بشر بن عبد الله الحضرمی

معنی کلمه بشر بن عبد الله الحضرمی در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: یاران امام حسین علیه السلام، شهدای کربلا، بشر بن عبدالله حضرمی
بشیر بن عمر حضرمی از یاران شهید امام حسین علیه السلام در کربلا است. وی چند روز پیش از واقعه کربلا به امام حسین علیه السلام پیوست. شب عاشورا پس از صدور اجازه انصراف از سوی آن حضرت، برای بشیر خبر آوردند که پسرش در مرز ری اسیر شده است. او با شنیدن این خبر اظهار داشت: «امیدوارم که خداوند به من و او در برابر این گرفتاری ها پاداش دهد دوست ندارم که فرزندم اسیر باشد و من زنده باشم».
امام حسین علیه السلام با شنیدن سخن او فرمود: «خدایت رحمت کند. من بیعت خود را از تو برداشتم برو و برای رهایی فرزندت بکوش». بشیر گفت: درندگان، زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا گردم و در این بی کسی تنهایت بگذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم؛ نه نه، هرگز!».
حضرت فرمود: پس بیا و این جامه ها را به فرزندت بده تا برای آزادی برادرش هزینه کند. آنگاه پنج جامه، به ارزش هزار دینار به او داد. بشیر بن عمر روز عاشورا به میدان نبرد شتافت و رجزی به این مضمون خواند: ای نفس امروز خدای مهربان را دیدار خواهم کرد و تو از هر احسان و نعمتی پاداش خواهی گرفت. بی تابی مکن، زیرا همه چیز فانی است و شکیبایی تو در پیشگاه خداوند بیشترین پاداش را دارد.
او آن قدر با دشمنان جنگید تا به شهادت رسید. برخی شهادت او را در حمله نخستین گفته اند. در زیارت ناحیه مقدسه از وی چنین یاد شده است: السّلامُ عَلی بِشْرِ بْنِ عُمَر الْحَضْرَمی ، شَکِّرَاللَّهُ لَکَ قَوْلَکَ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام وَقَدْ اذِنَ لَکَ فِی الانْصرافِ: اکَلَتْنِی اذَنْ السِّباعُ حَیَّاً انْ فارَقْتُکَ وَاسْأَلُ عَنْکَ الرّکَبانَ وَاخْذُلُکَ مَعَ قِلَّةِ الَاعْوانِ لایَکُونُ هذا ابَداً.
سلام بر بشر بن عمر حضرمی؛ خدا به تو پاداش خیر دهد به جهت اعلام وفاداریت نسبت به امام حسین علیه السلام، آن گاه که به تو اجازه انصراف داد و در پاسخ گفتی: درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم و در این بی کسی تنهایت گذارم و سپس سراغت را از کاروانیان بگیرم، نه نه هرگز چنین نخواهد شد!

جملاتی از کاربرد کلمه بشر بن عبد الله الحضرمی

و در تفسير قمى در ذيل آيه (استغفر لهم او لا تستغفر لهم ...) گفته است : اين آيهبعد از مراجعت رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به مدينهنازل شد، و در آن ايام عبد الله ابن ابى مريض بود: پسرش عبد الله بن عبد الله مردىبا ايمان بود نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) رفت و در حالى كه پدرش جان مىداد عرض كرد: يا رسول الله ! پدر و مادرم به قربانت ، شما به عيادت پدر من نيامدى واين در اجتماع مايه سرافكندگى ما است . رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به خانه عبدالله بن ابى درآمد، در حالى كه منافقين همه دور بسترش جمع بودند. عبد الله بن عبدالله عرض كرد: يا رسول الله ! جهت پدرم استغفار كن . آن جناب هم استغفار كرد.
فضل بن يحيى برياست لشگر بسوى ديلم حركت كرده ، و با يحيى بن عبد الله واردمذاكره شدند، و در نتيجه موافقت گرديد كه ، از جانب هارون الرشيد امان نامه اى باامضاء و شهادت جمعى از قضاة و فقهاء و بزرگان بنى هاشم براى او صادر شده ، ويحيى بن عبد الله تسليم و موافق باشد.
و در تفسير عياشى از ربعى بن عبد الله از كسىنقل كرده كه گفت امام ابى جعفر (عليه السلام ) درذيل آيه شريفه (و اذا رايت الذين يخوضون فى آياتنا) فرمود خوض در آيات خدا،گفتگو در باره پروردگار و مجادله كردن در باره قرآن است ، و درذيل جمله (فاعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره ) فرمود : از آن جمله گوش دادنبه سخنان نقالان و داستانسرايان است .
و شيخ در امالى به سند خود از عبد الله بن عباس و جابر بن عبد الله در حديثى طولانىاز رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )نقل كرده كه فرمود:ايام الله نعمت ها و بلاهاى خدا است ، و آن مثلات خداوند سبحان است .
حضرت محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله در روز ولادت مولا، بيست و هشت بهار ازعمر شريفش مى گذشت و نوزاد را از كعبه تا خانه ابوطالب در آغوش داشت . (22)
و نيز از جابر بن عبد الله نقل شده كه مى گويد: بيمار شده بودم ، پيامبر صلى اللّهعليه و آله از من عيادت كرد، من بى هوش شده بودم ، پيامبر صلى اللّه عليه و آله آبىخواست و با مقدارى از آن وضو گرفت ، و بقيه را بر من پاشيد، من به هوش آمدم ، عرضكردم اى رسول خدا! تكليف اموال من بعد از من چه خواهد شد؟ پيامبر صلى اللّه عليه و آلهخاموش گشت ، چيزى نگذشت كه آيات فوق نازل گرديد و سهم وراث در آن تعيين شد.
پس از اين كه نفس زكيه (محمد بن عبد الله بن حسن بن الامام حسن المجتبى ) وقتيل باخمرى (ابراهيم بن عبدالله ) در مقابل حكومت غاصبانه بنى عباس خروج كرده وشهيد شدند: برادر آنها يحيى بن عبدالله از ترس دستگير شدن و جور بنى عباس ‍(هارون رشيد) بسوى ديلم فرار كرد.

امير المؤ منين عليه السلام ابر مرد جهان اسلام ، پيوسته ملازمت رسول خدا صلى الله عليه و آله را داشت . هنوز جوان بود كه سخت ترين رنج ها را در مكه از دست دشمنان اسلام ديد. همچنان كه شب هجرت رسول خدا صلى الله عليه و آله در بستر پيامبر خوابيد و بزرگترين خطر را به جان خريد تا حضرت محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله بتواند هجرت كند. و اينجا بودكه درباره فداكارى و خلوص امير المؤ منين على بن ابى طالب عليه السلام آيه شريفهنازل شد: و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤ وفبالعباد (29): از گروه مردم ، كسى هست كه از جان خويش در راه تحصيل رضايت خداوند مايه مى گذارد و خداوند بر بندگان خود مهربان است .