ترکه دز
معنی کلمه ترکه دز در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ترکه دز
روزنامهٔ کیهان پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۵۸ در تیتر درشتی نوشتهاست: «بهحکم دادگاه انقلاب اسلامی ۳ زن و ۴ مرد تیرباران شدند» در تیتر کوچکتر این خبر آمدهاست: «اسامی زنان اعدام شده: پری بلنده، ثریا ترکه و اشرف چهارچشم بود» عکسی از پری بلنده با چادر زیر این خبر چاپ شدهاست. در صفحهٔ دوم ستون پنج شرح کاملتری آمدهاست و بخشی از حکم دادگاه هم نوشته شدهاست.
گاه با تازیانه و ترکه میزنندش که افتد از حرکه
آری مرا دو خواهر است که من در تقسیم ترکه پدرمان سهم آنها را ندادهام.
سر برکشیده طرفه درختی ازان میان وین طرفه ترکه نیست در او قوت نما
حرام باشد ای ترک ترک می گفتن مرا به خانه بود تا که از پدر ترکه
در کاشمر در آخرین ساعات ۱۴ شعبان بعد از نماز مغرب و عشا نیز هر فرد به تعداد آرزوهای پاک و خالصانه اش ترکهای از درختی پاکسرشت (انار و انگور) مهیا میکرد و در چهار گوشه پشت بام خانهاش نصب میکرد. بر انتهای هر ترکه تکهای پنبه یا پارچهای پاک به نیت آرزوی مورد نظر وصل میشد. فرد به تنهایی یا در حضور خانواده نیت و آرزویش را بعد از حمد و ثنای خدا مطرح میکرد. البته این رسم چند دهه است که به صورت جمعی برگزار نمیشود و فردی شدهاست. در بشرویه از توابع استان خراسان جنوبی در ایام برات در شبها نانی به نام سیروکی طبخ می شود .همچنین در این شبها در قدیم رسم بود که بچه های کوچک دسته جمعی به در خانه همسایه ها رفته و شعری را به لهجه محلی دسته جمعی می خواندند و صاحیخانه به فراخور حالش آجیل ،شیرینی و.. به آنها میداد.
جمع خالصه دیوانی استرآباد بیشترش از جمع سدن رستاق به عمل میآیند. هوایش در بعضی جاها از شهر استرآباد گرم تر است. کلیه اراضی سدن رستاق از جمله اراضی یساقی و پیشن کلاته و حومه بسیار قابل و حاصلخیز است و زراعتش شلتوک و پنبه و جو و گندم و ماش و غیره است. اغلب بنایش با چوب و بیشتر رعایا در کمه زندگی میکنند. کمه بنایی است که از چوب برپا میکنند و دور او را از چوب و ترکه با شاخهای مو پیچیده و روی آن گل مالیده و پوشش آنها از گالی که چکن باشد پوشانده و ابداً آب ریزش ندارد. هر مردی از دهات یساقی و پیشین کلاته یک یابو بارکش دارد و اغلب خانهها اسلحه دارند و مردم سدن رستاق در مجموع از استرآباد رستاق معمول ترند.
از معروفترین بازیهای رایج در روستا میتوان به بازی کل کل برد، هفت سنگ، گرنا من کیش، فربجک، ترکه بازی، چوگو و بره غزی اشاره نمود.
کوینت کورس این استحکامات را چنین شرح میدهد: تپوریها مخصوصاً (به عمد) درختان را خیلی نزدیک به هم کاشتهاند. پس از آنکه این درختها قدری نشو و نما کرد، ماردها جوانههای درختان را با دست در خاک فرو میبرند و هر یک از جوانهها جوانههای دیگری را بیرون میدهد ولی تپوریها نمیگذارند جوانهها بهطور طبیعی برویند بلکه آنها را بهم نزدیک کرده گره میزنند و بعد این ترکهها دارای برگهای ضخیم میگردد تمام این زمین را فرو میگیرد. بدین ترتیب از جوانهها و شاخ و برگهای آنها دامی مانند تور ایجاد شده تمام راه را مسدود میدارد. برای حرکت قشون اسکندر چاره ای جز استعمال تبر نبود ولی آنهم در مقابل سختی درختان که از گرههای زیاد و از شاخههای درهم دویده حاصل شده بود به کار نمیآمد.
دل به چین رفت و بازگشت و ندید به ز اندام ترکه اندامش
گوئی که گو یکیست عقیقین ورا دهن وین طرفه ترکه هست سخنگوی گوی او
همان به ترکه چون پروانه گرت آتش به جان افتد ز شمع انجمن نز شعله خار و کون بینی