خط پیشانی. [ خ َطْ طِ ]( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطوطی که در پیشانی آدمی است. کنایه از سرنوشت و رقم تقدیر می باشد : سرنوشت خود توان خواند از خط پیشانیش مد ابرو شاه بیت مطلع انوار کیست.دانش ( از آنندراج ).بندگی را در ره خدمت ز بس شایسته ام میشود داغ غلامی خط پیشانی مرا.کلیم ( از آنندراج ).
معنی کلمه خط پیشانی در فرهنگ فارسی
خطوطی که در پیشانی آدمی است کنایه از سرنوشت و رقم تقدیر می باشد .
جملاتی از کاربرد کلمه خط پیشانی
خطیست بر رخ تو از مداد نورالله نه از حروف مرکب چو خط پیشانی
بینصیب راحتم از جام تقسیم ازل مرکز پرگار غم شد خط پیشانی مرا!
هرکه را چشمدرین بزمگشودند چو شمع دید در نقشکف پا خط پیشانی را
بس که چون سایهام از روز ازل تیره رقم خط پیشانی من گم شده در نقش قدم
تا کجا بوس کف پایت شود ارزانیام همچو موج آواره میگردد خط پیشانیام
بلد از عجز طاقتگیر و هر راهی که خواهی رو خط پیشانی تسلیم بیمسطر نمیباشد
نیست امروز ز مژگان گهرافشانی من گریه شسته است به طفلی خط پیشانی من
چه احتیاج به روی کتاب، علم تو را که خوانده ای تو به اعجاز، خط پیشانی
چون قلم تا کمر هستی ناقص بستم تیغ دایم به سرم از خط پیشانی بود
در دبستان تأمل کرده ام روشن سواد ابجد اطفال باشد خط پیشانی مرا