بلااثر

معنی کلمه بلااثر در لغت نامه دهخدا

بلااثر. [ ب ِ اَ ث َ ] ( ص مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + اثر ) بی اثر. بدون تأثیر.

معنی کلمه بلااثر در فرهنگ فارسی

بی اثر ٠ بدون تاثیر

جملاتی از کاربرد کلمه بلااثر

با تكذيب معاد، انسان متحير، و اعمالش حبط و بلااثر است
نکته قابل توجه در این خصوص، این است که اگر یکی از اعضای دائم شورای امنیت در دیوان محکوم شود و به رأی عمل نکند و موضوع به شورا بکشد، آنگاه آن عضو دائم خواهد توانست با استفاده از حق وتوی خود، عملاً رأی دیوان را بلااثر کند و این، به دور از موازین انصاف و عدالت است.
محبت پيشوايى مانند على كه مجسمه عمل و تقوا و پرهيزكارى است آدمى را شيفته رفتارعلى مى كند فكر گناه را از سر او بدر مى برد، البته به شرطى كه محبتش صادقانهباشد. كسى كه على (ع ) را بشناسد تقواى او را بشناسد سوز و گداز او را بداند، نالههاى نيمه شبش را بداند و به چنين كسى عشق بورزد،محال است كه خلاف فرمان او كه هميشه امر به تقوا وعمل مى كرد عمل كند. هر محبى به خواسته محبوبش احترام مى گزارد و فرمان او را گرامىمى دارد. فرمانبردارى از محبوب لازمه محب صادق است ، لهذا اختصاص به على (ع ) ندارد،محبّت صادقانه رسول اكرم نيز چنين است . پس معنى حديث حب على بن ابى طالبحسنة لاتضر معها سيئة اين است كه محبّت على حسنه اى است كه مانع ضرر زدن گناهمى شود، يعنى مانع راه يافتن گناه مى شود؛ معنايش آن نيست كه جاهلان پنداشته اند و آناينكه محبّت على چيزى است كه هر گناهى كه مرتكب شوى بلااثر است .
بخش ۱۲. اختیار رئیس‌جمهوری در بلااثر کردن تحریم‌ها.
با تكذيب معاد، انسان متحير، و اعمالش حبط و بلااثر است