عضباء

معنی کلمه عضباء در لغت نامه دهخدا

عضباء. [ ع َ ] ( ع ص ) مؤنث أعضب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به اعضب شود. || شاة عضباء و ناقة عضباء؛ گوسپند و شتر ماده گوش شکافته. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || گوش اسب که بریدگیش از ربع گذشته باشد. || گوسپند مغزشاخ شکسته. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
عضباء. [ ع َ ] ( اِخ ) لقب ناقه رسول اﷲ ( ص ) باآنکه شکافته گوش نبود، و این لقب بجهت نجابت آن بوده است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عضبا. و رجوع به عضبا شود.

معنی کلمه عضباء در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حیوان شاخ شکسته و یا گوش بریده و گوش شکافته را عَضباء گویند.
در روایتی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله از قربانی کردن عضباء نهی شده است. به همین مناسبت عنوان یاد شده در باب حج به کار رفته است.
حکم فقهی
از شرایط قربانی حج تام بودن آن است. بنابر این، حیوانی که شاخ داخلی آن که سفید است شکسته یا بریده و یا گوشش بریده باشد کفایت نمی کند.

جملاتی از کاربرد کلمه عضباء

در مناقب ابن شهر آشوب از جابر انصارى نقل شده است كه گويد: حضرت امير پس از نماز صبح ، خبر وفات سلمان را داد، سپس بر ناقه عضباء سوار شده ، قنبر را با خود برداشت و بر سر جنازه آن جناب آمد. در آنجا ردا را از صورت او بر داشته ، سلمان به صورت آن حضرت نگاه كرده و تبسمى نمود، حضرت فرمود: (مرحبا يا ابا عبدالله ، اذالقيت رسول الله صلى الله عليه و آله فقل له ما مر على اخيك من قومك ) سپس حضرت اورا تجهيز كرده و به نماز ايستاد و علاوه بر آن حضرت ، حضرت خضر و جعفر طيار، درحالى كه با هر كدام هزاران ملك بود، به نماز جناب سلمان حاضر شدند. وى در مدائن مدفون شد و حضرت همان شب به مدينه مراجعت فرمود.