[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: فصل (۴۳ بار) بریدن و جداکردن.«فَصَلَ الشَّیْءَ فَصْلاً: قَطَعَهُ وَ اَبانَهُ» در مفردات گفته: آن جدا کردن دو چیز از همدیگر است به طوری که میان آن دو فاصله باشد . این روز قیامت و روز جدا کردن حق از باطل است که تکذیب میکردید. فصول: به معنی جدا شدن و خروج آمده «فَصَلَ مِنَ الْبَلَدِ فُصُولاً: خَرَجَ عَنْهُ» و نیز جمع فصل آمده (فصول چهارگانه) . چون طالوت با لشکریان از محل و شهر جدا و خارج شد گفت: خدا شما را با رودخانهای امتحان خواهد کرد. ایضاً . چون کاروان از مصر جدا و خارج گردید پدرشان گفت: من بوی یوسف را استشمام میکنم. معنی فصل همان است که گفته شد و چون در قضاوت و غیره استعمال شود به مناسبت معنای اولی است. فصال: باز کردن طفل از شیر دراقرب الموارد آن را اسم مصدر گفته است . بار داشتن و از شیر گرفتنش سی ماه است. ایضاً . فصیلة: اقوام و عشیره است که از شخص منفصل اند و فصیل به معنی مفصول است . گناهکار دوست میدارد که ایکاش عوض دهد از عذاب آن روز پسران، زن، برادر و عشیره خویش را چنان عشیرهای که او را به خودش منضم کرده و در کنار خود جا میدهد. تفصیل: متمایز کردن. تفصیل کلام، روشن کردن آن است، مقابل اجمال. . و تا عدد سالها و حساب را بدانید و هر چیز را از هم متمایز کردیم و روشن نمودیم و مردم میتوانند آنها را از همدیگر بشناسند. *** . تعبیر از روز قیامت با «یَوْمُ الْفَصْل» در بسیاری از آیات آمده است و مراد از آن حکومت و قضاوت حق است که در نتیجه حق از ناحق، عادل از ظالم جدا شده و هر یک راه خویش روند چنانکه فرموده . . در آیه . شاید مراد از جدا کردن اجزاء عالم از همدیگر باشد ولی بعید است. . راجع به این آیه رجوع شود به «خطب». . درباره این آیه در «حکم» توضیح مفصل داده شده به آنجا رجوع شود. . فصل به معنی مفصول است یعنی جدا شده از شوخی و ناحق، معنی آیه: حقا که این سخن قولی است حق و ثابت و شوخی نیست.
جملاتی از کاربرد کلمه الفصل
هذا يوم الفصل جمعناكم و الاولين فان كان لكم كيد فكيدون
و جمله (انكم مجرمون )، علت مطالب ما قبل را بيان مى كند، كه در آن امر مى كرد بهاينكه بخوريد و تمتع ببريد كه از آن سودى نخواهيد برد، براى اينكه شما با تكذيبيوم الفصل ، و تكذيب كيفر تكذيب گران ، مجرم شديد، و جزاى مجرم خواه ناخواه آتش است .
و قالوا يا ويلنا هذا يوم الدين هذا يوم الفصل الّذى كنتم به تكذبون
و در كافى به سند خود از زيد شحام روايت كرده كه گفت : امام صادق (عليه السلام ) درشـب جـمـعه اى كه در خدمتش به راهى مى رفتيم به من فرمود: امشب شب جمعه است ، قرآنىبـخـوان . مـن ايـن آيـه را خـوانـدم : (ان يـوم الفصل ميقاتهم اجمعين يوم لا يغنى مولى عنمولى شيئا و لا هم ينصرون الا من رحم اللّه ). حضرت صادق (عليه السلام ) فرمود: بهخدا سوگند استثناء شدگان ماييم كه به درد مردم مى خوريم .
