فوق التمام

معنی کلمه فوق التمام در فرهنگ عمید

۱. آنچه مافوق کمال است.
۲. ذات حق که جامع جمیع مراتب کمالات است.

معنی کلمه فوق التمام در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- آنچه ماقوق کمال است : و اما آن چیزی که هر چه و را باید خود هست از خود و بازافزودن این مقدار . و را باشد تا آنچه دیگر چیز را باید از وی بود این را فوق التمام گویند زیرا بیش از تمام است . ذلت حق را که مبدا المبادی و عله العلل موجودات است از آن جهت که جامع جمیع مراتب کمالات وجود است و اتم تمامات است فوق التمام میگویند زیرا کمال و تمامیت او بوهم و عقل بشری نگنجد بنابراین فوق التمام نامیده میشود .

جملاتی از کاربرد کلمه فوق التمام

شد ز مشیت پدید سید فوق التمام ساغر وحدت کشید کرد قیامت قیام