تذنب

معنی کلمه تذنب در لغت نامه دهخدا

تذنب. [ ت َ ذَن ْ ن ُ ] ( ع مص ) گرفتن راه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( ازمتن اللغه ). || سر عمامه فروگذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). دنباله گذاشتن عمامه خود را. ( منتهی الارب ). دنباله دستار گذاشتن. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( متن اللغه ). || تعدی و تجنی بر کسی. ( المنجد ). تجنی و تجرم بر کسی. ( اقرب الموارد ). تجرم و تجنی بر کسی. ( متن اللغه ). || آمدن وادی را از جانب آخر آن. ( اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه تذنب

لو لا انكم تذنبون لذهب الله بكم و جاء بقوم تذنبون