بسم اللّه الرحمن الرحيم و المرسلات عرفا (1) فالعاصفات عصفا (2) و الناشراتنشرا (3)فالفارقات فرقا (4) فالملقيات ذكرا (5) عذرا او نذرا (6) انما توعدون لواقع (7) فاذا النجومطمست (8) و اذا السماء فرجت (9) و اذا الجبال نسفت (10) و اذاالرسل اقتت (11) لاى يوم اجلت (12) ليوم الفصل (13) و ما ادرئك ما يومالفصل (14) ويل يومئذ للمكذبين (15)
در اين آيات و اينكه مضمونش حجتى بر وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت است ، نظير آنبيانى كه در آيات سابق داشتيم جريان دارد. و همچنين در اينكه اين حجت ، حجت بر تحققيوم الفصل نيز هست ، چون ربوبيت اقتضاى آن دارد كه مربوبين در برابر ساحتشخضوع كنند، و اين خضوع همان گرويدن به دينى است كه مربوب را مكلف به تكاليفىمى كند، و تكليف هم جز بر دائر كردن جزا در برابر اطاعت و عصيان تمام نمى شود، وروزى كه مكلفين در آن روز به جزاى اعمال خود مى رسند، همان يومالفصل است .
الم نهلك الاولين (16) ثم نتبعهم الاخرين (17) كذلكنفعل بالمجرمين 18 ويل يومئذ للمكذبين (19) الم نخلقكم من ماء مهين (20) فجعلناه فى قرارمكين (21) الى قدر معلوم (22) فقدرنا فنعم القادرون (23)ويل يومئذ للمكذبين (24) الم نجعل الارض كفاتا (25) احياء و اموتا (26) و جعلنا فيها رواسىشامخات و اسقيناكم ماء فراتا (27) ويل يومئذ للمكذبين (28) انطلقوا الى ما كنتم بهتكذبون (29) انطلقوا الى ظل ذى ثلث شعب (30) لاظليل و لا يغنى من اللهب (31) انها ترمى بشرر كالقصر (32) كانه جمالت صفر (33)ويل يومئذ للمكذبين (34) هذا يوم لا ينطقون (35) و لا يوذن لهم فيعتذرون (36)ويل يومئذ للمكذبين (37) هذا يوم الفصل جمعناكم و الاولين (38) فان كان لكم كيد فكيدون (39) ويل يومئذ للمكذبين (40) ان المتقين فى ظلال و عيون (41) و فواكه مما يشتهون (42) كلواو اشربوا هنيا بما كنتم تعملون 43 انا كذلك نجزى المحسنين (45)ويل يومئذ للمكذبين (45) كلوا و تمتعوا قليلا انكم مجرمون (46)ويل يومئذ للمكذبين (47) و اذا قيل لهم اركعوا لا يركعون (48)ويل يومئذ المكذبين (49) فباى حديث بعده بومنون (50)
ز وصل الفصل بشنو گر برانی که جمعالفرق باشد بیگمانی
كلمه (ذلك ) اشاره است به (يوم الفصل ) كه در اين سوره ذكر شد، و در ضمنآياتى توصيف گر ديد، و اين جمله در حقيقت خاتمه كلام و معطوف به ابتداى سوره ومطالب بعد از آن است و آيه بعدى كه مى فرمايد: (فمن شاء اتخذ الى ربه مابا...)تفريع بيشترى از بيان سابق است .
كلمه (هذا) اشاره است به (يوم الفصل ) و مراد از (يوذن ) اذن در سخن گفتن ويا عذرخواهى كردن است .
دیوار حائل اسرائیل در کرانه باختری (به عبری: גדר ההפרדה) و به عربی جدار الفصل العنصری دیواری است به ارتفاع ۴٫۵ تا ۹ متر و طول کل آن ۷۰۸ کیلومتر (۴۴۰ مایل) است. اسرائیل در سال ۲۰۰۲ کار ساخت آن را در کرانه باختری رود اردن آغاز کرد. دولت اسرائیل مدعیست: «این دیوار به دلایل امنیتی ساخته شده و هدف از ساخت آن جلوگیری از موج بمبگذاریهای انتخاری به خاک اسرائیل است.»؛ ولی مقامات فلسطینی میگویند: «علت ساخت این دیوار، گرفتن زمینهای بیشتر از فلسطینیان است».