معنی کلمه عیب تراش در لغت نامه دهخدا عیب تراش. [ ع َ / ع ِ ت َ ] ( نف مرکب ) عیب تراشنده. عیب جوینده. عیب نهنده بر دیگران : چه بلا عیب تراشم ، که حسد کم بادامشنو عیب زر ده دهی از سیم دغل.عرفی ( از آنندراج ).
جملاتی از کاربرد کلمه عیب تراش عیب اصلی این است که سوپرفینیشینگ نیاز به سنگ زنی یا عملیات تراش سخت از قبل دارد که هزینه را افزایش می دهد.