خرده پول
معنی کلمه خرده پول در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خرده پول
برت لانکستر در این فیلم در نگارهٔ یک پیرمرد آمریکایی تاریخنگار هنری پدیدار میشود که از جهان کناره گرفته و در کاخی تیره که از مادر ایتالیایی اش به او رسیده گوشه میگیرد. هنگامی که او بخش بالای خانهاش را به مادری رمی (سیلوانا مانگانو) و دلدادهٔ هرزه و رند او (هلموت برگر) اجاره میدهد زندگی آرام خویش را آشفته مییابد. ویسکونتی استادی خود را با ساختن این شاهکار نشان داده و با دیدی موشکافانه دگرگونگیهای دههٔ ۱۹۷۰ را بازمینمایاند. اما خرده گیران چپ بر او شوریدند که چرا این فیلم را انتشارگری دست راستی سرمایهگذاری نمودهاست. او به جای آنکه به سادگی پاسخ دهد که «برای این که هیچکس دیگر نیست که بخواهد برای یک سینماگر ازکارافتادهٔ بیمار سرمایه خود را به بیم اندازد» با سرسختی گقت «مگر پول فیلم سازان دیگر از کجا میآید؟ شاید از هم پیوستههای کارگری؟ من برای نمونه یک سرمایهگذار دست چپی راهم نمیشناسم. من هرگز چنین کسی را نمیشناختهام. من هرگز به چنین کسی برنخوردهام. پول است که فیلم را میسازدو فرا آوران فیلمند که آن پول را با خود میآورند؛ و آنان نکوخواهانی نیستند که از ستم بیدادهای اجتماعی دل پریشان باشند»
فوروتا در میساتو، استان سایتاما به دنیا آمد. او با پدر و مادر، برادر بزرگتر و برادر کوچکترش زندگی میکرد. او در نوجوانی به دبیرستان یاشیو مینامی رفت و از اکتبر ۱۹۸۸ بهطور نیمه وقت در یک کارخانه قالبسازی پلاستیک در ساعات بعد از مدرسه کار کرد. او این کار را برای پسانداز کردن پول برای سفر فارغالتحصیلی که برنامهریزی کرده بود انجام داد. فوروتا همچنین شغلی را در یک خرده فروشی لوازم الکترونیکی پذیرفت، جایی که قصد داشت پس از فارغالتحصیلی در آنجا کار کند.
مشتریان آلمانی همچنین می توانند در مکان های خرده فروشی پول برداشت و واریز کنند. در حالی که هیچ هزینه ای برای برداشت تا ۹۹۹ یورو پرداخت نمیشود ، سپردن پول نقد با ٪۱/۵ هزینه دریافت می شود.
اصلاحات اقتصادی موجب انسجام یک نوع جرگه سالاری نیمه جنائی شد که در نظام سابق شوروی ریشه داشت. بنا بر اظهارات دولتهای غربی، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، روسیه به گستردهترین و سریعترین عملیات خصوصیسازی دست زده بود که تاکنون جهان به خود دیده است. تا اواسط این دهه، خردهفروشی، تجارت، خدمات و بنگاههای کوچک و متوسط در دستان بخش خصوصی بودند. بیشتر شرکتهای بزرگ که دردست مدیران سابق خود قرار داشتند، یک نوع جرگههای روسی جدید ثروتمند به اتفاق گروههای مافیایی جنایتکار یا سرمایه گذاران غربی تشکیل میدادند.
مد غربی برای طبقهٔ متوسط به مثابه بت بود و مردم بهطور فزایندهای مسحورش شده و آن را میپرستیدند؛ زیرا این قبیل مدها را میدیدند اما برایشان دست یافتنی نبود. برای مثال شلوارهای جین آبی رنگ آمریکایی یکی از لباسهای بسیار خاص و مورد پسند بود؛ از جهت دیگر فروشگاههای دست دوم فروشی که تنها در آنها میشد لباسهای غربی پیدا کرد، فقط از یک منبع تأمین میشدند و آن بازدیدکنندههایی بودند که از غرب میآمدند و کالاها را با سود بالا وارد میکردند، یکی از فروشگاههای زنجیرهای خرده فروشی به نام «بریوزکا» (به انگلیسی: Beryozka) نیز دست به فروش لباسهای غربی زد اما تنها برخی از مردم مرفه که میتوانستند مبادلات سنگین ارزی (به انگلیسی: Hard currency) انجام دهند و گواهی تبادل ارزی داشتند، توانایی خرید از آنجا را داشتند، زیرا تنها شکل پرداخت در این فروشگاه ارز یا چک پولهای بانک وینیِسخترگ (به انگلیسی: Vneshtorgbank) بود، گواهینامهٔ مبادلات ارزی و لباسهای غربی در بازار سیاه نیز پیدا میشدند.
در اين ايامى كه ما در تهيه حركت بوديم و خرده وات اثات البيت را مى فروختيم و لوازمسـفـر مـى خـريـديـم ، آن رفـيـق يزدى با معدودى از تجار قصد زيارت بيت الله به نجف آمدند، شبى كه رفيق را دعوت نموده بوديم از آن قبض پرسيديم گفت هنوز قبض نرسيده بـود كـه مـا از يـزد حـركـت كرديم و همان پول را با خود آورده ام براى ميرزا محمد تقى ،چون قبض شما به طول انجاميد و من از شما ماءيوس شدم و لذا به كربلا وارد شديم خدمت مـيـرزا عرض نمودم كه چنين پولى نزد من است و جهت شما آورده ام از نجف برگشتم تسليم خواهم نمود. گفتم چه خوب بود اين پول در اين زمينه به من مى رسيد.
بعد از یکی دو روز از بانک ملی پرسیدم به آن حساب پولی ریختند یا نه؟ معلوم شد در یک قلم واریز مبلغ یکصد هزار تومان واریز شدهاست ولی خرده ریز که معلمان پول ریخته باشند چیزی در کار نبود.