ۱۳۰۷ ق، در روستای ذی اشرع در همسایگی هجرة الذاری در ناحیه خبان استان یریم یمن متولد شد. تحصیلات خود را در ذاری و ذمار و صنعاء و قفله و یریم و در محضر اساتید آن شهرها به پایان برد. پس از درگذشت پدرش در سال ۱۳۴۲ ق، انتظار آن می رفت که امام یحیی بن محمد حمید الدین، از امامان زیدیه ، تولیت اوقاف یریم را به وی واگذار کند، اما وی شخص دیگری را به این سمت منصوب کرد و در سال ۱۳۴۳ ق، قاضی محمد را به همراه وزیر خود سید عبدالله بن احمد به اطراف فرستاد تا ساکنان آنجا را تحت فرمان امام درآورد. در سال بعد وی به همراه سید حسین بن علی عبد القادر برای شرکت در کنفرانس اسلامی راهی مکه مکرمه شد و پس از مراجعت از این سفر از سوی امام یحیی به عنوان مامور گمرک حدیده منصوب گشت. از سوی امام یحیی به وی مسئولیت های متفرقه ای واگذار گردید که از آن میان می توان به ماموریت برای تهیه فهرستی از کتابخانه متوکلیه (کتابخانه اوقاف) در دانشگاه صنعاء، فهرست کتابخانه شخصی امام یحیی، ریاست دیوان محاسبات (وزارت دارایی) و... اشاره کرد. آثار قاضی حجری در اواخر عمر به نگارش آثاری چند پرداخت که عبارتند از: فهرست کتابخانه اوقاف دانشگاه صنعاء، فهرست کتابخانه شخصی امام یحیی بن محمد، مساجد صنعاء، خلاصة من تاریخ الیمن قدیما و حدیثا، مشجر لانساب و کتاب مجموع بلدان الیمن و قبائلها. قاضی محمد در ۲۶ صفر ۱۳۸۰ ق، درگذشت. عناوین مرتبط مجموع بلدان الیمن و قبائل ها (کتاب) . منبع ...
جملاتی از کاربرد کلمه قاضی محمد حجری
قاضی محمد شخصیت مطرح مهابادی در سال ۱۳۲۳ به جمعیت (ک.ژ. ک) پیوست و بزودی به فرد اصلی این جریان بدل گشت. در سپتامبر ۱۹۴۵ قاضی محمد و عدهای دیگر از کردها به شوروی دعوت شدند و با جعفر باقراف نخست وزیر جمهوری آذربایجان شوروی دیدار کردند. کردها خواهان دولت خودمختار کرد (جمهوری مهاباد) بودند و امیدوار دریافت کمک از اتحاد شوروی بودند. در بازگشت از این سفر قاضی محمد نتایج گفتگوها را با سران (ک.ژ. ک) در میان گذاشت و (ک.ژ. ک) به عبارتی منحل گردید. در واقع به حزب دموکرات کردستان تغییر نام داد.
قاضی محمد منبع تمام اغتشاش و بی نظمی در مهاباد است و شاکیان را وادار و ترغیب کردهاست که از استانداری مرکزی اظهار نارضایتی نمایند.
در این محاکمه دادستان ویژهٔ تهران ابراهیم نکونام، قاضی محمد سلیمی، رئیس کل دادگاه ویژه غلامحسین محسنی اژهای بودند. در حکم دادگاه ویژه روحانیت آمده بود که کدیور مسئولیت قتلهای زنجیرهای را متوجه نظام نمودهاست و جمهوری اسلامی را در مصاحبهاش، بازتولید روابط سلطنتی سابق معرفی کردهاست. بر این اساس بهواسطهٔ نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی به یک سال حبس و بهواسطهٔ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به شش ماه دیگر حبس محکوم نمود. او پساز تحمل کامل دوران حبس، روز ۲۶ تیر ۱۳۷۹ از زندان اوین آزاد شد. کدیور پس از ابلاغ حکم تجدیدنظر تصریح کرد: «مبارزه با استبداد دینی را ادامه خواهم داد.»
مستشار قاضی محمد مامون حسن اسماعیل الهضیبی (زاده ۲۸ می ۱۹۲۴ میلادی - درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۰۴ میلادی) ششمین رهبر یا مرشد عام جماعت اخوان المسلمین مصر و پسر حسن الهضیبی دومین مرشد عام این جماعت بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۷۳ بود.
قاضی محمد دو روز بعد تسلیم شدن مهاباد را اعلام کرد.
بارزانیها عقبنشینی کردند و نیروهای ارتش به سمت مهاباد به حرکت درآمدند. در این هنگام نیروهای نامنظم ایلی من جمله؛ واحدهای دهبوکری، مامش و منگور که از ابتدا با جمهوری مهاباد و شخص قاضی محمد مخالف بودند، به عنوان طلایه دار، قوای دولتی را همراهی کردند. اما به دلیل مخالفت یکی از نمایندگان قاضی محمد، قوای عشایری مخالف جمهوری مهاباد، به دستور فرماندهان نظامی ارتش متوقف شدند و ارتش وارد مهاباد شد. تا چند روز روابط دوستانه ای میان فرماندهان ارتش و سران دولت مهاباد برقرار بود، اما به یکباره ورق برگشت و در روز ۲۶ و ۲۷ آذر ارتش شروع به دستگیری سران جمهوری ساقط شده کرد.
قاضی محمد و پسرعمویش سیف قاضی نیز دستگیر و روانه زندان شدند. با دستگیری و بازداشت سران جمهوری مهاباد، مقامات ارتش که دیگر کنترل مهاباد را به دست گرفته بودند، از تمامی کسانی که از بازداشتیها شکایت داشتند، تقاضا کردند که مدارک خود را جهت پیگیری به ارتش ارائه دهند.
مرکز این جمهوری در شهر مهاباد و رهبر این حکومت قاضی محمد بود.هدف انجمن سری که در مهاباد فعالیت میکرد، تشکیل «کردستان بزرگ» بود. سرود ای رقیب برای اولین بار توسط این حکومت به عنوان سرود ملی آن اعلام شد. ای رقیب توسط یونس رئوف (دلدار) سروده شدهاست.
قاضی محمد ثناء الله مظهری، از دانشمندان قرن یازده و دوازده اقلیم هاریانا هند است.
در سپتامبر ۱۹۴۵ قاضی محمد و عدهای دیگر از شخصیتهای مهم کُرد، برای ملاقات سرکنسول شوروی به تبریز دعوت شده و سپس به باکو فرستاده شدند و در آنجا با میرجعفر باقرف نخستوزیر جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان دیدار کردند. باقرف با توضیح اهمیت فرقه دموکرات آذربایجان و جایگزینی آن با حزب توده، تأکید میکند که کُردها نیز برای بهدست آوردن آزادی باید همین کار را انجام دهند. او به آنها میگوید که جمعیت احیای کُرد، ساخته و ابزار امپریالیسم است. آنها نیز به ایجاد یک حزب دموکراتیک ترغیب میشوند. در بازگشت از این سفر، انحلال جمعیت احیای کُرد انجام شد و بیانیهای با امضای قاضی محمد و ۱۰۵ تن از سرشناسان کرد انتشار یافت. در این بیانیه تأسیس حزب دموکرات کردستان اعلام شد.